به گزارش خبرنگار بورس گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان؛ خاموشی های مکرر برق و خسارت هایی که به دنبال داشته، در بین مردم و مسئولین بسیار صدا کرده است. این اوضاع این سوال را در ذهن مردم به وجود آورده است که چرا در قرن بیست یکم، قرنی پر از تکنولوژی که با امکانات موجود می شود قطعی ها و کمبود تولید برق را از قبل پیش بینی کرد، چرا مسئولین فکری برای حل این مشکل پیش از وقوع نکردند! آیا این موضوع برای آن ها اهمیتی نداشته؟ یا اینکه مسئله دیگری ما را به این وضعیت فعلی رسانده. البته نمی توان نقش مردم را هم در مصرف بی رویه برق نادیده گرفت!
حال که این وضعیت پیش آمده باید مسئولین به فکر برنامه و راهکاری برای وضعیت فعلی برق باشند، راهکاری که بتوان در آن ظرفیت تولید برق به وسیله نیروگاه ها را افزایش داد یا تامین مالی جدیدی برای احداث نیروگاه در نظر گرفت.
در این گزارش می خواهیم به این پرسش که ذهن همه را درگیر کرده است پاسخ دهیم که چرا وضعیت برق به شرایط فعلی رسیده است و نقش بورس انرژی را در کمک به تامین مالی صنعت برق بررسی کنیم. در این رابطه به گفتوگو با کارشناسان پرداختیم؛
محمد حسین عسگری، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار بورس گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: با توجه به گرایش جهانی به سمت مقررات زدایی از صنعت برق در سراسر دنیا، از اواخر دهه 70 شمسی موضوع تجدید ساختار در صنعت برق کشور مطرح شد واین فرآیند از آبان 82 با ابلاغ آییننامه اجرایی شرایط و تضمین خرید برق موضوع بند "ب" ماده (25) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور آغاز گردید و در همین راستا در آبان 83 با تاسیس شرکت مدیریت شبکه برق ایران، بازار برق در کشور با هدف کشف قیمت واقعی برق رسماً راه اندازی گردید.
وی افزود: هم زمان با تشکیل بازار برق، اصلاحاتی از جمله خصوصیسازی نیروگاه ها و واگذاری تولید برق به بخش خصوصی و اجرای قانون استقلال شرکت های توزیع برق از شرکت های برق منطقه ای. در ساختار صنعت برق اتفاق افتاد، ساختار مذکور با حضور نیروگاه های دولتی و خصوصی و شرکت های توزیع برق و برق منطقه ای، تا سال ۱۳۹۱ در حال فعالیت بودند اما این بازار مشکلات عمده ای از جمله ساختار دولتی شرکتهای توزیع برق، عدم مشارکت خریداران در فرآیند تعیین قیمت، انجام معاملات برق به صورت نسیه و دوره وصول مطالبات طولانی پرداخت بهای برق به نیروگاه ها داشت.
بیشتر بخوانید
این کارشناس بازار سرمایه گفت: شرکت های توزیع به این دلیل که بودجه ریزی و تامین منابع شان توسط دولت انجام میشد به نوعی شرکت دولتی محسوب می شدند و در فرآیند کشف قیمت برق نقشی نداشتند. همچنین نیروگاه ها، برق را در یک حراج یکطرفه به بازار برق شرکت مدیریت شبکه (دولت) به عنوان تک خریدار میفروختند.
این کارشناس بازار سرمایه تشریح کرد: در این چرخه مشکلاتی وجود داشت چون مجری بازار، خریداران و بخشی از فروشندگان برق همه دولتی بودند بنابراین در این چرخه به علت دولتی بودن تمام ارکان، ناکارآمدی هایی از جمله عدم کشف قیمت واقعی برق صورت می گرفت.
وی افزود: برهمین اساس برخی شرکت های تولید برق دولتی سود شناسایی نمیکردند که مالیات ندهند به همین علت به نوعی قیمتی که مطرح می کردند واقعی و رقابتی نبود. از طرفی شرکتهای خریدار هم تنها نیاز مصرف خود را اعلام می کردند و پیشنهاد قیمت برای خرید ارائه نمی کردند، بنابراین فرآیند کشف قیمت واقعی دارای ضعف هایی اساسی بود. این امر باعث شد وزارت نیرو از سال ۱۳۸۷ به دنبال تاسیس بورس برق باشد به گونه ای که این بورس خارج از کنترل وزارت نیرو بوده، و به صورت مستقل و تحت قوانین و مقررات بازارسرمایه فعالیت نماید.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: هدف از تاسیس بورس برق این بود که نقش بخش خصوصی افزایش و سهم دولت در تصدی گری کمتر شود. بر همین اساس، تقاضای تاسیس بورس برق توسط وزارت نیرو به شورای عالی بورس تسلیم شد و در نهایت با این درخواست موافقت شد.
