به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یک خانواده سالم بر پایه رزق حلال بنیادش گذاشته میشود و باید در هر مرحله زندگی توجه زیادی به کسب روزی کرد. مردان خانواده مسئولیت تأمین معاش خانه را برعهده دارند و با پشتکار و تلاش باید زندگی و آتیه خانوادهشان را بسازند. کار کردن و کسب روزی حلال در دین و فرهنگ ما اهمیت بسیار زیادی دارد و همواره انسان را به کار و تلاش تشویق کردهاند. به همین دلیل از قدیمالایام پرهیز از تنبلی و تنپروری و داشتن شغل و تلاش برای کسب روزی در جامعه ایرانی بسیار مهم بوده و تأکید و توجه زیادی به آن شده است.
سادگی نگاه دهه ۶۰
در سالهای نه چندان دور، جامعه ایران نگاه سادهتری به مسائل دنیوی داشت و از پیچیدگیهای عجیب و غریب زندگی مردم به دور بود. سالهای دهه ۶۰ بهترین مثال برای سبک زندگی ساده، صمیمی و لبریز از مهر و محبت مردم بود. در آن سالها مردم از زرق و برقهای دنیا به دور بودند و اصلیترین هدفشان نیز کسب رضایت خدا و خشنودی همنوع بود. همین نگاه زیبا پایه و اساس زندگیها را تشکیل میداد و با وجود تمام سختیها با خود آرامش به همراه میآورد.
بیشتربخوانید
در دهه ۶۰ نگاه جامعه به شغل و کار کردن مانند امروز وابسته به نظر و نگاه دیگران نبود و همین که مردی با تمام وجود برای تأمین معاش خانوادهاش تلاش میکرد از اهمیت زیادی برخوردار بود. خانوادهها نیز هنگام تشکیل زندگی مشترک جوانان، خیلی روی جنبههای ظاهری شغل مرد ریز نمیشدند و وقتی متوجه میشدند آن مرد جنم و غیرت کار کردن دارد، با خیال آسوده رضایت به ازدواج میدادند.
اما متأسفانه تغییر و تحولات اجتماعی چند سال اخیر، نگاه اکثریت جامعه را به شغل و کسب درآمد تغییر داده است. در جامعه سنتی گذشته، غیرتی و کاری بودن مرد مهمترین ویژگی او برای تأمین معاش خانواده به شمار میرفت و میشد مسئولیت یک خانواده را با خیال راحت به او سپرد، ولی امروز مسائلی، چون شأن اجتماعی در رابطه با شغل مردان مطرح میشود تا زحمت و تلاش مرد را تحتالشعاع قرار دهد. همین نگاههای اشتباه سبب شده تا بعضی مشاغل به چشم افراد جامعه نیاید در حالیکه بسیاری از اقشار جامعه روزیشان را از این شغلها تأمین میکنند.
در چند ساله اخیر، بعضی ارزشها دستخوش تغییر و تحولات زیادی شده و داشتن شغل نیز یکی از این موارد است. سوق پیدا کردن جامعه به سمت مادیات و مادیگرا شدن مردم، باعث شده تا ظواهر بیارزش دنیوی در کانون توجهات قرار بگیرد. اگر در قدیم، کسب روزی حلال مهمترین ویژگی شغل یک مرد به شمار میرفت، امروز داشتن شأن اجتماعی و نگاهی که دیگران به آن شغل دارند از اهمیت زیادی برخوردار است و اگر شغلی در نظر اکثریت مردم، شأنیت نداشته باشد، جزو شغلهای مناسب به حساب نمیآید. این نگرش و نگاه اشتباه در این سالها آسیبهای زیادی به جوانان زده و آنها را از نگاهی عمیق به زندگی دور کرده است.
