به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، محمد رضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال با حضور در برنامه تلویزیونی دست خط درباره این که پس از سالها یک شخص ورزشی سکان هدایت وزارت ورزش را به دست گرفته، اظهار داشت: پس از رای اعتماد مجلس به وزیران، آنها درگیر انتخاب همکاران خود در وزارتخانه هایشان هستند، اما فدراسیونها طبق روال معمول به کار خودشان ادامه میدهند. دوستانی که با ساختار ورزشی آشنایی دارند، میدانند که بخش عمدهای از کار ورزش قهرمانی را فدراسیونها انجام میدهند. وزرات ورزش باید به بحث زیرساختها و ورزش همگانی اهتمام ویژه داشته باشد تا ۳، ۴ هزار پروسه نیمه تمام را تکمیل کند. وزارت ورزش نقش نظارتی کلان دارد و حمایت کننده است.
داورزنی در ادامه گفت: اگر بخواهیم به کمک وزارت ورزش بسنده کنیم، شاید بتوانیم بیست درصد از برنامههایی که داریم را عملی کنیم. نتایج تیمهای ملی ما در عرصه قهرمانی تا حدودی به حمایتهای کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان برمی گردد، اما وجه درآمدی این تیمها به خاطر تولید خوب فدراسیونها است.
او در پاسخ به این سوال که فعالیت سازمان تربیت بدنی مفیدتر بود یا وزارت ورزش و جوانان گفت: دوستان ما در آن مقطع اشتباه بزرگی مرتکب شدند و سازمان ملی جوانان را به سازمان تربیت بدنی ملحق و آن را به وزارتخانه تبدیل کردند. این کار اشتباه بود، زیرا به طور اساسی در دنیا ساختار فدراسیونها دولتی نیست. این که فدراسیونهای ورزشی را زیر مجموعه یک نهاد دولتی کنیم و به آنها نگاه دولتی داشته باشیم، با اصول کمیته بین المللی المپیک و فدراسیونهای جهانی در تعارض است. فدراسیونها باید به صورت دموکرات و بدون دخالت دولت کارشان را انجام دهند و برخی مسائل برای ورزش کشور چالش ایجاد کرده است. نکته این است که دولت به طور کامل باید نظارت کند و فدراسیونها باید در مسیر سیاستهای کلان و راهکارهایی که برای کشور تعریف میشود حرکت کنند.
او ادامه داد: فدراسیونها با مجوز دولت تاسیس میشوند. هر فدراسیون داخلی زیر مجموعه فدراسیون جهانی آن رشته میشود و باید با کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان همسو باشد. اگر نام نهادهای ورزشی فدراسیون یا هیئت است، به دلیل ماهیت غیر دولتی آنها است. این مسائل باعث شد تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی سازمان تربیت بدنی را به وزارتخانه تبدیل کنند تا به مجلس پاسخگو باشد. من از خیلی از دوستان سوال کردم که آیا تبدیل شدن سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش حساسیتها را کاهش داد و فدراسیونها تحت نظارت بهتری قرار گرفتند. یک نمونه نشان دهید که در ۱۰ سال گذشته از این اتفاق در مجلس استفاده مفید شده باشد. وزیر ورزش باید پاسخگوی مسئولیتی باشد که اختیار آن را داشته باشد.
رئیس فدراسیون والیبال افزود: ۲ اتفاق در سالهای گذشته رخ داد که یکی تلاش وزارت ورزش برای واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی بود. این کار بسیار درستی بود که باید اتفاق میافتاد. دیگری اصرار برخیها به الحاق مسائل مربوط به جوانان به وزارتخانه بود، در حالی که این یک مسئله فرا دستگاهی است و به یک وزارتخانه و نهاد محدود نمیشود، زیرا وقتی بحث جوانان به میان میآید، منظور اشتغال، آموزش، ازدواج و تمامی مسائل مربوط به جوانان است. در این سالها با این ۲ مشکل عمده در وزارت ورزش مواجه بودیم که اصلا نباید به وزارت ورزش مرتبط میشد. دولت نباید تیم داری کند. این که دولت همزمان متولی تیم قرمز و آبی باشد با اصول باشگاه داری در دنیا مغایرت دارد.
