از پشت شیشه به لباس عروس جا خوش کرده در ویترین مغازه خیره شده است، نگاههای خاص آدمهایی که از اطرافش عبور میکنند او را به خود میآورد، با دستانش چرخهای صندلی چرخدارش را میچرخاند، آهسته و مغموم به راهش ادامه میدهد، گویی آرزوی پوشیدن لباس را پشت ویترین جا گذاشته است.
او را میشناسم، نامش حدیثه است و در رشتههای هنری از جمله معلولان موفق گرگانی است و تا قبل از شیوع کرونا یک پای ثابت برنامههای فرهنگی و اجتماعی شهر بود.
قدم هایم را تندتر میکنم تا به او برسم. احوالش را جویا میشوم و سر صحبت را با او باز میکنم. حرف را به لباس عروس پشت ویترین میکشانم و میپرسم نکند خبری است، لبخند تلخی تحویلم میدهد و میگوید: نه، خبری نیست، از اینجا رد میشدم که توجه ام به لباس جلب شد، آخه کی با یه دختر معلول ازدواج میکنه!
سکوت میکنم و حرفی برای گفتن ندارم، اما صحبتهای حدیثه نظرم را به موضوع ازدواج معلولان جلب میکند.
قبل از جدا شدن از او میخواهم فرصتی را در اختیارم دهد تا بیشتر در این باره با او صحبت کنم. حدیثه میگوید اگر میخواهی درد و دل بقیه معلولان را هم بشنوی به انجمن معلولان توانمند همت بیا، آدرس و شماره تماسهای لازم را از او میگیرم و با او خداحافظی میکنم.
بعد از چند روز هماهنگیها انجام شد، در دفتر انجمن معلولان توانمند همت منتظرشان هستم. یکی با عصای سفید میآید و دیگری با ویلچر، اکثرا جوان هستند و پر از شوق زندگی، جمع شان که جمع میشود سر درد و دلشان هم باز میشود.
علی ۳۵ساله که به خواستگاری دختری غیرمعلول رفته، میگوید: "خودش راضی است، اما پدرش مخالفت میکند"، علی حدود ۲۰سالی است که بر اثر یک حادثه همنشین ویلچر شده است.
گرچه دختری که علی برای ازدواج انتخاب کرده است به پایش نشسته و بیش از ۷سال منتظر است تا خانواده اش با ازدواج او موافقت کنند، اما نگرانی از اینکه نگاه جامعه به ازدواج یک پسر معلول با دختر غیرمعلول، دختر مورد علاقه اش را از ازدواج با او منصرف کند لحظهای از ذهن علی دور نمیشود.
شاهین ۳۰ساله و او هم معلول است، میگوید: چندین بار قصد رفتن به خواستگاری داشتم و هر زمان این موضوع را با کسی مطرح کردم اولین سوالش این بوده که آیا او هم مانند تو معلول است و این موضوع برای من آزار دهنده است که چرا با وجود توانمندیهایی که دارم تنها باید به ازدواج با یک فرد هم شرایط خودم فکر کنم.
حدیثه، دختری که چند روز پیش او را در خیابان دیدم درباره مشکلات ازدواج دختران معلول گفت: وقتی صحبت از ازدواج دختران معلول مطرح میشود بخش اعظمی از جامعه توقع دارند دختران معلول حتما با پسری معلول هم شرایط خودشان ازدواج کنند و ازدواج با یک مرد غیرمعلول برای ما دختران معلول حکم میوه ممنوعه را دارد که از نظر برخیها حتی نباید به آن فکر کنیم.
حدیثه میگوید: نگاه جامعه به ازدواج دختران معلول نگاه مهربانانهای نیست و بیشتر ترحم انگیز است، حتی اگر پسری هم غیرمعلول باشد و قصد ازدواج با دختری معلول را داشته باشد خانواده آن پسر از ترس نگاه جامعه به این موضوع مانع این ازدواج میشوند.
تلفن همراهش را به سمت من میگیرد و فیلمی را نشانم میدهد، در تصویر، عروس دختری معلول است و داماد پسری غیرمعلول که فارغ از تمام نگاههای تبعیضی پیوند خود را جشن گرفته اند.