عسگری بیان کرد: در تاریخ 30/3/1390، مجوز تاسیس بورس انرژی صادر شد و با تاسیس شرکت در تیر 1391، عملاً از اسفند سال ۹۱ معاملات برق در بورس انرژی آغاز گردید.
وی افزود: بستر لازم جهت انجام معاملات در بورس انرژی آماده شد، اما ابزارهای لازم برای این کار فراهم نشد و تا سال 95 همچنان تنها شرکت های توزیع با تامین منابع مالی شرکت توانیر در بورس انرژی فعالیت می کردند که با توجه به وابستگی حجم معاملات به میزان تامین اعتبار مالی شرکت توانیر، باعث شد معاملات برق در بورس انرژی فراز و نشیب زیادی داشته باشد.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: در سال ۹۱ تمام زیرساخت ها در سطح وسیع توسط بازار سرمایه فراهم شد اما همان بحث انحصار خرید که در شرکتهای توزیع وجود داشت و عدم تخصیص منابع مالی کافی جهت معاملات شرکتهای توزیع باعث شد سهم معاملات برق در بورس انرژی نسبت به کل معاملات برق در کشور ناچیز باشد.
عسگری بیان کرد: از سال ۹۵ تلاش شد امکان تامین برق مستقیم مصرف کنندگان از نیروگاهها فراهم شود. در این دوره امکان تامین برق مصرف کننده های بزرگ مانند، صنایع پتروشیمی، فولاد و غیره از طریق بورس انرژی فراهم شد.
این کارشناس بازارسرمایه تاکید کرد: بورس انرژی یک نهاد مالی بی طرف است و از قوانین و مقررات بازار سرمایه پیروی می کند، اما نکته قابل توجه این است که، تعداد خریداران برق از جمله مصارف بزرگ در بورس انرژی باید افزایش یابد و بخشی از معاملات برق شرکت های توزیع نیز باید از طریق بورس تامین گردد.
وی افزود: مصرف کنندگان با تعرفه ای که هزینههای تولید و انتقال و توزیع برق را تامین نمیکند در حال پرداخت هزینه های برق هستند و به عبارتی هزینه های وزارت نیرو جهت خرید و تامین برق با درآمدهای حاصل از فروش برق به صنایع و مصارف خانگی، کشاورزی و عمومی تناسبی ندارد.
عسگری در رابطه با عدم تناسب گفت: این عدم تعادلی که در این سالها در دخل و خرج وزارت نیرو وجود داشته باعث شده بدهی به بخش خصوصی سال به سال افزایش یابد و این وزارتخانه نیز نتواند طرحهای توسعه شبکه انتقال و توزیع را اجرا نماید و شرایط موجود صنعت برق هم به علت همین عدم تعادل و عدم تناسب توسعه ظرفیت تولید با رشد مصرف برق در کشور به وجود آمده است.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: با توجه به اعلام مدیران وزارت نیرو، حدود 10 تا ۱۱ هزار مگاوات کمبود برق داریم که این امربیانگر این است که مصرف بیش از تولید در این سال ها رشد داشته است.
عسگری در رابطه با نقش بورس انرژی در کشف قیمت واقعی برق گفت: اگر در این سال ها با برنامه و هدایت وزارت نیرو، اجازه کشف واقعی قیمت برق در بورس انرژی داده می شد به شرایطی که در حال حاضر هستیم نمی رسیدیم.
وی افزود اگر برق در بورس انرژی خریداری می شد، قیمت برق نیروگاهها با سازوکار شفاف در بورس کشف میشد، پرداخت ها به نیروگاه ها در زمانبندی مشخص انجام می شد و بدهی وزارت نیرو کمتر میشد، به علاوه کشف قیمت تعادلی برق، یک سیگنال قیمتی را به سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در بخش تولید برق می داد. اما متاسفانه علی رغم پیگیری و تلاش بازار سرمایه، همه این فرصتها از دست رفت.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: سهم معاملات برق در بورس کم است و مطالبات زیاد بخش خصوصی از وزارت نیرو باعث شد این بخش نتواند در تولید برق سرمایهگذاری بیشتری کند و شرکت های سرمایه گذاری دیگر ترجیح شان این بود که در صنایع فلزی ، معدنی یا پالایشی سرمایهگذاری کنند تا در صنعتی مانند برق که زیربنایی است.