داورزنی در ادامه گفت: فرآیند خصوصی سازی میتواند به گونهای باشد که تمام طرفداران ۲ باشگاه در آن نقش داشته باشند. چرا دولت باید تیم داری کند؟ ما میگوییم هر کدام از این باشگاهها بالای ۳۰ میلیون هوادار دارند، اما از آن طرف متولی ۲ باشگاه دولت است و هر سال چندین میلیارد مالیات برای آنها در نظر گرفته میشود و برای دولت این محدودیت ایجاد میشود که حق پرداخت یک ریال کمک به باشگاههای استقلال و پرسپولیس را ندارد. از طرف دیگر گفته میشود این باشگاهها را دولت باید اداره کند. باشگاه داری حرفهای با ساز و کاری که در دولت وجود دارد، از زمین تا آسمان متفاوت است. طبق اصل قانون اساسی ورزش برای عموم رایگان است، اما قانونی در مجلس تصویب میشود که براساس آن اماکن ورزشی باید به مزایده گذاشته شوند. این یعنی اشخاص حقیقی و حقوقی باید در مزایده شرکت کنند تا یکی برنده شود و بتواند امکان ورزشی را اداره کند. این شخص پول اداره اماکن را از چه کسی باید بگیرد؟ خانوادهای که چند فرزند دارد و میخواهد از امکانات استخر و زمینهای ورزشی استفاده کند، چطور میتواند هزینه آن را بپردازد؟
او گفت: یک بار گفته میشود فدراسیونها زیر مجموعه دولت هستند، اما در عین حال گفته میشود که خودشان باید درآمدزایی کنند و برای آنها مالیات در نظر گرفته میشود. با تدوین برخی از قوانین، دست و پای ورزش قهرمانی کشور را بسته ایم. مثلا از شنای کشور انتظار داریم با توجه به تعداد استخرهایی که در کشور موجود است، استعدادهای این رشته را شناسایی کند، اما مگر چند استخر در اختیار هیئتهای استانها گذاشته شده است؟ شاید ۵ درصد استخرها در اختیار هیئتهای شنای استانها باشد، اما ۹۵ درصد در اختیار هیئتها نیست.
او در پاسخ به این سوال که برای برطرف کردن این مشکلات چه راهکاری وجود دارد گفت: باید قوانین را اصلاح کنیم. باید بستری فراهم کنیم که ورزش برای مردم ارزان شود. در شهر تهران سالنهای ورزشی و چمنهای مصنوعی زیادی وجود دارد. میتوانیم جادههای تندرستی و امکاناتی در پارکهای سراسر کشور، به ویژه شهرستانهای کوچک ایجاد کنیم که مردم برای ورزش کردن پولی پرداخت نکنند، اما ما مدیرکل اداره ورزش و جوانان استانها را به دادگاه میکشانیم که چرا سالن ورزشی را به مزایده نگذاشته و آنها را به هیئتهای ورزشی استان داده است.
رئیس فدراسیون والیبال گفت: در دوران هاشمی طبا، شرکتی را به نام شرکت توسعه و تجهیز تاسیس کردیم و قرار بود این شرکت کمک کند تا سالنها و امکانات ورزشی در اختیار هیئتها و فدراسیونهای ورزشی قرار بگیرد. به تدریج شرکت توسعه و تجهیز به نهادی تبدیل شد که حدود هزار نفر در آن مشغول به کار شدند و امکانات ورزشی کشور به نام این شرکت شد. گفته شد این شرکت باید به سمت واگذاری اماکن برود و از این راه درآمدزایی کند. نتیجه چنین اتفاقی این شد که فدراسیونها میخواهند مسابقات قهرمانی جهان برگزار کنند؛ بنابراین چرا باید به شرکت توسعه و تجهیز اجاره بدهند؟
او افزود: برای اعزام تیم ملی بزرگسالان والیبال به ایتالیا، ۶ میلیارد تومان ارز خریدیم. ۶ میلیارد تومان تمام پولی است که وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک به ما میدهند. ۶ میلیارد تومانی که سالانه به ما میدهند، هزینه یک اعزام ما است. درباره این مشکلات بحثهای مفصلی در وزارت ورزش داشتیم، اما متاسفانه هنوز به راه حل منطقی نرسیدیم، زیرا بسیاری از امور کشور جزیرهای اداره میشود. یک طرف ورزش بحثهای خودش را دنبال میکند و در آن سو اداره مالیات بدون انعطاف کار خودش را میکند. ما حتی ۲ بار با وزیر اقتصاد جلسه داشتیم و تصمیماتی گرفتیم، اما سپس دستگاههای نظارتی گفتند وزیر اقتصاد حق تصمیم گیری در فلان زمینه را ندارد.
