بیشتر بخوانید
این روانشناس تصریح کرد: تاریخچه ازدواج در فرهنگ ما نشان داده است که برخی از افراد همیشه از این اصطلاح ها برای زوجین استفاده کرده اند که شما از طریق بچه میتوانید زندگی و ازدواج خود را محکم کنید و یا این که اگر چهار بچه بیاورید مثل چهار میخی است که چادر زندگی را به زمین متصل کرده اید و یا این که شما از طریق بچه در زندگی میمانید.
ناصری گفت: با وجود اصطلاح های فوق، اما فرایند ازدواج در طول تاریخ به همه ما ثابت کرده است که واقعا این طور نیست و درواقع، فرزند مشترک و موجود زندهای که حاصل زندگی مشترک است، وسیلهای برای رسیدن به هیچ یک از اهدافی که بیان کردیم نیست و اتفاقها و نافرجامیها و طلاقهایی که رخ داد گواه این موضوع است و درواقع، این غیراخلاقیترین رفتاری است که ما میتوانیم با یک موجود آدمی کنیم که عزیزترین بخش زندگی ماست.
این روانشناس ادامه داد: باید بررسی کنیم که آیا واقعا اختلافی که ما با همسرمان داریم سر مسئله تربیتی فرزند مشترک است یا خیر؟! چرا که گاهی اوقات، وقتی درمورد متد تربیتی که والدین با یکدیگر اختلاف دارند صحبت میکنیم، میبینیم که آنها فقط میخواهند ساز مخالف بزنند و حتی طرفین به آن چه که در این خصوص میخواهند مسلط نیستند و فقط میخواهند از این مسیر استفاده کنند.
وی افزود: اگر این مدل را شناسایی و مسائل اینچنینی را حل کنیم بیشتر اختلافهای ناشی از تربیت فرزند مشترک زوجین ازبین میرود، اما گاهی واقعا میبینیم که اختلاف والدین سر رویکرد است. یعنی این که آنها روی موضوع تسلط دارند اما به همین دلیل، در تربیت فرزند اختلاف نظر وجود دارند.
ناصری تأکید کرد: در خصوص بچههای طلاق و تک والدی که به هر حال بخشی از اجتماع هستند، باید توجه کنیم که مسائل مربوط به سلامت بسیار مهم هستند و بابد به طور جدی به آنها بپردازیم چراکه مسئله ای جدی تر در اختلاف در تربیت کودک وجود دارد و آن هم این است که فرد، اختلافات دیگر را هم به مسئله فرزندپروری سوق میدهد و از این موضوع سوء استفاده میکند که در این خصوص، صدمات بیشتری به کودک وارد میشود.
این روانشناس یادآوری کرد: پس از بررسی ها مشاهده کردیم که نظرهای متناقضی در خصوص تربیت کودک صادر میشود که میتوانند مشکلات زیربنایی را در سلامت کودک به وجود آورند و خطرناک و آسیب زا هستند و این موضوع، در کودکان تک والد و بچههای طلاق به شکل جدی دیده میشود و علت آن هم این است که افراد، مشکلات جدی تری هم با یکدیگر دارند و فرزندان مشترک خود را بهترین دلیل برای تسویه حسابها و اختلاف خود میدانند.
وی گفت: باید بدانیم اگر کودکی هم تک والد است حق نداریم که از نظر روانشناسی، والد مقابل را تخریب کنیم و باید موضوع تسویه حسابها از یکدیگر را جدی بگیریم و در تربیت فرزند دخیل نکنیم و نباید اجازه دهیم که فرزند هم در این میان سوء استفاده را یاد بگیرد و از آن استفاده کند.
ناصری ادامه داد: در خانوادههایی که اختلاف دیدگاهی وجود دارد، توصیه میشود که در نبود کودک و پشت دربهای بسته، در رابطه با فرزندپروری مذاکره داشته باشند که در این میان باید توجه کرد که اغلب، زوجینی از دو فرهنگ متفاوت، در حیطه مسائل ارزشی و مادی کودک، با یکدیگر اختلافهایی دارند که توصیه میشود آنها در یک فضای توأم با صلح و بدون مداخله مسائل دیگر و به شکل خالص که همّ و غمشان کودک باشد با یکدیگر گفت وگو کرده و یک استراتژی ثابت را ارائه کنند.
این روانشناس افزود: باید توجه کرد که در این استراتژی، گاهی یکی از طرفین باید گذشت داشته باشد و از نظر خودش بگذرد چرا که ما در نهایت، حتی در یک جمع دو نفره نمیتوانیم به یک نظر واحد برسیم که صد در صد طرفین راضی باشند. بنابراین، باید تمامی جوانب بررسی شود چرا که در مسائل ارزشی باید بپذیرم که امکان دارد بخشی از نظر ما اجرا نشود و باید گفت که اجازه نداریم اختلافاتمان در این زمینه را به طور بلند در فضای خانواده و در حضور کودک اعلام کنیم و باید صبور باشیم و دوباره در فضای خصوصی، این موضوع را به نقد و بررسی بگذاریم.
ناصری در پایان خاطرنشان کرد: گاهی کودکانی با اختلاف تربیتی والدین، از ثبات و نظم خارج میشوند چرا که آن ها بضاعتی جز پدر و مادر خود ندارند و همین اختلافها باعث میشود که بخش عظیمی از وجودشان آسیب ببیند و در این میان، ما هم به عنوان والدین حق نداریم کاری کنیم که کودکمان آسیب ببیند.
بیشتر بخوانید
انتهای پیام/