به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،میهمان پنجمین قسمت از برنامه تلویزیونی سوره، حسین مرادی نسب، پژوهشگر تاریخ اسلام بود.
دیانی در ابتدای برنامه از مرادی نسب پرسید که در میان ائمه اطهار، ترور شخصیت امام حسن (ع) ابعاد بسیار گستردهای دارد بفرمایید که این اتفاق با چه انگیزهای صورت گرفته است؟
مرادی نسب گفت: در منابع مختلف سنی و شیعه مطالب و فضائل بسیاری درخصوص امام حسن (ع) نوشته شده است. درباره امام حسن و امام حسین علیهمالاسلام هم حدیثی داریم که گفته شده این دو بزرگوار آقایان بهشت هستند، چه بنشینند چه قیام کنند. مطلب دیگر اینکه رسول خدا (ص) هم میفرماید: من حسنم را دوست دارم، تو هم او را دوست داشته باش و هرکسی که حسنم را دوست دارد هم دوست داشته باش. پس محبت امام حسن (ع) نگاهی به آینده دارد، به این معنا که مردم بدانید ممکن است در آینده مطالبی راجع به حسن (ع) گفته شود و الان که من پیش گویی میکنم و از فضائل او میگویم نشانه از جایگاه و عظمت امام حسن (ع) دارد.
وی افزود: امام حسن (ع) همواره در همه سختیها و مشکلات در کنار پدرشان یعنی امیرالمومنین (ع) بودند بنابراین امام حسن (ع) جایگاه در کنار پدر بودن هم دارد. سوالی که پیش میآید اینکه با این همه محبوبیت و فضائل چرا شخصیت ایشان مورد تهاجم و ترور قرار گرفت؟ بن العباس با فرزندان امام حسن (ع) و نوادگانشان که مشهور به بن الحسن هستند علیه بنی امیه همراه شدند و یک شعار دروغین و ادعایی سردادند که بتوانند به خلافت برسند در واقع بن العباس با بن الحسن همراه شد تا از آنها برای به قدرت رسیدن استفاده کند، چون بن الحسن نماد کرامت و مقاومت بودند و بن العباس میتوانست از این ظرفیت برای به قدرت رسیدن استفاده کند.
این پژوهشگر تاریخ اسلام در خصوص ترور شخصیت ائمه اطهار توضیح داد: ترور شخصیت یا در زمان خود فرد اتفاق افتاده یا پس از حیات ایشان. در جریان ترور شخصیت امام حسن (ع) دو خط فکری وجود دارد؛ خط فکری بن العباس و بنی امیه. جریان خط اموی در زمان خود حضرت آغاز میشود. یکی از اتهاماتی که امویان به امام حسن (ع) وارد میکردند این بود که خطاب به ایشان میگفتند که سازشکاری در حالیکه اصلا اینطور نبود. البته این اتهامات در زمان پیامبر (ص) هم وجود داشت و به ایشان اتهام مجنون بودن میزدند. هدف شایعه و ترور شخصیت این است که مردم از اصل مطلب که باید تابع امام و رهبرشان باشند دور شوند درواقع ترور شخصیت باعث میشود که از ظرفیت امام که هدایت مردم است استفاده نشود. در زمان امیرالمومنین (ع) هم ترور شخصیت ایشان صورت گرفت و مثلا این اتهام را زدند که ایشان در قتل عثمان شرکت داشتند در حالیکه امام علی (ع) مخالف خلیفهکشی بود.
مرادی نسب ادامه داد: یکی دیگر از اتهاماتی که به امام حسن (ع) وارد شد، اتهام عثمانی بودن بود که پس از شهادت ایشان نسبت داده شد. در جنگ جمل، امیرالمومنین (ع) فرمودند که، چون جنگ بین دو گروه مسلمانان بوده است غنائم جنگی آن قابل تقسیم نیست. عدهای اعتراض کردند، ولی ایشان گفت: ام المومنین را کدامتان برمیدارید؟ همه سکوت کردند.
این استاد تاریخ اسلام اضافه کرد: وقتی پیمان نامه بسته شد، عدهای از افراد که در کنار پیامبر بودند خطاب به امام حسن (ع) اعتراض کردند. امام حسن (ع) وقتی معاویه برایش نامه نوشت از مردم پرسید که میخواهید مبارزه کنید یا به زندگی تان ادامه دهید؟ در اینجا معلوم میشود که امام میخواهد مبارزه کند، ولی باید یارانی برای تشکیل سپاه داشته باشد که ندارد. مشابه این پروژه تخریب و ترور شخصیت در انقلاب خودمان هم است. برخی از اصحاب انقلابی وقتی که از انقلاب کناره میگیرند، دشمن نهایت استفاده را از این کناره گیری میکند. بی اعتنایی نسبت به حکومت از دیگر اتهاماتی است که به امام حسن (ع) وارد شده و از زمان خود حضرت آغاز شده، ولی عباسیها هم این اتهام را پررنگ کردند. در زمان حضرت، پیمان نامهای نوشته شد که حکومت پس از معاویه به امام حسن (ع) واگذار شود، اما معاویه به این پیمان عمل نکرد.