داورزنی گفت: با مسئولان سازمان بازرسی جلساتی داشتم و به آنها حق میدهم، زیرا میگویند فلان چیز قانون است و ما باید طبق آن پیش برویم. یعنی باید بر اجرای قانون نظارت کنند و اگر خلافی رخ داد، برخورد کنند. ما میگوییم که ۱۴ هزار هیئت در استانها داریم، هزار و ۴۰۰ هیئت در مراکز استانها داریم که نمیتوانند دولتی باشند. با این حال به خاطر قوانین کار کردن در هیئتهای استانی، فعالیت در دستگاههای اجرایی محسوب میشود و به خاطر همین کسی که ۳۰ سال در ورزش فعالیت کرده و بازنشسته شده، دیگر نمیتواند در هیئت شهرستان خودش کار کند. اگر در هر یک از ۱۴ هزار هیئت استانی و هزار و ۴۰۰ هیت در مراکز استانها تنها ۳ نفر کار کنند، مجموع این افراد ۴۰، ۵۰ هزار نفر میشود که نه ردیف و پست سازمانی دارند و نه حقوق بگیر دولت هستند؛ بنابراین چرا باید به این حوزهها نگاه دولتی شود و افراد به بهانه بازنشستگی نتوانند در هیئتها کار کنند؟
او افزود: ما باید نظارت دولت را داشته باشیم، اما فدراسیونها براساس ساختار حرفهای و جهانی خودشان کار کنند. ۲۲۲ کشور عضو فدراسیون جهانی والیبال هستند، اما ساختار ورزشی هیچ یک از این کشورها مانند ایران نیست. من به عنوان رئیس فدراسیون والیبال اعلام میکنم که نیاز به پول دولت ندارم. دولت اگر قصد کمک دارد، به هیئتهای استانی کمک کند. برخیها میگویند دولت پول میدهد و باید نظارت کند، من میگویم دولت پول ندهد و نظارت کند، اما نمیشود با ساختار دولتی فدراسیونها را اداره کرد.
رئیس فدراسیون والیبال عنوان کرد: فدراسیون والیبال سالانه بابت میزبانیها و مسائل دیگر حدود ۵۰۰ هزار دلار درآمد ارزی به دست میآورد. ما باید ۲۵ درصد مالیات این درآمد را پرداخت کنیم. کجای دنیا این اتفاق میافتد؟ دولت باید بر فعالیتهای تمامی فدراسیونها نظارت کند، اما نباید دخالت کند.
داورزنی گفت: از زمان مرحوم ورزنده تاکنون، یک قرن است که والیبال در کشور ما متولد شده است. ۸۵ سال است که در بازیهای آسیایی و جهانی شرکت میکنیم. ۲۰ سال پیش بردن چین، ژاپن و کره جنوبی آرزوی والیبال ایران بود. من در چنین شرایطی به فدراسیون آمدم و گفتم باید قهرمان آسیا شویم. همه به من خندیدند و گفتند مگر میشود تا زمانی که چین، ژاپن و کره جنوبی هستند، ما قهرمان آسیا شویم؟ گفتم باید به المپیک هم برویم. ۵۷ سال از المپیکی شدن والیبال میگذرد، ما ۵ سال پیش برای نخستین بار المپیک را تجربه کردیم. تصور المپیکی شدن والیبال برای مردم و کارشناسان سخت بود. اگر آرمان و اهداف بلند مدت نداشته باشیم و برای خودمان قله ترسیم نکنیم، دیگر حرکتی به سمت قله نمیکنیم. قهرمانی آسیا سال ۲۰۱۱ و ۵ سال بعد از این شعار تحقق پیدا کرد. البته ما در سال ۲۰۰۹ و در بازیهای آسیایی سال ۲۰۱۰ با مرحوم مدنی نایب قهرمان آسیا شدیم.