عسگری در رابطه با پتانسیل بازار سرمایه برای تامین مالی صنعت برق تاکید کرد: بازار سرمایه ابزارهای متنوعی از جمله انواع صکوک و اوراق مشارکت دارد که می توانند برای تامین مالی شرکت ها مورد استفاده قرار گیرند. برای مثال شرکت مپنا از صکوک اجاره برای تامین مالی جهت خرید توربین های خود استفاده کرده است یا قبل از آن شرکت دولتی توسعه منابع آب و نیروی ایران از طریق اوراق مشارکت دست به تامین مالی زده است.
این کارشناس بازار سرمایه در رابطه با ابزارهای بورس انرژی در حوزه برق عنوان کرد: ابزارهایی برای تامین مالی در حوزه برق در بورس انرژی وجود دارند، مانند قرارداد سلف موازی استاندارد که دارایی پایه این اوراق، برق است که بر این اساس تولیدکنندگان، برق شان را پیش فروش می کنند و با این روش زودتر منابع مالی را به دست می آورند و صرف اجرای طرح های توسعه ای خود می کنند.
وی افزود: با استفاده از اوراق سلف ، تولیدکنندگان، برق شان را پیش فروش می کنند و منابع مالی شان را دریافت می کنند و می توانند این منابع را صرف سرمایهگذاری در احداث نیروگاه جدید یا به سازی ظرفیت موجود کنند.
این کارشناس بازار سرمایه در رابطه با صندوق پروژه گفت: صندوق سرمایهگذاری پروژه از دیگر ابزارهای بورس انرژی در حوزه برق است که نیروگاه پرند با استفاده از صندوق سرمایه گذاری پروژه اقدام به تامین مالی کرده است این صندوق ساز و کاری شبیه به سهام دارد و عملاً کسانی که این صندوق ها را می خرند در سود و زیان شریک میشوند.
وی در رابطه با گواهی ظرفیت افزود: گواهی ظرفیت ابزاری جدید و دیگری در بورس انرژی است، که خریداران حق استفاده یک مقدار مشخص از ظرفیت برق را در یک دوره زمانی نامحدود خواهند داشت، که این امر هم کمکی به تامین مالی نیروگاه های در حال احداث محسوب می شود.
عسگری تصریح کرد: نکته قابل توجه این است که شرکتهایی که تامین مالی میکنند باید بتوانند منابع مالی را در یک دوره زمانی مشخص بازپرداخت کنند، بنابراین استفاده از این ابزارها نیازمند ارائه وثایق لازم جهت تضمین ایفای تعهدات آن ها است.
وی گفت: راه حل برون رفت صنعت برق از مشکلات حاضر را اصلاح قیمت برق و استفاده از سازوکارهای شفاف بازار سرمایه برای کشف قیمت برق جهت ارائه سیگنال های قیمتی مناسب به سرمایه گذاران می دانیم.
مسعود صباغی پژوهشگر انرژی در رابطه با قطعی مکرر برق گفت: مقامات اظهارنظرهای از جمله مصرف بالا رمزارزها و گرمای بیش از حد را علت قطع مکرر می دانند، اما علت قطعی برق میزان تولید کم در ۸ سال گذشته است.
وی افزود: دولت در هشت سال گذشته نسبت به سایر سال ها کمترین میزان تولید را داشته به طوری که سالانه حدود ۵ درصد رشد مصرف داریم، اما در طول این ۸ سال فقط ۲۵ درصد افزایش تولید داشته ولی در زمان دولت قبلی یعنی احمدینژاد ۸۰ درصد تولید برق، افزایش یافته و در سالهای قبل حدود ۶۰ و ۷۰ درصد افزایش داشته ایم اما در این 8 سال تولید افزایش پیدا نکرده است.
این پژوهشگر انرژی عنوان کرد: کمبود برق مشکلاتی را به وجود آورده است اما دولت باید برای این کمبود از قبل برنامه ریزی و آن را پیشبینی میکرد.
