به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان از ساری، دکتر مصطفی رستمی عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران، در یک یادداشت تحلیلی به مناسبت شب یلدا، به بیان تاریخچه و چگونگی این رخداد آیینی شگرف در سنت و تمدن ایرانی پرداخت.
متن کامل این یادداشت را در زیر مشاهده میکنید:
بسماللهالرحمنالرحیم
در طول تاریخ ایران، همیشه میان هنر، ادبیات و مذهب ارتباط تنگاتنگی برقرار بوده است و هنرمندان توانستهاند با زبان هنر، معنا و مفهوم را در قالب نگارههای تزیینی و نمادین مبتنی بر اصول زیباییشناختی و مبانی انسانشناختی بیان كنند.
آرایههای بهكاررفته در فرمها و نقشهای هنرهای سنتی برای کاربردهای گوناگون، رابطه بسیار نزدیكی با برخی عناصر اعتقادی و باورهای اسطورهای، مذهبی و نمادین مردمان ایران زمین دارند از این رو، این آثار و اشیا را با آن تفكر و بینش بصری میآراستهاند.
بسیاری از نقشهای مذكور علاوه بر جنبههای زیباییشناختی معنوی؛ ریشه در مفاهیم ژرفتری همچون اسطوره، نماد، سنت و آیین با ابعاد گوناگون كمی و كیفی، هنری، تاریخی و فرهنگی دارند و از همه استعدادهای صورت و معنای خود در جهت خلق جاودانگی اندیشههای انسانی مانا بهرهمند میشوند.
یکی از این رخدادهای آیینی شگرف در سنت و تمدن ایرانی که از دیرینگی به قدر تاریخ باستان و پس از آن برخوردار است، شب یلدا یا شب چله نام دارد. در این جشن کهن ایرانیان، طیشدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکره شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود.
به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق کامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سالها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سیام آذرماه و بامداد یکم دیماه است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیینهای ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد. خورشید در حرکت سالانه خود، در آخر پاییز به پایینترین نقطه افق جنوب شرقی میرسد که موجب کوتاهشدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب میشود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بهسوی شمال شرقی باز میگردد که نتیجه آن، افزایش روشنایی روز و کاهش شب است.
"یلدا" برگرفته از واژه سریانی به معنای زایش است و شب چله هم که مترادف شب یلدا است، از آن روست که چهل روز اول زمستان را "چله بزرگ" و بیست روز بعد از آن را "چله کوچک" نامیدهاند. ابوریحان بیرونی از این جشن با نام"میلاد اکبر" نام برده و منظور از آن را"میلاد خورشید" دانسته است. در کتاب آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، از روز اول دیماه، با عنوان"خور" نیز یاد شده است. در کتاب قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، "خُره روز" ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر"خرم روز" نامیده شده است.
ایرانیان از کهن روزگاران به هنگام غروب آخرین خورشید کوتاه تا طلوع نخستین خورشید بلند، آیینهایی برگزار میکردهاند که یکی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. گرد آتش جمع میشده و شادمانه پایکوبی میکردهاند. آنگاه خوانی رنگارنگ با رنگهای گرم و آتشین میگسترده و"میزد" نثار هم میکردهاند."میزد" نذری یا ولیمهای غیر نوشیدنی، مانند گوشت، نان، شیرینی و حلوا بوده است.
در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردهاند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش مانند آتشدان، عطردان، بخوردان و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون و رنگین، از جمله انار و هندوانه و...، به رنگ سرخ خورشید و تنقلات گرم و نشاطآور مینهادهاند.
نکته جالب توجه، کاربرد نمادهای مختلف در جشن این شب به یادماندنی است که در حول زایش و جاودانگی میگردد و بیانگر نوعی سپاس و پاسداری از موهبتهای الهی است که هر یک برای آرامش، مانایی و جاودانگی حیات معقول بشری آفریده شدهاند. مهمترین نمادهای شب یلدا که بیشترین کاربرد را در این جشن باستانی پارسی دارد، به قرار زیر است:
در شب یلدا همه به استقبال نخستین طلوع خورشید در نیمکره شمالی میروند. خورشید، روشنایی و گرما میبخشد و نشانه حیات و سرچشمه نیروی انسان و کیهان است. خورشید که مظهر مجسم نیروی آسمان و زمین است، پدر بشر نام دارد و گردش آن در آسمان، سپریشدن روز است. بهدلیل این که به طور اسرارآمیزی از ژرفنای زمین پیدا میشود و در نهایت ناپدید میشود، لحظه طلوع و غروبش مورد عبادت اقوام گوناگون قرار گرفته است. خورشید دارای رمزی دو پهلو است؛ زیرا در میان دو ساحت روشنایی روز و تاریکی شب قرار دارد.
