به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، ۶۲ سال پیش در شب یلدا مراسم عروسی گران قیمت و پرهزینهای برگزار شد که هزینههای آن از جیب مردم ایران پرداخت شد.
دختری که حالا لباس عروس بر تن کرده و چندی پیش برای تأمین مخارج زندگی و تحصیلش در پاریس مجبور بود در خانه فرانسویان به عنوان پرستار بچه کار کند، آنقدر عوض شده که وقتی به آرایشگاه معروف پاریس رفت، اظهار علاقه کرد که برای آرایش عروسیاش از آرایشگرهای این آرایشگاه به تهران بیایند!
بیشتربخوانید
دختر دانشجوی تودهایمسلکی که تا پیش از این طرفدار فقرا محسوب میشد، حالا در پاریس مدام به بوتیکهای شیک و مزونها و سالنهای مد معروف میرفت و با حساب دربار، خرید میکند.
مادر این دختر هم آن چنان از عروسی دخترش با شاه ایران خوشحال بود که در حین خرید عروسی در پاریس، مرتب با صدای بلند آهنگها و ترانه میخواند و بشکن میزد تا جایی که این کار او باعث جلب توجه عابران و رهگذران شد!
بدین ترتیب دختر فقیری که اردشیر زاهدی به شاه معرفی کرده بود، سومین همسر محمدرضا شد و در ۲۹ آذر ماه ۱۳۳۸، در کاخ گلستان (مقر تاریخی و سنتی سلسله قاجاریه) جشن عروسی مفصل محمدرضا پهلوی و فرح برگزار شد.
بر طبق سندی که از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، برای تهیه لوازم عروسی و لباس و غیره مبلغ 500 هزار دلار در اختیار دوشیزه فرح دیبا و خانم قطبی زن دایی ایشان قرار دادهاند.
همچنین برای دوخت لباس فقط مبلغ یک میلیون فرانک به موسسه کریستان دیور پاریس پرداخت شده است. به طوری که این موضوع در فرانسه دست آویزی برای عناصر کمونیست ایرانی مقیم آنجا است قرار گرفته و در اغلب روزنامههای متمایل به چپ مطالب زنندهای علیه ازدواج ملوکانه و مخارجی که در این مورد میشود به چاپ میرسد.
تنها فرح دیبا نبود که به واسطه آشنایی با خاندان پهلوی زندگیاش دگرگون شد و به ثروت هنگفتی دست پیدا کرد. افراد بسیاری بودند که در این خاندان و از سرمایه مردم ایران، یک شبه ره صد ساله را پیمودند. یکی از این افراد رحیمعلی خرم بود کارگر سادهای که ابتدا برای کار به تهران آمده بود اما یک روز که مشغول کار در محوطه کاخ بود، مادر شاه چشمش به هیکل غیرعادی و درشت او میافتد و دلدادهی این کارگر غول پیکر میشود. این کارگر ساده توانست از کف خیابان به کاخ سلطنتی برسد و خیلی زود در این سیستم فاسد به انواع و اقسام فسادهای مالی، سیاسی و اخلاقی دست زند.
منبع: جهان نیوز
انتهای پیام/
افراد جوان تر برای آگاهی بیشتر از پدربزرگها و مادربزرگ ها و بزرگان خاندان بپرسند.حقیقت اینه که درسته شرایط الان خیلی اسفناک و تورم سرسام آوره و رئال ایرانی هیچ ارزشی نداره، ولی اون زمانی که ریال از دلار ارزشمندتر بود مردم تو جیبشون هیچ پولی نداشتن،عید تا عید برنج و مرغ میخوردن،هیچ چیزی برای خوردن پیدا نمیشد،الان فراوانی هست و همه چیز هست.مردم اون زمان رعیت یه ارباب بودن.الان کسی رعیت نیست. زنان اون زمان جرئت هیچ کاری نداشتن، به خاطر حفظ آبروشون.مردم فقیر اصلا مدرسه نمیرفتند و بی سواد اومدن بالا.ولی الان همه درس خونده هستن.پدربزرگ خدابیامرزم که دوران پهلوی رو دیده بود برام تعریف میکرد.شرایط خیلی سخت بود.میگفت الان خیلی بهتره.
اگرچه افسادطلبان خائن هم برابر شاه و ایادی او دزدیدند علاوه براینکه دین و اعتقاد مردم و جوانان را هم بردند بدا به احوالشان
کاش جوانان از ایشون درپوشیدگی الگو برداری می کردن
عمل جراحی زیبایی هم که الان از خانوما که بگذریم به آقایون هم سرایت کرده هم که گذاشته از اون همه مومی کارن ناخن می کارن و هزارتا چیز دیگه
راستی الان نسبت به ۶۲ سال پیش ارزش پول ایران چقدر بالا رفته؟؟؟؟؟؟
خیر عزیز پایین ترم اومده
البته اونها نفرین شده خدایی هستند چه ما بگیم چه نگیم
خدایا
الان معلم چند میلیون حقوق میگیرد ، قبل ازانقلاب معلمها چیزی نداشتن.
الان پول زیاد شده
این نشان بی ارزشی پول در زمان حاله
کمی تفکر
چه مقایسه ی مزخرفی کردی.
اولا مگه تو بودی که حرف می زنی؟ ثانیا قرار نیست این همه اسناد محکم را بیخیال بشیم و فقط به زندگی کردن در یک دوره استناد کنیم
یک خانواده هزار نفری فاسد .فاسق .که سراپاپوست کشور را میدزدیدند
حالا ساواکی ها بهشون بد خورده
و هی منفی دادند
معلومه .حقوق نجومی تون قطع شده
باید منفی و مثبت را بردارید
یک پیرزن کفتار و ترسناکی بیش نیست
هر چه طلم کرده بودند
دارند پس میدهند
خدا کند .انسان عاقبت به خیر شود
باید توبه کند و پولهای دزدی متعلق به ایران زمین را پس بدهند
مال دزدی کمشون بوده
40 میلیون دلار صدقه و خمس از سعودی گرفتند
یک بار نگفت وسایلی که خرید م یک ریال
گران شد ه
ملت سالی یکبار برنج برای شب عید میخوردند
ساواکی ها حتما برای شکنجه ملت خوب حقوق می گرفتند
چونکه خیلی هاشون اینجا هستند و بخاطر حقوق بالا کلفت داشتند
سیاه ترین و خفت بار ترین دوران ایران زمین
دوران این کودتاچی ها بوده
مگر کسی جرات میکرد .حتی حرفی به زبان اورد
بدون تحریم و با جمعیت 35 میلیون
فردوسی در شعر زیر به گذرا بودن و دل نبستن به دنیا و گرامی داشتن شب یلدا اشاره دارد
چنین بود تا بود گردان سپهر
گهی پر ز درد و گهی پر ز مهر
تو گر باهشی مشمر او را به دوست
کجا دست یابد بدردت پوست !
شب اورمزد آمد از ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می
شب اورمزد یعنی شب اول
چرا راه دور میری من ۶ سال پیش ازدواج کردم ، برای مثال : اون زمان ماشین لباسشویی یک میلیون و پانصد هزار تومن بود اما الان همین ماشین لباسشویی شده ۱۵ میلیون تومن