کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه خود ظریف رئیس تیم مذاکره کننده بود و افراد هم تحت امر وی بودند، تصریح کرد: اصولا رئیس جمهور آمریکا نمیتواند تحریمها بردارد و تنها در دورههای ۱۰۰ روزه و ۱۸۰ روزه میتواند آن ها را تعلیق کند؛ این موضوع را تمام افرادی که در مسائل وزارت خارجه و مذاکرات هسته مطلع کند، چراکه تحریمهای آمریکا تحریمهای دولتی نیست و کنگره و مجلس نمایندگان آمریکا آن را تصویب کرده و در سنا تایید شده، به دولت ابلاغ شده و رئیس جمهور وقت آن را تایید کرده است.
نجفی ادامه داد: غیر ممکن است که رئیس جمهور بعدی آمریکا بخواهد تحریمها را لغو کند نهایتا برای یک دورهای آن را لغو کند مگر اینکه دوباره کنگره آمریکا لغو آن قانون را تصویب و به دولت ابلاغ کند و رئیس جمهور وقت آمریکا آن را تایید کندT یعنی قانون بعدی بیاید روی قانونهای قبلی که دولت و کنگره آمریکا این کار را انجام نداده اند. اصولا واشنگتن نمیخواهد تحریمها را بردارد که ایران پیشرفت کند، بلکه میخواهد با تحریمها به مثابه یک ابزاری بازی کند و ایران را کنترل کند.
وی با تاکید بر اینکه ظریف موظف بود و تکلیف داشت متن برجام را کامل بخواند، گفت: وزیر سابق امور خارجه باید از کارشناسان استفاده و سپس برجام را امضا میکرد، در داخل متن توافق برجام باید شروط پنالتی یا شروطی مبنی بر تضمین انجام تعهد توسط طرف مقابل را هم امضا میکرد. شرط پنالتی به این معناست که اگر من توافق را انجام دادم و طرف مقابل انجام نداد طبق این شروط باید غرامت بپردازد، حالا ممکن است بگویید آمریکا این را هم انجام نمیداد، در این صورت هم باید از آمریکا تضمینهایی میگرفت مثلا آمریکا در صنایع ایران سرمایه گذاری میکرد یا تجهیزاتی را به ایران تحویل میداد یا توافق مشترکی را انجام میداد یا در مورد نفت و گاز و خطوط ریلی که ایران نیاز داشت و آمریکا توانایی داشت را طلب می کردند تا در صورت عدم اجرایی کردن تعهدات، آن داراییها مصادره شود نه اینکه چک سفید امضا به طرف آمریکایی بدهند و هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است، راکتور اراک را منهدم کنند و سانتریفیوژها را از دور خارج کنند و ذخایر اورانیوم غنی شده را نابود کنند، بنابراین آقای ظریف عامدانه انجام دادند.
کارشناس مسائل بین الملل تاکید کرد: آمریکا تلاش میکند اقداماتی که با فشار مستقیم نمیتواند به دست بیاورد از طریق تحریم و بازی به دست بیاورد. هم ایران و هم آمریکا مجبور هستند که با هم مذاکره کنند، اما صحبت بر سر این است که بر سر چه چیزی و در چه شرایطی باشد. شرایط اکنون در دولت سیزدهم برای اعمال فشار بر آمریکا خیلی بیشتر است، چراکه آمریکا از درون ضعف دارد و اگر در گذشته از اهرم فشار نظامی و برخورد سرد میتوانست استفاده کند، اما در حال حاضر این طور نیست.
وی افزود: آمریکاییها از افغانستان به سرعت و مفتضاحانه فرار کردند دقیقا مشابه شکستی که واشنگتن در ویتنام و در سال ۱۹۷۵ خورد. آمریکاییها توان مقابله با مقاومت محدود و اندک مردمی در عراق را هم ندارند، ضعف آمریکا نداشتن تجهیزات، نفرات یا قدرت نیست، ضعف آمریکا اقتصادی است و شرایط جنگ را ندارد، بنابراین شرایط برای واشنگتن به مراتب سختتر از ۱۰ سال قبل است، تحریمهای فلج کنندهای که بر ضد ایران اعمال کردند، اولا به نتیجه نرسید و فشار زیادی بر مردم آورد، اما باعث نشد که ایران تسلیم شود.
نجفی ادامه داد: شرایط آمریکا در درون آمریکا به شدت بحرانی است و در رقابت با رقبای خود با چالش بزرگی مواجه است و در مسائل اقتصادی رقیبی مانند چین را دارد، ۲۰ سال قبل رقیبی مانند چین نبود، چالشهای منطقهای نبود و بحران داخلی آمریکا نبود و این کشور جز تحریم کردن کاری نمیتواند انجام دهد و توان یک جنگ جدید با کشوری منسجم و یک دولت مستقر مانند ایران را ندارد.
