پیش از فروپاشی یک زندگی زناشویی و همزمان با از بین رفتن کانون یک خانواده، برای برخی از والدین سؤالاتی پیش می‌آید که در این خبر به بخی از آنها اشاره شده است.

باشگاه خبرنگاران جوان ـ پیش از فروپاشی یک زندگی زناشویی و همزمان با از بین رفتن کانون یک خانواده، برای برخی از والدین سؤالاتی پیش می‌آید و از خود می‌پرسند آیا باید به خاطر بچه‌ها با هم بمانیم؟ والدین دیگری هم هستند که بدون توجه به تأثیرات روانی متارکه بر کودکان و فرزندان آنها، طلاق را تنها گزینه نهایی پیش روی خود می‌بینند. گاهی والدین می‌توانند اقداماتی را برای کاهش اثرات روانی طلاق روی فرزندان انجام دهند. استراتژی‌های حمایتی والدین می‌تواند کمک زیادی به بچه‌ها در سازگاری با تغییرات ناشی از طلاق کند. در واقع به پدر و مادر‌ها توصیه می‌شود حتی پس از طلاق پدر و مادر خوب بودن را فراموش نکنند. در ادامه به ذکر برخی تأثیرات روانی طلاق بر کودکان و نکاتی برای کاهش آسیب‌های روانی طلاق پرداخته‌ایم.

بار مشکلات روانی و عاطفی طلاق بر دوش بچه‌ها

سال اول جدایی پدر و مادر برای بچه‌ها سخت‌ترین سال است. همانطور که ممکن است انتظار رود، تحقیقات نشان داده است که بچه‌ها در طول یک یا دو سال اول پس از جدایی والدین از یکدیگر، بیشترین مشکلات را دارند. آنان در این مدت مشکلات روانی زیادی را متحمل می‌شوند و پریشانی، عصبانیت، اضطراب و ناباوری را تجربه می‌کنند. بسیاری از بچه‌ها به عقب برمی‌گردند و به تغییرات در برنامه‌های روزمره عادت می‌کنند و با ترتیبات زندگی خود راحت می‌شوند. با این حال، به نظر می‌رسد که برخی بچه‌ها هرگز به حالت عادی باز‌نمی‌گردند. این درصد اندک از کودکان ممکن است پس از طلاق والدین خود، مشکلاتی را تجربه کنند.

مسائلی که احتمالاً برای آن‌ها مادام‌العمر خواهد بود. طلاق برای کل خانواده تأثیرگذار است و آشفتگی عاطفی ایجاد می‌کند، اما برای بچه‌ها، وضعیت می‌تواند کاملاً ترسناک، گیج‌کننده و ناامید‌کننده باشد. کودکان خردسال اغلب برای درک اینکه چرا باید بین دو خانه رفت‌وآمد کنند، مشکل دارند. آن‌ها ممکن است نگران باشند که اگر والدین‌شان روزی به یکدیگر محبت نکنند، ممکن است والدین‌شان از دوست داشتن آن‌ها هم دست بردارند. بچه‌های دبستانی ممکن است نگران باشند و فکر کنند که طلاق پدر و مادرشان تقصیر آنهاست. آن‌ها ممکن است ترس داشته باشند که رفتار نادرستی انجام داده‌اند یا ممکن است این گونه تصور کنند که کار اشتباهی انجام داده‌اند. نوجوانان نیز ممکن است در مورد طلاق و تغییراتی که ایجاد می‌کند، بسیار عصبانی شوند.

آن‌ها ممکن است یکی از والدین را مقصر انهدام کانون گرم خانواده خود بدانند یا ممکن است از هر دو والدین به خاطر آشفتگی ایجاد شده در بطن خانواده ناراحت باشند. طلاق معمولاً به این معنی است که کودکان ارتباط روزانه خود را با یکی از والدین از دست می‌دهند. کاهش تماس بر پیوند عاطفی میان فرزند - والدین تأثیر می‌گذارد و گاهی به آن پایان می‌دهد. طبق مقاله‌ای که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، محققان دریافته‌اند که بسیاری از کودکان پس از طلاق کمتر نسبت به پدر و مادر خود احساس نزدیکی می‌کنند. طلاق همچنین بر روابط کودک با والدین تأثیر می‌گذارد. مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، نشان داد که مادران اغلب کمتر حمایت و پس از طلاق کمتر محبت می‌کنند. علاوه بر این، نظم و انضباط و مقررات آن‌ها کمتر سازگار و مؤثر واقع می‌شود.