حدیثه میگوید: از زمانی که این فیلم را در اینستاگرام دیده ام در ذهنم چنین موقعیتی را هم برای خودم متصور میشوم.
او ادامه میدهد: متاسفانه در مواردی شاهد بودیم پسری غیرمعلول با دختری با معلولیت درصد کم ازدواج کرده است، اما خانواده پسر توانمندیهای آن دختر را در انجام کارهای سادهای مانند پذیرایی از مهمان و رتق و فتق امور زندگی زیر سوال برده اند و عزت نفس دختر را خدشه دار کرده اند.
حدیثه میگوید: برخی مردان مطلقه غیرمعلول و دارای چند فرزند تمایل به ازدواج با دختران معلول دارند و بسیاری از دختران معلولی که تن به ازدواج با این افراد میدهند عموما بضاعت مالی ندارند و پس از مدتی متوجه میشوند این مردان بیش از اینکه به دنبال همسر باشند به دنبال پرستاری تمام وقت برای فرزندان خود بوده اند.
در بین این جمع، داستان علیرضا، اما فرق میکند، او معلول و متاهل است و دو فرزند دارد.
میگوید حدود ۳۰سال پیش من و دختری غیر معلول به هم علاقهمند شدیم، وقتی قصد ازدواج را با خانوادههای خود مطرح کردیم با مخالفت هر دو خانواده مواجه شدیم، مادر آن دختر خانم دوست نداشت دخترش با فردی معلول ازدواج کند و مادر من میگفت این دختر ۷سال از تو بزرگتر است و از نظر سنی مناسب تو نیست.
علی رضا میگوید: در آن سالهای آشنایی یک روز به مهمانی یک دوست مشترک دعوت شدیم، در آن مهمانی متوجه شدم دختر مورد علاقه ام به من توجهی نمیکند و خجالت میکشد من را به عنوان همسر آینده اش به دوستانش معرفی کند و شوک بزرگی به من وارد شد، همان جا تصمیم گرفتم با یک دختر معلول ازدواج کنم که هیچگاه این حس را دوباره تجربه نکنم.
او ادامه میدهد: بعد از مدتی با همسر فعلی ام که یک خانم معلول است ازدواج کردم و صاحب سه فرزند شده ام و در زندگی ام احساس خوش بختی میکنم، دلیل این حس خوشبختی را شرایط مشابه همسرم با خودم میدانم.
احمدرضا عامریان یکی از معلولان فعال در حوزه اجتماعی است و به عنوان روابط عمومی انجمن معلولان توانمند همت سال هاست با مشکلات همقطارانش که به این انجمن رفت و آمد دارند، در بحث ازدواج آشناست.
عامریان توضیح میدهد: مشکلات معلولان در حوزه ازدواج زیاد است، اگر بحث ازدواج یک فرد معلول با فرد غیرمعلول را کنار بگذاریم باید گفت در بخش ازدواج دو معلول هم مشکلات زیادی وجود دارد و یکی از مشکلات اصلی، رضایت خانوادههای دو طرف برای ازدواج فرزند معلولشان است.
او ادامه داد: متاسفانه خانوادههایی که فرزند معلول دارند از ازدواج فرزندانشان میترسند، چون به توانمندی فرزندانشان اعتقادی ندارند و تصور میکنند این ازدواج با مشکلاتی رو به رو میشود.
عامریان گفت: در مواردی که دو معلول تصمیم به ازدواج میگیرند سدهای زیادی بر سر راهشان قرار میگیرد، موضوعاتی که شاید به ظاهر ساده باشد و به چشم افراد غیرمعلول هیچگاه دیده نشود.
او گفت: مشکلات این زوجها از همان لحظات اول یعنی خرید حلقه که یکی از شیرینترین مراحل ازدواج است شروع میشود و کام آنها را تلخ میکند چرا که بسیاری از مراکز طلافروشی برای معلولان مناسب سازی نشده است و آنها از خرید بی واسطه حلقه محرومند و خیلی از این معلولان در این مرحله دچارشَکهایی میشوند که مسیر پر پیچ و خم زندگی را چگونه بدون کمک کسی بگذرانند.
