به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان، انتشار کلیپ دعوای چهار دختر در کرمان اگر چه قابل تعمیم به جامعه زنان کشور نیست، اما اخیرا سبب تحلیلها و پرسشهای فراوانی بویژه درباره میزان و جایگاه خشونت در رفتارهای زنان به عنوان قشری از جامعه شده است، هرچند تاکنون بیشتر شاهد بحثهای جامعه شناختی با موضوع خشونت علیه زنان بودیم و همچنان هم هستیم، اما مشاهده رفتارهای همراه با خشونت و دعوا در بین زنان خود موضوعی است که بعد از انتشار این کلیپها نیازمند تحلیل به نظر میرسد.
ضرورت این تحلیلها زمانی از نظر اقشار مختلف جامعه بویژه نخبگان حوزه علوم اجتماعی پررنگتر نمایان شده که طی ماههای اخیر قتل یکی از هنرمندان کشور که گفته شده توسط پدر و مادر او انجام شده، خبرساز بوده و بازتابها و واکنشهای بسیاری را همراه داشته است.
صرف نظر از اینکه نخبگان علوم اجتماعی به طور کلی بارها طی سالهای اخیر از کاهش آستانه صبر و افزایش رفتارهای خشونت آمیز در جامعه خبر و هشدار داده اند، اما با رویکرد پیش گفته درباره زنانف این پرسش ابتدا مطرح است که آیا رفتارهای زنان خشونتآمیز یا خشونتآمیزتر شده است یا اینکه جامعه تغییری نکرده بلکه پس از توسعه شبکههای اجتماعی این نوع رفتارها اینک بیشتر در معرض دید مخاطب قرار میگیرد؟
پرسش بعد اینکه اگر رفتار همراه با خشونت نزد برخی از زنان جامعه بیشتر شده، علل و خاستگاههای آنها چیست و چه راهکارهایی دارد؟ گرچه انتشار این کلیپها نباید و نمیتواند دستمایه تعمیم آن به همه یا حتی طیف قابل تاملی از زنان جامعه شود، قشری که نقش مادری را برای فرزندان این سرزمین به دوش کشیده اند و میکشند، اما به هر روی از منظر جامعه شناختی، هر پدیده اجتماعی قابل تحلیل و دارای خاستگاههایی است که باید واکاوی شود.
دکتر سیامک زند رضوی استادیار بازنشسته جامعه شناسی دانشگاه باهنر کرمان گفت: زنان و دختران امروز مردسالاری را نمیپذیرند و افزایش خشونت در رفتارهایشان نتیجه مقاومت در مقابل مردسالاری نهادمند است.
او با بیان اینکه مردسالاری در جامعه ما عقب نشینی کرده است، اظهار کرد: اگر مردانی به اشتباه بخواهند آن پدرسالاری سنتی و تاریخی را به همسر یا دخترشان تحمیل کنند با مقاومت زنان مواجه میشوند و گاهی این مقاومت به شکل خشونت متقابل از طرف زنان نمود پیدا میکند.
زندرضوی درباره ریشهیابی افزایش خشونت در رفتارهای زنان و دختران تصریح کرد: امروز با نسلی روبه رو هستیم که عموما مادربزرگ هایشان متولد دهه ۴۰ شمسی هستند، این مادربزرگها نسبت به نسل قبلشان باسوادتر هستند و تحصیلات بیشتری دارند، در صورت تمایل امکان اشتغال خارج خانه پیدا کردند، امکان دریافت دستمزد و استقلال اقتصادی داشتند که از جمله پیامدهای آن، امکان انتخاب همسر را خارج از مناسبات خویشاوندی پیدا کردند و در نهایت خانوادههایی را تشکیل دادند که هم زن و هم مرد از نظر اقتصادی نان آور خانه بودند و در آن خانه کسی به کسی نمیتوانست زور بگوید و مردسالاری سنتی در کشور ما از همین زمان رفته رفته عقب نشینی کرده است.
این جامعه شناس همچنین با اشاره به تحولات و سیاستهای کنترل جمعیت دهه ۴۰ تاکید کرد: امکان پزشکی فاصله گذاری میان فرزندان در این دوره شکل گرفت، درنتیجه خانمها با کنترلی که داشتند توانستند زندگی را به شکلی مدیریت کنند که وقت بیشتری برای فراغت، تحصیل و آموزش خود اختصاص دهند.
وی معتقد است: آن مادربزرگ دهه ۴۰ دخترانی را به دنیا آورده است که ما امروزه با نوه هایشان سروکار داریم که بعضا متولد دهه ۸۰ هستند، این نوهها در دامن آن مادر و مادربزرگ رشد کردند و دیگر پدیده پدرسالاری یعنی اینکه پدر خانه یا مرد خانه همانند برادر و همسر بتواند برای زن، دختر و خواهر تصمیم بگیرد را دیگر پذیرا نیستند.