صباغی در پاسخ به این پرسش که تامین مالی از بورس چه کمکی میتواند به وضعیت فعلی برق بکند بیان کرد: بسیاری از پروژهها در حوزههای دیگر به وسیله بازار سرمایه تامین مالی می شوند، نمونه از آن پروژهای در حوزه نفتی است که با استفاده از بازارسرمایه تأمین مالی کرده است. به نظر میرسد تامین مالی پروژه ها فقط به نفت اختصاص ندارد و سایر حوزهها مانند برق نیز میتوانند در بازار سرمایه پروژههای شان را تامین مالی کنند، اما نکته قابل توجه این است که تامین مالی اگر قرار باشد از طرف مردم صورت بگیرد باید جذاب باشد و اینکه مردم تحمل بازگشت سرمایه را در چندین سال ندارند و حداقل تحمل آن ها یک سال است اگر از این ظرافت ها را در نظر بگیریم میتوانیم پروژه مان را در بازار سرمایه تامین مالی کنیم، و اگربخش خصوصی در این تامین مالی حضور پیدا کند بازگشت سرمایه به آن ها معمولاً طولانیتر است.
وی افزود: این که بیان میشود نیروگاهها را به علت مشکلات تأمین مالی احداث نکردند خطای بزرگی به نظر میرسد. چون مشکل نقدینگی در پروژه های کلان نداریم و عمده مشکلات در قیمتگذاری ها وجود دارد. موردی که بورس انرژی می تواند راه حل آن باشد.
پژوهشگر انرژی عنوان کرد: خرید برق از از نیروگاههای تجدیدپذیر خورشیدی بسیار بالاست یک چیزی حدود ۱۰ برابر خرید از نیروگاه های معمولی حرارتی است. اما هزینه هایی را که در خرید برق تجدیدپذیر متحمل می شوند را روی قبض و در قالب عوارض به مردم تحمیل میکنند، من مخالف انرژی تجدید پذیر نیستم اما این انرژی مشکلاتی دارد و نمیتواند به صورت زیر بنایی مشکل برق کشور ما را حل کند. سالانه وقتی ۵ درصد رشد برقی داریم مصرف پایه بالا میرود و معمولاً مصرف پایه را نمیتوان با برقی که بعضی از زمانها هست و بعضی از زمان ها نیست تامین کرد. مانند برقی که با استفاده از باد تولید میشود اگر زمانی باید وزد، برق داریم و زمانی باید نوزد برق نداریم.
صباغی تشریح کرد: برق پایه را باید با استفاده از نیروگاه های اتمی که پایداری دارند، تامین کنیم، اما در کنار این موارد میتوان از نیروگاه های خورشیدی هم کمک گرفت، به این صورت که مصرف برق از اواسط خرداد تا اواسط مرداد افزایش پیدا میکند و در بعضی از روزهای گرم سال پیک داریم و این پیک معمولا از ساعت 12 تا 2 و 2 تا 4 است، که در این زمان نیروگاه خورشیدی می توانند ما به تفاوت انرژیِ مورد نیاز در طول روز را تامین کنند، یعنی در روزهایی که دارای پیک هستیم می توانیم مقدار انرژی اضافه را با استفاده از نیروگاه های خورشیدی جبران کنیم.
در پایان با توجه به نظر کارشناسان می توانیم بگوییم وضعیت بد برق کشور در حال حاضر علتهای مختلفی دارد، اما مهمترین علت را بی توجهی مسئولین به این امر میتوان دانست اگر مسئولین در چند سال گذشته وضعیت فعلی کشور را پیشبینی میکردند شاید در نقطهای که الان هستیم قرار نداشتیم. کشور ما در ۸ سال گذشته کمترین میزان تولید برق را نسبت به سایر سال ها داشته است، که خود این امر جای تحمل دارد!
علاوه بر سهلانگاری مسئولان میتوان به عدم کشف واقعی قیمت نیز اشاره کرد که این مشکل را می توان با عرضه برق در بورس انرژی حل کرد، به اضافه اینکه بورس انرژی دارای ابزارهای نوینی است که میتواند به تامین مالی نیروگاههای نیزبرق کمک کند.
گزارش از زهره رضایی
انتهای پیام/
اول انقلاب قیمت دلار 7 تومان بوده و اکنون 25 هزارتومان است یعنی مسولین محترم اول قیمت دلار را بالا میبرند و بعدا قیمت اجناس را با آن برابر می کنند چه موازنه خوبی ! عقل جن هم نمیرسد چطور آقایان دستشان را در جیب مردم میکنند!