عامریان گفت: یکی دیگر از مشکلات معلولان دریافت وام ازدواج است، افراد غیرمعلول برای دریافت این وام اگر یک ضامن ارائه دهند بانک از معلولان درخواست دو ضامن میکند و توجیه شان این است که این فرد معلول است و ممکن است توانایی پرداخت نداشته باشد.
عامریان ادامه داد: از مناسب نبودن تالارهای عروسی برای معلولان که عبور کنیم بسیاری از واحدهای مسکونی در شهر برای معلولان ضایعه نخاعی مناسب سازی نشده اند و پیدا کردن خانه همکف که سرویس بهداشتی و حمام آن برای معلولان مناسب باشد کار بسیار مشکلی است.
او گفت: برای فرد ویلچرنشین حتی ارتفاع ۲سانتی متری ورودی آشپزخانه مانع محسوب میشود و سرامیکی بودن کف خانهها موجب لیز خوردن چرخ ویلچر ویا عصای معلول میشود و کمتر خانهای در سطح شهر پیدا میشود که شرایط ایده آل را برای معلولین داشته باشد.
عامریان گفت: پیدا کردن شغل برای معلولان مکافات است چراکه بسیاری از ادارات دولتی سهمیه ۳درصدی معلولان در استخدامیها را اعمال نمیکنند، اگر هم اعمال شود تعداد زیادی از معلولان نمیتوانند برای استفاده از این سهمیه در آزمونها شرکت کنند چراکه در زمان تحصیل به دلیل مشکلات مختلف از جمله مناسب سازی نشدن مدرسه و یا دانشگاه ترک تحصیل کرده اند و برای شرکت در آزمونهای استخدامی مدرک تحصیلی مورد نظر را ندارند.
او افزود: استخدام در شرکتهای خصوصی هم مشکلات خاص خودش را دارد و علی رغم اینکه در جامعه میگویند معلولیت محدودیت نیست، اما نگاه جامعه به افراد معلول نگاه ضعف و ناتوانی است.
رامبد رضاپور رئیس انجمن همت معلولان در استان گلستان است و سنگ صبور درد و دل جوانان معلول. خودش را فردی خوش شانس میداند که توانسته ازدواج کند و با وجود معلولیتها از پس زندگی و سختی هایش بربیاید.
رضاپور میگوید: این روزها آن قدر مشکلات اقتصادی پررنگ شده است که دختر و پسرهای غیرمعلول را از ازدواج فراری داده و برای معلولان با توجه به وضعیت شان این موضوع پر رنگتر است.
رضاپور گفت: متاسفانه ما برای کار و زندگی در رقابت با افراد غیرمعلول هستیم و آنگونه که باید درباره اشتغال و رفاه اجتماعی معلولان اقداماتی انجام نشده است.
ماجرای ازدواج معلولان اینجا بغرنجتر میشود که احساس نیاز به ازدواج در این طیف بیشتر است، بارها مشاهده شده این افراد به صراحت این موضوع را با اطرافیان مطرح میکنند.
میرفندرسکی کارشناس ارشد روانشناسی است که سال هاست تجربه ارتباط نزدیک با معلولان را دارد، او در این باره گفت: بر خلاف چیزی که در جامعه گفته میشود معلولیت محدودیت نیست ما باید واقع بین باشیم بدون شک این معلولیت محدودیتهایی را به همراه دارد و یکی از مهمترین این محدودیتها در حوزه ازدواج است.
او گفت: فرد معلول دوست دارد مثل سایر انسانها از موهبت ازدواج برخوردار شود، اما وجود معلولیت باعث میشود برخی خواستهها و نیازهای خود را ناخواسته کنار بگذارد.
میرفندرسکی گفت: گاهی در فضای مجازی یا در سطح جامعه مواردی را میبینیم که فردی معلول با فردی غیرمعلول ازدواج کرده که اینها جزو استثناهای جامعه است، این موضوع برای همه میسر نیست و یک فرد معلول مسیر سختی را برای رسیدن به این امر طی میکند.
