به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، سیمین تاج دهقانی کارشناس مسئول سلامت روان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شیراز گفت: در واقع این چنین پنداشته میشود که بیماران روانی برای جامعه خطرناک هستند، مانند بیماران مبتلا به اختلال روانی و یا افراد وابسته به مواد مخدر، این نگرشها عوارض نامطلوبی را ایجاد میکند.
او بیان کرد: تعداد بسیاری از بیماران مبتلا به اختلال روانی به دلیل انگ، از خدمات موجود و قابل عرضه استفاده نمیکنند، آنها یا هرگز درمان را آغاز نمیکنند و یا آن را به پایان نمیرسانند.
تحقیقات نشان داده ۳۰ درصد بیماران دارای اختلالات روانی به دنبال درمان میروند که ۴۰درصد خانوادهها بستری کردن بیماران را مخفی و ۵۰ درصد در برابر بستری کردن مقاومت کرده اند.
یکی از مشکلات عمده این است که افراد اَنگ را میپذیرند و باور میکنند و برای نمونه افراد وابسته به مواد مخدر باور میکنند که باید دزدی کنند.
بررسیها نشان داده بزرگترین مانع بیماران برای بهرهمندی از خدمات درمانی و حمایتهای اجتماعی، ترس از اَنگ خوردن است.
تبعیض: شیوه نگرش افراد جامعه به بیماران روانی در بهره مندی از مزایای اجتماعی مانند یافتن شغل مناسب و انتخاب آزادانه همسر موثر است و انگ و در نتیجه تبعیض حاصل از آن فرد را از این مزایا محروم میکند.
از دست دادن موقعیت اجتماعی: اَنگ بیماری روانی سبب میشود که فرد موقعیت اجتماعی که به دست آورده مانند پُستهای علمی یا اداری را از دست بدهد.
کاهش کیفیت زندگی: یکی از عواقب اَنگ، محدود کردن روابط اجتماعی فرد است و همین امر کیفیت زندگی را پایین میآورد.
تشدید بیماری: برخی از بیماریهای روانی مانند افسردگی اگر در ابتدا درمان بشوند، تخریب کمتری در پی دارد، در غیر این صورت بیماری آنها شدت پیدا کرده و چه بسا که در آینده کنترل نشود.
در بیشتر موارد ریشه اعتیاد، درمان نشدن ناراحتیهای روانی است، اَنگ سبب میشود فرد دنبال درمان بیماریش نرود و معتاد شود، در واقع میخواهد درد کوچکی را با درد بزرگتری درمان کند.
ریشه بسیاری از طلاق ها، درمان نشدن اختلالات روانی درمان نشده در بین همسران است، چرا که اَنگ، عامل اصلی بسیاری از اجتناب از مراجعه بیماران روانی به پزشک است.
اَنگ گذاری درونی از سوی بیماران مبتلا به اختلال روانی موجب احساس تحقیر و سرافکندگی در آنان و خانواده هایشان میشود؛ افرادی که نام بیماری روانی را یدک میکشند، چون فکر میکنند اختلال روانی در آنها یک نقص عمده است، عزت نفس پایینی پیدا میکنند.
بیماران مبتلا به اختلال روانی برای اجتناب از برچسب خوردن، از اجتماع دوری میکنند و قدرت تطابق با محیط را پیدا نمیکنند که این موضوع بهبودی را به تاخیر میاندازد و این افراد فرصتها را برای رشد در جامعه از دست میدهند.
پیش داوری غیر موجه دیگران: یکی از باورهای غلط این است که بیماریهای روانی علاج ناپذیرند، در صورتی که اختلال افسردگی اساسی ۶۵تا۷۰درصد، اسکیزوفرنیا (در نخستین دوره) ۶۰درصد و اختلال دوقطبی تا۸۰درصد قابل درمان است.
این بیماران با پنهان کردن بیماری خود برای معالجه به درمانگر مراجعه نمیکنند که تاخیر در درمان منجر به شدت گرفتن اختلال میشود.
تاثیر بر سیاستگذاریهای بهداشتی: سیاست گذاران به اهمیت موضوع پی نمیبرند و در نتیجه آن را بخشی از برنامههای مهم خود قرار نمیدهند؛ بنابراین بودجه و امکانات کمتری برای ارائه خدمات سلامت روان اختصاص میدهند.
انگ ناشی از بیماری روانی، با افزایش بیکاری و افزایش مشکلات اقتصادی برای بیمار، خانواده و اجتماع همراه است.
افزایش دانش و آگاهی در مورد سلامت روان یک عنصر کلیدی در کاهش اَنگ مرتبط با مشکلات سلامت روان این است که افراد جامعه آگاهی بیشتری در مورد بیماریها داشته باشند؛ به عبارتی سواد سلامت روان خود را بالا ببرند.
آگاهی در مورد نشانههای مشکلات سلامت روان، روشهای پیشگیری و درمان، چگونگی حمایت از دیگران در مشکلات و بحرانها جزیی از سواد سلامت روان است.
صحبت کردن در مورد مشکلات سلامت روان و حمایت از افراد مبتلا به بیماری به ویژه وقتی افراد موفق و تاثیرگذار در مورد مشکلات سلامت روان خود صحبت کنند، به اصلاح باورهای نادرست و نگرشهای منفی کمک می کنند.
پویشهای آگاهی رسانی و تغییر نگرش در مورد مشکلات سلامت روان لازم است باورهای نادرست دربارهی بیماری های روانپزشکی با کمک پویشهای گوناگون به چالش کشیده شود.
اقداماتی که لازم است برای انگ زدایی از بیماران روانی انجام دهیم:
تصحیح نگرش های اشتباه خود بیمار، خانواده، عامه مردم، مدیران و سیاستگذاران، متخصصان پزشکی در دیگر رشته ها
کاهش طول زمان بستری بیماران دارای اختلالات روانی، بازگرداندن آنها به جامعه و توانمند کردن آن ها
افزایش آگاهی بیماران، عامه مردم، خانواده و مسوولان درباره درمان پذیر بودن بیماری های روانی
ایجاد و تقویت سازمان های مردم نهاد برای بیماران و خانواده های آن ها و مشارکت بیشتر مردم به همین منظور
ارتقای سطح آگاهی جامعه در خصوص اهمیت دادن به سلامت روان در مقایسه با سلامت جسمی
استفاده از روش های درمانی روانشناختی و روانپزشکی نوین
موظف کردن همه مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستان ها برای پذیرش بیماران مبتلا به اختلالات روانی
افزایش دسترسی به خدمات روانپزشکی و روانشناسی در سطح کشور
ارائه خدمات مددکاری برای حفظ شغل و کار و استقلال بیمار مبتلا به اختلال روانی
پذیرش این بیماران در نهادهای اجتماعی مانند مساجد، مدارس، دانشگاه ها و محیط های کاری و اداری
راه اندازی بخش روانپزشکی در بیمارستان های عمومی
استفاده نکردن از کلماتی مانند دیوانه، مجنون، روانی، موجی و دیگر موارد مشابه در مراوده های روزانه، فیلم ها، نوشته های رسمی و غیررسمی
پذیرش اینکه بیماران دارای اختلال روانی، خشن و جنایتکار نیستند، واقعیت این است که بیشتر جرایم از سوی افراد به اصطلاح سالم انجام می شود.
انتهای پیام/ت