به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای سیاسی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، سرنوشت افراد متفاوت است برخی متولد میشوند، زندگی میکنند چون صرفا مجبورند و بعد از مرگ هم نامی از آنها باقی نمیماند، اما داستان زندگی برخی دیگر هم متفاوت است، متولد میشوند، زندگی میکنند و در همین مدت زندگی کوتاه انسان سرنوشت تاریخ را تغییر میدهند.حاج هاشم امانی را شاید بتوان یکی از همان افراد دانست.
سال ۱۳۰۳ در تهران متولد شد و دوران کودکی خود را در محله خیام و مدرسه ثریا گذراند. تا اینجا سرنوشتی عادی نظیر همه افراد دیگر داشت اما شاید نقطه آغاز متفاوت بودنش در مدرسه رقم خورد، او به رغم بسیاری از هم سن و سالان خود در برابر تعلیمات ضد دینی مدارس زمان پهلوی دوام نیاورد و به درخواست پدرش عطای تحصیل در مدارس آن زمان را به لقایش بخشید و در بازار پیشه پدرش را دنبال کرد. در بازار مشغول به امانت فروشی شد و برای همین هم نام خانوادگی شان امانی نام گرفت.
حاج هاشم امانی البته نتوانست چندان از درس و کتاب دور بماند و برای همین در جلسات درس برادرش که معلم عربی بود شرکت میکرد.
زمان گذشت و گذشت و در میانه جوانی روحیات مبارزه با ظلمش او را در برابر یکی از ظالمان بزرگ تاریخ یعنی حکومت محمدرضا پهلوی قرار داد و هیاتهای موتلفه اسلامی را راه اندازی کرد و در قیام پانزده خرداد هم نقش فعالی داشت.
او که از یاران نواب صفوی در جمعیت نواب صفوی در جمعیت فدائیان اسلام بود پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور ( نخست وزیر حکومت پهلوی یکی از طرفداران اصلی طرح مصونیت مستشاران نظامی آمریکایی) دستگیر و ابتدا به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم شد.
او مدت سیزده سال در زندان پهلوی بود و سرانجام در زمستان ۵۵ به همراه مرحوم عسگر اولادی از ز زندان آزاد شد و البته پس از انقلاب هم هیچ مسئولیت دولتی و اجرایی را نپذیرفت. او سرانجام دیروز به دیار حق شتافت.
روحش شاد و یادش گرامی.
انتهای پیام/