به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مردها، تمایل و گرایش همیشگی زن مبنی بر بهبود و اصلاح کارها را با پر توقع بودن و سیری ناپذیری مزمن او اشتباه گرفته اند. این طبیعت زن است که به فکر بهبود، اصلاح و ارتقاء همه چیز است.
زنها- دست کم بیشتر آنها- بسیار کم توقع اند و میتوان به راحتی با کوچکترین چیزها خوشحالشان کرد. با یک لبخند، اظهار محبت و دلتنگی در آغوش گرفتن و ... خواهید دید چطور از شادی لبریز خواهند گشت.
باور غلط: حفظ و نگهداری زنها مشکل است
واقعیت این است که حفظ و نگهداری روابط صمیمی مشکل است. زنها میخواهند رابطه شان سالم و صمیمی باشد و بدین جهت ازمردها توقع دارند برای این منظور وقت بگذارند و بر روی صمیمیت رابطه تلاش کنند.
زنها استانداردهای بالایی برای روابط صمیمی خود دارند، نه از آن رو که ایرادگیر و پرتوقع هستند، بلکه از آن جهت که عمیقاً متعهد و پایبند بوده و میخواهند که موفق باشند.
باور غلط: زنها میخواهند مردها را کنترل کنند
مردها تلاش زن را برای سازمان دهی، برنامه ریزی و حل مشکلات میبینند و سپس آن را به اشتباه به عنوان تلاشی از جانب زن برای کنترل مرد و بهره کشی از آن تعبیر میکنند.
واقعیت این است که زنها میخواهند کمک کنند، ایفای نقش کنند، بهبود بخشند، ارتقاء دهند و به حساب آورده شوند.
یکی از رایجترین شکایتهای زنها از مرد زندگی شان آن است که بیشتر مردها، در فرآیند تصمیم گیری خود، زنها را دخالت نمیدهند. از آن جا که زنها از این احساس بیزارند، پس تلاش میکنند تا خود را به نحوی در جریانات زندگی همسرشان وارد کنند. بدین معنا که سوال میپرسند و راه حل ارایه میدهند. مرد، علاقه و کمک همسرش را به معنای تلاش برای مداخله و سلطه جویی معنا میکند.
اولویت اول یک زن در زندگی محبت است. اگر همسرش را ناراحت ببیند، دوست دارد به او کمک کند. اگر او را در مواجهه با مشکلی ببیند، میخواهد راه حلی ارایه کند، همهی اینها به خاطر این است که همسرش را دوست دارد و به او عشق میورزد.
باور غلط: زنها حسود هستند
واقعیت این است که زنها محافظ و نگهبان روابط صمیمی و نزدیک خود هستند و میخواهند از رابطهی خود با مردی که دوستش دارند محافظت کنند. نه از آن جهت که به همسر خود اعتماد ندارند، بلکه از آن رو که او را دوست دارند. به طور غریزی و فطری، زنان از هر چه برایشان ارزشمند باشد، مراقبت میکنند.
باور غلط: زنها زیادی احساساتی هستند
یکی از زیباترین ویژگیهای زنها این است که قابلیت این را دارند که حس کنند و احساس داشته باشند و این احساسات را نشان دهند و ابراز کنند و این موهبتی بس گران بهاست. اما باور غلط این است که نشان دادن احساسات، کیفیتی ضعیفتر و ناخواستنیتر از پنهان کردن احساسات میباشد. این همان پیامی است که اغلب مردها در کودکی وهنگامی که پسربچهای بودند دریافت کرده اند. این که گریه نکردن، بهتر از گریه کردن است. خشن و قوی بودن، بهتر از ترسو بودن است. مستقل بودن بهتر از نیازمند بودن است؛ بنابراین مردها، اغلب احساسات طبیعی زنها را به غلط، ضعف نفس تلقی میکنند و توانایی آنها را در حس کردن و احساس داشتن را به زیاده روی احساسی تعبیر میکنند.
مردها معمولاً زن را متهم میکنند که زیاده از حد احساساتی هستند. به این دلیل که مسئولیت گفتار یا رفتار نامهربانانه و احیاناً خشونت آمیز خود را نپذیرند.
بیشتر زنها زیادی احساساتی نیستند، بلکه فقط احساساتی هستند! مردها هم همینطور. اما نمیتوانند به راحتی احساسات خود را نشان دهند یا ابراز کنند. حقیقت آن است که مردها به همین دلیل زنها را بسیار دوست دارند، همین حساس بودن، احساساتی بودن و توانایی حس کردن زن، دلیل آن است، زیرا همین احساساتی بودن زنهاست که به آنها امکان میدهد به مردها محبت بورزند و چنین احساسات خوبی را در آنها تولید کنند.
باور غلط: زنهای قوی نیازی به توجه و مراقبت ندارند
اشتباهی که مردان مرتکب میشوند این است که قدرت و توانایی را با خودکفایی اشتباه میگیرند. صرف این که زنی قوی و با اعتماد به نفس است به این معنا نیست که هیچ گونه نیازی ندارد و اصلاً به این معنا نیست که به شخص توانمند و نیرومند دیگری نیاز ندارد و این گونه نیست که هرگز خسته، ترسیده، وحشت زده و بی رمق نمیشوند.
واقعیت این است که اگر زنی به تنهایی هم قادر به انجام تمام کارها باشد، باز دوست دارد قدرت، توان، حمایت و مراقبت مردش را حس کند. هر قدر هم زنی قوی و مستقل باشد، همچنان نیاز دارد که احساس کند به طرق مختلف از او مراقبت میشود.
زنهایی بیشتر نیاز به توجه، حمایت و مراقبت دارند که از دیگران بیشتر حمایت و مراقبت میکنند.
باور غلط: زنها آزادی مرد را مختل میکنند
مردها اغلب به اشتباه، درخواستهای طبیعی و منطقی زنها را مبنی بر شرکت در رابطه، با تلاش زن برای سلب آزادی مرد اشتباه میگیرند. زنها دوست دارند روابطی متعهدانه و صمیمانه ایجاد کنند.
هر کسی به مجرد این که به رابطهای وارد میشود، مقادیری از آزادیهای شخصی خود را از دست میدهد. چرا که از حالا به بعد شخصی که با او رابطه برقرار کرده اید، به آنچه میگویید یا رفتار میکنید، واکنش نشان خواهد داد.
آزادی واقعی به این معنا نیست که چه کارهایی میتوانید بکنید و چه کارهایی نمیتوانید بکنید. بلکه به معنای آزادی در محبت ورزیدن آن هم بدون ترس و دریافت کردن بدون مقاومت و دادن و بخشیدن بی دریغ میباشد.
زنها هرگز سعی ندارند چیزی را از مرد سلب کنند. برعکس آنها میخواهند محبت، فداکاری، از خودگذشتگی، تعهد، پایبندی و وفاداری خودشان را به مرد هدیه کنند. تمام تلاشهای یک زن برای ایجاد رابطه با همسرش و صمیمی بودن و حل مشکلات است نه برای سلب آزادی از مرد.
منبع: سایت طلا
انتهای پیام/