زندرضوی با بیان اینکه اگر مردانی به اشتباه بخواهند آن پدرسالاری کمرنگ شده را به همسر یا دخترشان تحمیل کنند با مقاومت زنان مواجه میشوند، افزود: معمولا هنگامی که با این کشمکش مواجه میشویم میگوییم «خشونت خانوادگی اتفاق افتاده است» درحالی که این مقاومتی از سوی زنان در مقابل خواستههای مردانی که به طور سنتی انتظار تبعیت از زنان را دارند روی داده است.
وی با اشاره به اینکه تبعیت بی، چون و چرای زن از مرد در خانه و در نتیجه در جامعه شکسته است، ادامه داد: اگر گروهی از پسران بخواهند به دختران زور بگویند، آنان از خود مقاومت نشان میدهند که گاهی این مقاومت به شکل رفتاری همراه با خشم و خشونت نیز نمایان میشود.
این جامعه شناس در ادامه با اشاره به اهمیت نقش خانوادهها در این موضوع تاکید کرد: مهمترین نکته در تربیت فرزندان - ضمن اینکه تفاوتهای جنسیتی را باید به طور اصولی و عادلانه باید پذیرفت- این است که هر مادری بین کودک و نوجوان دختر و پسرش هیچ فرقی نگذارد، کلیشههای جنسیتی همانند اینکه دختران بازی آشپزی کنند و پسران بازی مهندسی یا پزشکی کنند را کنار بگذارند و همان امکان بازی که دختران دارند را برای پسران هم فراهم کنند وبرعکس آن نیز رخ دهد.
او ادامه داد: به محض اینکه بچهها به ۶-۷ سالگی رسیدند مسئولیتهایی برایشان تعریف کنند تا کار خانگی در خانه برای هر دو جنس لذتبخش و نهادینه شود؛ همچنین مردها در کارهای خانه به همسر و مادر خود کمک کنند، اینگونه دیگر جامعهای پدرسالار و مردسالار به شکل کهن نخواهیم داشت؛ هرچند پدرسالاری عقب نشینیهای زیادی کرده، اما هنوز در خشم و مقاومت زنان در مقابل خشونت مردان خود را نشان میدهد.
این جامعه شناس همچنین با اشاره به یکی از کلیپهایی که اخیرا از یکی از دختران خبرساز شده بود یادآور شد: برداشت من از آن چیزی که در فضای مجازی دیدیم یک مقاومت خشم آلود دختران در مقابل خشونتهای کلامی از سوی پسران بود.
استادیار بازنشسته دانشگاه باهنر کرمان در ادامه در تشریح دلایل افزایش رفتارهای خشونت آمیز در جامعه به طور کلی ضمن بیان اینکه البته این پدیده دلایل متعدد و متفاوتی دارد اظهارداشت: یکی از این عوامل به موضوع پرهیز از خشونت توسط دستگاههای متولی حافظ نظم در ارتباط با مردم در جامعه مربوط میشود که اهمیت دارد. به همان درجهای که دستگاههای مسئول، خویشتنداری را کنار بگذارند و خشن عمل کنند، پیامد آن نهادینه شدن خشونت در جامعه خواهد بود.
وی افزود: به هر درجهای که دستگاههایی که مسئول حفظ نظم هستند با آرامش نظم را ایجاد کنند و دست به خشونت نزنند، جامعه به طور کلی به سمت خشونت سوق داده نمیشود.
این استادیار دانشگاه نقش رسانهها و فضای مجازی را در این زمینه مهم تلقی و تاکید کرد: شبکههای اجتماعی در اطلاع رسانی این پدیدهها بسیار مهم هستند و به نوعی یک دیده بانی و داوری از سمت شهروندان درقالب "خرد جمعی" اتفاق میافتد که مساله را در مقیاس وسیع عمومی میکنند و به جایی میرسانند که من و شما امروز در این زمینه صحبت کنیم.
وی تصریح کرد: البته باید حواسمان باشد که این دوربینها همه جا نیستند و ما تنها یک نمونه شکار شده از پدیده روزمره را در جامعه میبینیم.
این جامعه شناس با بیان اینکه بدترین کار هم این است که این مساله را به موضوعی قضایی و پلیسی تبدیل کنیم، تصریح کرد: این کار بدترین نوع برخورد است برای اینکه در اصل این یک مساله اجتماعی است و باید در سطح خود حل و رفتار شود.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ب