شغل شهدا
چندی پیش کلیپی قابل تأمل در فضای مجازی منتشر شد که بسیار هوشمندانه ما را متوجه همین موضوع مهم کرد. در این کلیپ، شخصی از پشت دوربین از خانمها میپرسد با پسری که شغلی مثل ضایعاتی، فلافلفروشی، بنا و راننده وانت داشته باشد، ازدواج میکنید یا خیر و نکته جالب اینجاست که بیشتر خانمها پاسخهایی منفی میدهند و میگویند حاضر نیستند با کسی که چنین شغلهایی دارد، ازدواج کنند.
این کلیپ از جایی که به آنها گفته میشد شهدای گرانقدر دفاع مقدس و مدافع حرم چنین شغلهایی داشتهاند، جالب میشود و تازه آنجا خانمها متوجه نگاه اشتباهشان میشوند. در کلیپ گفته میشود که شغل شهید قاضیخانی جمعآوری ضایعات، شغل شهید ذوالفقاری فروش فلافل، شغل شهید رضا حسینی راننده وانت و شغل شهید برونسی بنایی بوده است. گفتن همین نکته که این شهدای بزرگ چنین شغلهایی داشتهاند مثل یک شوک عمل میکند و آنها را به تأمل و تفکر وا میدارد.
این یادآوری ظریف و زیبا با خندهای تلخ از سوی خانمها مواجه میشود و تمام آنها با دانستن چنین موضوعی اذعان میکنند که نظرشان عوض شده و دیگر نگاه قبل را ندارند. تمام آنها از فهمیدن اینکه شخصیتهای بزرگی مثل شهدای کشورمان چنین شغلهایی داشتهاند شوکه میشوند و میگویند کار کردن عار نیست و داشتن شخصیت، ایمان و آوردن نان حلال مهمترین مسئله در زندگی است. این کلیپ یک کار فرهنگی زیباست که بدون کوچکترین بیاحترامی یا لحن زنندهای ما را متوجه موضوعی بسیار مهم و اساسی در زندگی میکند. پس از تماشای این کلیپ، ما بیشتر بر آن شدیم تا از معیارهای شهدا برای انتخاب شغل و کار کردن بدانیم و ببینیم کار در نظر آنها چه ویژگیهایی داشته است. قطعاً توجه به سیره شهدا میتواند نگاه ما را به خیلی از مسائل شخصی و اجتماعی اصلاح کند و جلوی بسیاری از آسیبها را بگیرد.
رسیدن به اوج معرفت
شهید عبدالحسین برونسی از سرداران شهید خراسان رضوی است که روز ٢٥ اسفند ١٣٦٣ و در حالی که مسئولیت فرماندهی تیپ ١٨ جوادالائمه (ع) را بر عهده داشت در عملیات بدر و شرق دجله به شهادت رسید. شهید برونسی از شهدای بزرگ دفاع مقدس به شمار میرود و ایمان، اعتقاد و درستی ایشان مثالزدنی است. زمانی که شهید برونسی از روستا به شهر مشهد میآید، چون حرفهای بلد نبوده در یک ماست بندی کارش را شروع میکند و سپس وارد شغل بنایی میشود. شهید برونسی با تلاش و پول حلالی که از کارش به دست میآورد، زندگیاش را به مرور میسازد و به اوج معرفت میرسد.
شهید هادی ذوالفقاری جوانی پرکار و غیرتی بود و با همان شغل سادهاش از خدا میخواست همیشه جیبش پر پول باشد تا گره از مشکلات مردم بگشاید. دوستان و نزدیکانش دقیقاً چنین شخصیتی را در شهید هادی ذوالفقاری میدیدند. او ابراهیم هادی را الگوی خود قرار داده بود و دقیقاً پا جای پای ابراهیم میگذاشت. هادی صبحها تا عصر در بازار آهن کار میکرد و عصرها نیز اگر وقت داشت با موتور کار میکرد.