رئیس فدراسیون والیبال افزود: شروع کار ما از سال ۲۰۱۱ که به گفته فدراسیون جهانی موشکی بود، با جذب ولاسکو رقم خورد. وقتی ولاسکو آمد، دیدگاهها و باورها تغییر کرد. از میان ۳۲ مربی سرانجام به ۳ مربی، یعنی پرندی، آناستازی و ولاسکو رسیدم. پرندی و ولاسکو برای مذاکره به ایران آمدند، اما آناستازی با تیم ملی لهستان توافق کرد و سرمربی این تیم شد. سرانجام با ولاسکو به توافق رسیدیم و سال ۲۰۱۱ هدف ما این بود که به لیگ جهانی برسیم، زیرا میدانستیم در این لیگ هر سال با تیمهای بزرگ ۱۵، ۱۶ بازی رسمی برگزار میکنیم و همین کیفیت تیم ما را بالا میبرد. در سال ۲۰۱۲ به این هدف رسیدیم و از آن زمان والیبال ما شخصیت جهانی پیدا کرد و تفکرات و رفتار بازیکنان تیم ملی دچار تغییر شد. از ۲۰۱۱ تاکنون تیم ملی ایران ۴ بار قهرمان آسیا شده است. آرمان کنونی ما این است که تیم ملی والیبال بزرگسالان باید در جمع ۴ تیم برتر دنیا قرار بگیرد. وقتی به این آرمان برسیم، هدف گذاری ما رفتن روی سکو در المپیک است. در حال حاضر تیمی در جهان نیست که ما تجربه بردن آن را نداشته باشیم.
او در پاسخ به این سوال که قبول دارید آلکنو انتخاب خوبی برای تیم ملی نبود گفت: خیر. ما با کولاکوویچ موفق شدیم برای دومین بار به المپیک صعود کنیم. سپس ویروس کرونا شایع شد و به مدت ۱۸ ماه هیچ بازی رسمی در آسیا برگزار نشد. اگر المپیک برگزار میشد، بازیهای لیگ جهانی هم برگزار میشد. قرارداد فدراسیون با کولاکوویچ تا پایان المپیک اعتبار داشت. اگر میخواستیم کولاکوویچ را نگه داریم، باید در این مدت حقوق او را میدادیم؛ بنابراین از ۶۰، ۷۰ کارشناس دعوت کردیم که اتفاق نظر تمامی آنها انتخاب مربی خارجی برای تیم ملی بود. اولویت بیشتر کارشناسان از میان ۵ گزینه نهایی، آلکنو بود. در آن مقطع که مسابقات باشگاهی برگزار میشد، ۱۰، ۱۱ بازیکن لژیونر ما در باشگاههای خودشان مشغول بازی بودند و خود آلکنو هم در لیگ روسیه مشغول به کار بود. در آن مقطع بحث سر این بود که کدام مربی میتواند با تیم ملی همکاری کند.
داورزنی گفت: انتخاب آلکنو در آن مقطع کار درستی بود. اگر ما میتوانستیم شرایطی را فراهم کنیم که آلکنو بیشتر کنار تیم باشد و قبل از المپیک چند بازی تدارکاتی برگزار کنیم، به شرایط بهتر میشد. نوسانات تیم ملی در المپیک عجیب و غریب بود. ما در بازی نخست لهستان را بردیم، اما المپیک را به کانادا باختیم. از حق نگذریم بازیکنان ما در سالهای گذشته افتخار آفرینیهای زیادی کردند، اما در المپیک انتظاراتی که خودشان از خودشان داشتند را هم برآورده نکردند.
او در پاسخ به این سوال که آیا حواشی در المپیک به تیم ملی ضربه زد گفت: خیر. این مسائل مطرح نبود. امیر غفور و حتی سعید معروف آمادگی ۱۰۰ درصدی نداشتند. معروف یکی از اسطورههای والیبال ایران و جهان است. از طرف دیگر مصدومیت بازیکنان در کار تیم ملی تاثیر گذاشت.
رئیس فدراسیون فدراسیون والیبال در واکنش به جدایی معروف از نیمکت تیم در بازی المپیک گفت: این اتفاق به این معنی نیست که معروف با آلکنو مشکل داشت. معروف در کار بسیار متعصب است و دوست داشت تیم ملی بازی را ببرد. موسوی، غفور، معروف و عبادی پور بازیکنان خوب تیم ملی هستند، اما همین عبادی پور در لیگ جهانی خیلی به خاطر انتقادات تحت فشار بود.
بیشتر بخوانید
انتهای پیام/