کارشناس مسائل بین الملل اضافه کرد: آمریکاییها نهایتا میتوانند همین تحریمها را ادامه دهند و میدانند اگر دولت سیزدهم ایران قوی کار کند به راستی نیازی به داشتن ادامه مذاکرات با آمریکا نخواهد بود. اما در شرایط فعلی به نتیجه رسیدن مذاکرات در ابهام قرار دارد.
وی افزود: به یادآوریم در زمان نوشتن متن برنامه جامعه اقدام مشترک، سران دیپلماسی توجهی به تفاوت کلمه (لغو تحریم) با کلماتی که به معنای (تعلیق تحریم) هستند، نشان ندادند. در اصل آمریکا در برجام حتی در ظاهر هم حاضر نشد لغو تحریمها را بپذیرد، اما ایران بر اثر عمل به برجام داراییهای هستهای خود را نابود کرد. طبعا آمریکا که ریشی گرو نگذاشته بود به راحتی به خانه اول بازگشت و تحریمها را حتی شدیدتر اعمال کرد سپس خواستار امتیازات بیشتری از ایران شد.
نجفی با بیان اینکه به تفاوت رفتار کنگره آمریکا با مجلسی که ریاست آن با لاریجانی بود دقت کنیم، گفت: کنگره آمریکا، تحریمهایی که قرار بود طبق برجام تعلیق شود را تمدید کرد، اما مجلسی که اکثر اعضایش غربگرا بودند و ریاست آن را علی لاریجانی به عهده داشت، تنها ظرف بیست دقیقه برجام را تصویب کرد. اکنون لاریجانی و نمایندگان همسو با وی چرا پاسخ نمیدهند که در ازای نابودی داراییهای هستهای ایران چرا تحریمها لغو نشد؟
کارشناس مسائل سیاسی اضافه کرد: دیپلماسی ظریف در ازای همه امتیازهایی که از حساب ملت ایران به دشمن آمریکایی داد و مجلسی که به ریاست علی لاریجانی برجام را تصویب کرد چه دستاوردی برای مردم داشتند؟ سودی که آمریکا از برجام بُرد این بود که بدون کمترین زحمتی و حتی شلیک گلولهای توانست ذخائر اورانیوم غنی شده کشورمان را کاهش دهد و راکتور آب سنگین اراک را نابود (بتون ریزی) کند و بخشی از سانتریفیوژهای ایران را از حرکت بیاندازد آن هم به دست خود ایرانیان.
وی با بیان اینکه ایران هیچ امتیازی در برجام به دست نیاورد، اظهار کرد: شدت گرفتن تحریمهای فلج کننده و افزایش عناوین مختلفی بر تحریم، محصول نوعی از دیپلماسی بود که دشمن را دوست میپندارد. به بیان دیگر آمریکا حلوای نقد از ایران گرفت و آنچه باید میپرداخت را در بازی با کلمات به دیپلماسی عمومی حواله کرد. این همه خسارت و هزینه برای ایران دقیقا برای چه بوده است؟ و چرا توافقی امضا و اجرا شد که فاقد شرط پنالتی برای طرف مقابل بود؟
نجفی با بیان اینکه وزارت خارجه میتوانست به جای تکیه بر قول بی اعتبار آمریکا به اقدامات عملی در دیپلماسی اقتصادی متمرکز شود و از صدها میلیارد دلار وارداتی که در کشورهای غرب آسیا، اوراسیا و شبه قاره انجام میدهند برای ایران فرصتی بکر بسازد، گفت: متاسفانه حتی در عراق و جمهوری آذربایجان که بیشترین قرابت را با ایران دارند نیز ترکیه و دیگر کشورهای رقیب جایگزین صادرات ایران شدند. سران دیپلماسی در هشت سال گذشته، نه تنها آمریکای لاتین و آفریقا بلکه فرصت بهره برداری از بازار اوراسیا را هم از دست دادند، درحالیکه برای ایران کاملا باز و مفتوح بود. این موارد به حدی شگفت انگیز است که انسان از این همه بی تدبیری واله و حیران میماند.
کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: در سالهایی که ایران را به برجام دوختند و هیچ به دست نیاورند، فرصت تجارت با همسایگان و کشورهای پیرامون آنها که بسیار مناسب و قابل دستیابی بود را از دست دادیم. حال آنکه با تجارت ترجیحی و روشهای دیگر امکان داشت شرایط صادرات و ایجاد اشتغال و زندگی بهتر را برای ایرانیان فراهم کنند. برجام حتی از ترکمانچای و گلستان هم بدتر بود. آن دو اگرچه بد بودند، اما زمانی امضا شدند که ارتش متجاوز تزاری روسیه تبریز را اشغال کرده بود و در راه تهران بود، اما آمریکا قبل از برجام حتی ارادهای برای تجاوز نظامی هم نداشت. آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی هرگز با یک ارتش منظم و کشوری سرپا وارد جنگ نشد. حتی برای حمله به عراق و افغانستان نیز شش ماه زمان نیاز داشت تا ۲۰۰ هزار نیرو را از آن سوی زمین به غرب آسیا منتقل کند.
انتهای پیام/