به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَمَا وَجَدْنَا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ ۖ وَإِنْ وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ
و اکثر مردمان را در عهد استوار ندیدیم بلکه بیشترشان را عهدشکن و بزهکار یافتیم.
فایل صوتی تلاوت آیه ۱۰۲ سوره اعراف
علیّبنابراهیم در روایتی گوید: آیه «وَ مَا وَجَدْنَا لأَکْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ»؛ یعنی آن عهد و پیمانی را که در عالم ارواح (ذر) از آنان گرفتیم، در دنیا به آن وفادار نبودند «وَ إِن وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ».
بیشتر بخوانید
مراد از «عَهْدٍ»، یا پیمان فطرت است، أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ یا دعوت پیامبران، و یا پیمانهای مخصوصی که گاهی مردم با انبیا میبستند که مثلاً اگر فلان معجزه را انجام دهی، یا فلان مشکل ما را حل کنی ایمان میآوریم. به حضرت موسی میگفتند: «لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرائِیلَ. فَلَمّا کَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلی أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ یَنْکُثُونَ» ؛اگر بدبختی ما را برطرف کنی حتماً به تو ایمان آورده، بنی اسرائیل را همراه تو میفرستیم. امّا همین که مشکل را از آنان برطرف کردیم، آنها قول و پیمان خود را شکستند.
خداوند از طریق فطرت و پیامبران، حقایقی را برای انسانها روشن ساخته تا نسبت به آنها تسلیم و تعهّد داشته باشند، ولی همواره گروهی از مردم ندای فطرت و انبیا را از یاد برده و از مدار حقّ خارج و فاسق شده اند. امام کاظم(ع) در روایتی فرمودند: «اذا جاء الیقین لم یجز الشک» ؛هنگامی که نسبت به امری یقین حاصل شد، دیگر شک و تردید موجّه نیست، سپس این آیه را تلاوت فرمود. شاید مراد حدیث این باشد که اگر کسی حقّ را از روی برهان شناخت، ولی به خاطر هوای نفس در آن تشکیک کرد، مصداق آیه فوق شده و عهدشکن است.
خداوند در قرآن، وفاداران را ستوده و پیمان شکنان را نکوهش کرده است. وفاداران را با القاب: «مؤمنون» ، «متقین» ، «أُولُوا الْأَلْبابِ» و «ابرار» ، ستایش کرده است، امّا در نکوهش پیمان شکنان، اوصافی چون: «فاسقین» ، «کافرین»، «مشرکین» ، «خاسرون» ، «شَرَّ الدَّوَابِّ» ، «قُلُوبَهُمْ قاسِیَهً» و «لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّارِ» ؛بکار برده و در موردی جنگ با آنان را لازم میداند. «الا تقاتلون قوماً نکثوا ایمانهم» .
۱-هلاکت قومهای پیشین (که در آیات قبل اشاره شد)، به سبب پیمان شکنی و تمرّد آنان بود. «ما وَجَدْنا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ»
۲-در قضاوت باید انصاف داشت. «لِأَکْثَرِهِمْ»، نه همهی آنها.
۳-کارنامه تاریخ گذشتگان به خاطر عدم استفاده از پیامبران و دلائل روشن، سیاه و تاریک است، پس به دین و ایمان خود مغرور نشویم. «ما وَجَدْنا لِأَکْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ»
۴-پیمان شکنی، نشانه فسق است. «ما وَجَدْنا ... مِنْ عَهْدٍ ... لَفاسِقِینَ»
انتهای پیام/