طلوع خورشید، اوج درخشش در زمان نیمروز و مرگش هنگام غروب، نمادی از زندگی انسان در جهان یعنی تولد، زندگی و مرگ اوست و طلوع دوبارهی خورشید در روز بعد، نشان بیمرگی و رستاخیزی است. بشر ابتدایی برای جلب توجه خورشید به سوی خویش، همواره این جرم آسمانی را مورد پرستش قرار داده است. تصویر خورشید در مرکز کیهان، نشانه عقل و دانایی بهشمار میرفته است. خورشید چون قلب جهان میتپد و چون چشم عالم در مرکز جهان میدرخشد و پرتوهایش به دنیا زندگی میبخشد.
یلدا در شب مهتابی پس از آخرین غروب خورشید در نیمکره جنوبی پاس داشته میشود. مهتاب، نماد نور در تاریکی، معرفت باطنی، شهودی و تخیلی و نیز منطق بشری است و از خورشید الهی نور میگیرد. ماه را چشم شب و خورشید را چشم روز میدانند. ادراك شهودی ماه بهعنوان معیار ضربآهنگهای جهان و منبع نیرو و كارمایه و زندگی و تجدید حیات مطرح است. ماه هم وسیله اندازهگیری است و هم وحدتبخش. دلانگیزی ماه چنین است که روشنیاش را در سراسر آسمان میپراکند و لکههای سیاهش را برای خود نگه میدارد.
انار که یکی از میوههای محبوب شب یلدا بهشمار میرود، به سبب دانههای متعددش پیش از هر چیز، نماد باروری و تکثیر نسل و حاصلخیزی و وفور نعمت است. انار در دین زرتشتی، مقدس بود و زرتشتیان از آن در مناسک دینی خود بهره میبردهاند. در فرهنگ ایرانی، انار را از جنس مونث میدانستند که رمز و نشانه جاودانگی و باروری است. میوه انار در زمان گذشته تا به امروز جایگاه بهخصوصی در بین ادیان بزرگ جهان دارا است. میوه انار به دلیل این که دانههای فراوان و رنگ قرمز تند دارد، دارای نماد خورشید و شادی است.
هندوانه هم مانند انار جزو یکی از مهمترین میوههای شب یلدا محسوب میشود. هندوانه به دلیل سرخبودن، یادآور گرمای تابستان و نماد حرارت عشق و شور و شیدایی است. یکی از بهانههای مصرف هندوانه، رنگ سبز آن است زیرا رنگ سبز هندوانه، نماد آبادانی و روند زندگی بر روی این کره خاکی است. از دیگر علتهای خوردن هندوانه در شب یلدا، سرخی و شیرینی آن است که نماد عشق، دوستی، روزخوشی، بهروزی و همزیستی حاصل از آبادانی و آسودگی است. گرد بودن هندوانه نیر نماد گرد بودن زمین و زندگی بر روی آن است. رنگ سفید لایه درونی پوست هندوانه، سمبل صلح، سازگاری، آرامش و آسودگی میباشد. دانه هندوانه نیز نشانه باروری و افزونی نژاد است.
کاربرد رنگ سرخ در میوهها و غذاهای شب یلدا بهخاطر مفاهیم عجیب و آتشین آن است. رنگ بینهایت، رنگ عشق و اشتیاق، فریبنده و اغوا کننده است. پیشینیان ما رنگ سرخ را در آتش و خون میدیدهاند، که این دو، نماد زندگی در آن دوران محسوب میشدند و به همین دلیل است که در تمامی نمادها و نشانههای سرخ رنگ، اثری از قدرت پیشینیان و زندگی دیده میشود. قرمز، نماد میل شدید انسان به عشق، زیبایی و زندگی و در نهایت نماد فداکاری و از خودگذشتگی و ایثار است.
رنگ سبز در برخی میوهها، سبزیها و غذاهای شب یلدایی چون هندوانه وجود دارد. سبز بعد از رنگ آبی، دومین رنگ پرطرفدار جهان شناخته میشود که نشاندهنده تجدید حیات و تولد دوباره است. رنگ سبز، نماد طبیعت، رشد و زندگی، تجدید حیات، اعتماد بهنفس، همدردی، محبت، خلاقیت، وفاداری و صلح و آرامش در نظر گرفته میشود. از حیث شخصیتشناسی، افرادی که با رنگ سبز در ارتباطند، غالبا عاطفی، صلحجو، خیرخواه و به شدت عاشق طبیعت و انسانها هستند.
انتهای پیام / ک