دیانی در ادامه برنامه این سوال را مطرح کرد که اینکه اهل سنت حسن بن علی (ع) را خلیفه پنجم معرفی نمیکنند و یا کمتر به آن میپردازند، نتیجه همان ترور شخصیت ایشان است یا یک غفلت تاریخی؟
مرادی نسب پاسخ داد: برای پاسخ به این سوال باید به گذشته برگردیم. وقتی که عثمان کشته شد و امیرالمومنین به حکومت رسید، تفکر عثمانی در مقابل تفکر علوی شکل گرفت و یکجور دوگانه عثمانی- علوی پیش آمد. این دوگانگی در میان اهل سنت به گونهای بود که حتی موافق نبودند حضرت علی (ع) را به عنوان خلیفه چهارم معرفی کنند. البته فرزند احمدبن حنبل از پدرش نقل میکند که ما ایرادی در اینکه علی (ع) را خلیفه چهارم بدانیم نمیبینیم به خاطر قرابتش و اینکه جزو مسلمانان قدیمی است. یا مثلا در نقل دیگری فرزند احمد حنبل از زبان پدرش میگوید: در مجلسی همه نشسته بودند و از فضائل سه خلیفه میگفتند و سپس از فضائل و خلافت امیرالمومنین (ع) سخن گفتند. احمد بن حنبل در این مجلس سرش را پایین انداخت و گفت: درباره خلافت و امیرالمومنین صحبت نکنید به خاطر اینکه علی (ع) زینت خلافت است نه اینکه خلافت زینت ایشان باشد.
این پژوهشگر تاریخ تصریح کرد: بن العباس با شعار «الرضا من آل محمد» توانست بن الحسن را همراه خودش کند و با این شعار پیروان بسیاری را فریب دادند و حکومت را به دست گرفتند. پس از آن، همه تلاششان این بود که بن الحسن را که برای خود تهدید میدانستند کنار بگذارند. سفاح در زمان حکومتش با بن الحسن خوب بود و مدارا میکرد، اما از زمان منصور تغییر رویهای اتفاق افتاد. در آن زمان عده زیادی برای بیعت با منصور رفتند، ولی بن الحسن در این جلسه بیعت حضور نداشتند و این غیبت، ترس و وحشتی در دل منصور، خلیفه عباسی انداخت. به همین دلیل حدود ۱۳ نفر از بن الحسن را دستگیر کرد تا بتواند محل اختفای نفس زکیه را پیدا کند. به بیان دیگر بن العباس هم از این زمان به بعد همان خط امویان را به نحو دیگری دنبال کردند. در این بیعت منصور برای مردم اهل خراسان یک خطبهای خواند با این مضمون که اگر با کسی غیر از ما بیعت میکردید، بهتر از ما پیدا نمیکردید پس ما شایسته خلافت هستیم، ما خلافت را به امیرالمومنین واگذار کردیم، ولی ایشان نتوانست حکومت را به دست بگیرد. او در این خطبه اتهامهایی به امیرالمومنین و امام حسن (ع) وارد میکند که اصلا واقعیت ندارد. تهمت مطلاق بودن امام حسن (ع) در این خطبه مطرح میشود. متاسفانه این تهمت آشکار هم در منابع اهل سنت و هم در منابع شیعی وجود دارد.
مرادی نسب در پایان با اشاره به منابع موجود در خصوص همسران امام حسن (ع) گفت: پیش از هرچیز مفهوم «مطلاق» را توضیح دهم که معنی ش یعنی اینکه یک نفر مرتبا زن بگیرد و طلاق دهد درواقع به معنی بسیار طلاق دهنده است. براساس منابعی که بنده مشاهده کردم امان حسن (ع) در زمان حیاتشان چهار همسر داشتند. پس اتهام مطلاق بودن واقعیت ندارد و عددهایی که به ایشان برای ازدواج نسبت دادند خیلی غیرواقعی است. در اینجا باید ملاک نقل حدیث را در نظر بگیریم متاسفانه سخت گیری که نسبت به فقه وجود دارد، مورخین ما نسبت به تاریخ ندارند اگرچه مورخینی مثل شیخ طوسی و شیخ مفید هم بودند که اصلا این مطالب را نقل نکردند. متاسفانه برخی از گزارشهایی که در منابع شیعه آمده بدون اطلاع به این موضوع است که گزارش در ادامه یک خط فکری تخریب و تهمت است. اتهام عثمانی بودن و دفاع از عثمان از دیگر اتهاماتی است که به حسن بن علی (ع) وارد کردند درحالیکه در جنگ جمل که بهانهش عثمان است، امام حسن (ع) ناقه را میزند.
انتهای پیام/