به سراغ معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی گلستان رفتم تا از آمار معلولان استان اطلاعاتی به دست آورم.
به گفته محمود امانیان ۵۲هزار و ۲۷۹هزار معلول در استان وجود دارند که حدود ۲.۷درصد از جمعیت استان را شامل میشود.
امانیان گفت: در حال حاضر ۵هزار و ۴۳۴معلول هم در سن ازدواج قرار دارند.
او درباره طرحهای حمایتی اداره کل بهزیستی برای ازدواج معلولان گفت: این اداره کل برای معلولانی که ازدواج میکنند ۶میلیون تومان کمک هزینه خرید جهزیه پرداخت میکند و اگر دو معلول با یکدیگر ازدواج کنند و فاقد مسکن باشد به اداره کل بنیاد مسکن معرفی میشوند تا از طرح ویژه مسکن دو معلول بهره ببرند.
درشرایطی که یک یخچال یا اجاق گاز و لباسشویی که از ملزومات اصلی شروع زندگی است چند ۱۰میلیون تومان قیمت گذاری شده است، پرداخت کمک هزینه ۶میلیون تومانی به معلولان غم انگیز به نظر میرسد.
به نظر میرسد معلولان نه تنها در بخشهایی نظیر اشتغال، خدمات شهری و اجتماعی نادیده گرفته میشوند بلکه در بحث ازدواج هم کسی آنگونه که باید به فکرشان نیست.
معلولان در زمینه ازدواج به ۲ گروه تقسیم میشوند، گروهی تمایل دارند با افراد غیر معلول ازدواج کنند.
برخی کارشناسان معتقدند اصلاح نگاه جامعه به موضوع نقص عضو و ازدواج افراد معلول و غیر معلول تا حدودی مشکلات این قشر از جامعه را برای ازدواج میکاهد، اما این اصلاح نگاه و شکستن تابو یک روزه و یک شبه امکان پذیر نیست و برنامههای فرهنگی زیادی را میطلبد، از این رو لازم است دستگاههای فرهنگی پای کار بیایند و این مهم را به نتیجه برسانند.
گروه دوم معلولان تمایل دارند با همقشرهای خود ازدواج کنند، اما برای این گروه از معلولان فضایی مناسب برای آشنایی وجود ندارد و دستگاه یا نهادهای مرتبط هم برنامهای برای تسهیل شدن این فضای آشنایی فراهم نکرده اند.
رامبد رضاپور مدیر انجمن معلولان توانمند همت در این باره گفت: معلولان نیازمند دیده شدن و تعامل با یکدیگر هستند، لازم است این فضا در بستری مناسب که آسیبهای اجتماعی را به حداقل برساند برای معلولان فراهم شود.
رضاپور با اشاره به اهمیت برطرف شدن نیاز مالی معلولان گفت: دولت میتواند با اجرای طرحهای تشویقی (پرداخت حقوق و اشتغالزایی) زمینه ازدواج دو معلول در هر سطحی از معلولیت را فراهم کند و با این کار مشکل ازدواج بسیاری از معلولان حل و از به وجود آمدن مشکلات بعدی هم جلوگیری میشود.
او گفت: هزینههای زندگی یک فرد معلول با زندگی یک فرد غیرمعلول متفاوت است و اکثر معلولان فاقد بیمههای تکمیلی هستند و هزینههای آنها بر دوش خانواده است، اگر دولت شرایط توانمند سازی آنها را فراهم کند معلولان خود را با شرایط زندگی وفق میدهند.
فرهنگ سازی، اعمال طرحهای تشویقی از سوی دولت برای ازدواج و توانمند سازی معلولان اقداماتی است که اگر امروز آغاز شود و تداوم داشته باشد قطعا پس از مدتی نتایج آن به بار مینشیند و چشمهای جامعه را شستشو میدهد تا تابوی نقص عضو از ذهنها پاک شود و جای آن سایر توانمندیهای معلولان دیده شود و مورد توجه قرار گیرد.
گزارش از مونا محمد قاسمی