نظر شهید محمود اخلاقی درباره شغلی که در آینده خواهد داشت، ما را به خوبی متوجه اخلاقی زیستن و نگاه والای شهدا میکند. شهید اخلاقی در جمع کمتر از آرزوهای شغلیاش صحبت میکرد. یک بار که در بسکتبال مقام آورده بود، یکی از دوستانش به ایشان میگوید در بسکتبال مقام آوردی و به ما نگفتی، نکند میخواهی ورزشکار شوی؟ که ایشان این پاسخ زیبا را میدهد: «دوست دارم شغلی داشته باشم که رضای خداوند در آن باشد و بتوانم دست آدمهای فقیر را بگیرم!» رعایت بیتالمال و حلال بودن روزی برای شهدا از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. آنها در رعایت بیتالمال نهایت دقت و وسواس را داشتند و به هیچ عنوان اجازه نمیدادند روزیشان شبههناک شود. شهید حاج یونس زنگی آبادی، فرمانده تیپ امام حسین (ع) لشکر ۴۱ ثارالله از باغداران شهر بود و یکی از روزها مادرش مریض میشود و از کارفرمایش اجازه میخواهد تا مادرش را نزد دکتر ببرد. او قبل از ترک محل کارش به کارفرمایش تأکید میکند که بعداً این چند ساعت را جبران خواهم کرد.
حاج یونس فردای آن روز زودتر از همیشه در محل کارش حاضر میشود و آن چند ساعت غیبتش را جبران میکند. ایشان با اینکه میدانست کارفرمایش آن موقع سر کار نیست و چیزی هم به او نمیگوید، اما برایش مهم بود که آن چند ساعت را جبران کند. شهید زنگیآبادی با همین رفتارهای خداپسندانهاش توانست بین مردم روستا و شهر آبروی زیادی جمع کند و امین آنها شود.
کسب روزی حلال
شهید بسیجی «علی انوشه» در ۱۸ سالگی در منطقه سومار توسط نیروهای بعثی به شهادت رسید. شهید انوشه به حلال و حرام بسیار معتقد بود و خیلی این جمله را تکرار میکرد: «نان حرام، انسان را بداخلاق و بدرفتار میکند. اگر رزق و روزی، از راه درستکاری به دست نیاید، حرام است.» پدر شهید در خاطرهای از فرزندش میگوید: «آن روزها به دلیل وضع بد مالی، در خانههای مردم کارگری میکردم. دوست داشتم علی درس بخواند، اما علی فهمیدهتر از آن بود که اوقات فراغت و تعطیلاتش را بیهوده تلف کند. علی همراه با من کار میکرد و دستمزد آن را که در آن زمان خیلی ناچیز بود، به من میداد.»
شهید نادر شیری در دوران نوجوانی در کارگاه کاغذسازی کار میکرد و تمام تلاشش بر این بود تا در کارش کم نگذارد و وقتش را سرکار بیهود تلف کند. شهید شیری در وصیتنامهاش به زیبایی مینویسد: «اگر بچه خوب تحویل جامعه دهی آنقدر ارزش دارد که نمیشود آن را توصیف کرد و به اندازه عالم ارزش دارد. سعادت جامعه به تربیت فرزند بستگی دارد، شما با دستی گهواره بچههایتان را تکان میدهید و با دست دیگر سرنوشت جهان بشریت را قلم میزنید.»
آوردن نمونهها و مثالهایی از شغلهای ساده شهدا و اعتقادشان به رزق حلال بسیار است. بسیاری از شهدای دفاع مقدس و مدافع حرم شغلهایی ساده داشتند و معاش خانوادهشان را با عرق جبین تأمین میکردند. آنها به خوبی نشان دادند فریفته نشدن به ظواهر دنیا در زندگی اهمیت زیادی دارد و برای مردان رعایت حقالناس و روزی حلال از اهمیت برخوردار است. شهدا با تمام وجود خودشان را وقف کارشان میکردند و جز به نان حلال به چیز دیگری فکر نمیکردند. آنها از همین شغلهای ساده، خودسازیشان را شروع کردند و پله پله به رفیعترین مرتبههای انسانیت که رضایت الهی را نیز در پی داشت، رسیدند.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/