برای برخی از کودکان، جدایی والدین سخت‌ترین بخش نیست. در عوض، عوامل استرس‌زایی هستند که طلاق را سخت‌تر می‌کنند. تغییر مدرسه، نقل‌مکان به خانه جدید و زندگی با والدین مجردی که احساس می‌کنند کمی سرخورده‌تر هستند، تنها تعدادی از استرس‌های اضافی هستند که زندگی پس از طلاق را دشوار می‌کنند. مشکلات مالی نیز پس از طلاق رایج است. بسیاری از خانواده‌ها مجبورند به خانه‌های کوچک‌تر نقل‌مکان کنند یا محله خود را تغییر دهند و اغلب منابع مادی کمتری دارند. پس از پایان رسمی یک زندگی مشترک، خطراتی وجود دارد که خانواده‌ها با آن روبه‌رو هستند و بسیاری از کودکان تغییرات مداوم در پویایی خانواده خود را تحمل می‌کنند. اضافه شدن یک والد ناتنی و احتمالاً چندین خواهر و برادر ناتنی می‌تواند یکی دیگر از تغییرات بزرگ باشد. اغلب هر دو والدین دوباره ازدواج می‌کنند و این به معنای سیل تغییرات برای بچه‌هاست.

اختلالات تحصیلی و آسیب‌های رفتاری فرزندان

طبق پژوهش‌های انجام شده، میزان شکست در ازدواج دوم حتی بسیار بیشتر از ازدواج اول است؛ بنابراین بسیاری از کودکان در طول سال‌ها، جدایی‌ها و طلاق‌های متعدد و پی در پی را تجربه می‌کنند که ارمغان آن چیزی جز تشدید مشکلات روحی و روانی نیست. طلاق خطر مشکلات مربوط به سلامت روان را در کودکان و نوجوانان افزایش می‌دهد. صرف نظر از سن، جنسیت و فرهنگ، فرزندان والدین مطلقه مشکلات روانی بیشتری را تجربه می‌کنند. پدیده طلاق باعث ایجاد اختلال سازگاری در کودکان می‌شود که در عرض چند ماه هم برطرف نمی‌شود. مطالعات همچنین نشان داده‌اند که میزان خطر ابتلا به افسردگی و اضطراب در کودکانی که والدین‌شان طلاق گرفته‌اند، بالاتر است. کودکان خانواده‌های طلاق گرفته ممکن است مشکلات روانی و بیرونی بیشتری مانند اختلالات رفتاری، بزهکاری و رفتار تکانشی را تجربه کنند. آسیب دیگر طلاق، پایین آمدن و تضعیف عملکرد تحصیلی فرزندان است.

فرزندان خانواده‌های مطلقه همیشه از نظر تحصیلی به خوبی عمل نمی‌کنند. با این حال مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، نشان داد که اگر طلاق غیرمنتظره باشد، بچه‌های خانواده‌های مطلقه با مدرسه مشکل دارند، در حالی که فرزندان خانواده‌هایی که احتمال طلاق در آن‌ها وجود ندارد، نتیجه یکسانی ندارد. اما سؤال اساسی این است که چرا برخی از کودکان از مدرسه می‌ترسند؟ به خاطر رفتار‌های ریسک‌پذیر!

نوجوانانی که والدین‌شان طلاق گرفته‌اند، بیشتر درگیر رفتار‌های پرخطر مانند مصرف مواد مخدر و فعالیت‌های مخاطره‌آمیز هستند. طبق مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، نوجوانانی که والدین آن‌ها در سن پنج سالگی یا کمتر از هم جدا شده‌اند، در معرض خطراتی قبل از سن ۱۶ سالگی‌شان قرار دارند. احتمال گرایش به طلاق برای افرادی که والدین‌شان جدا شده‌اند نیز بالاتر است.

پیشنهاد‌هایی به والدین برای کاهش آسیب‌های طلاق بر فرزندان

طلاق می‌تواند دوران سختی برای خانواده باشد. نه تنها والدین به راه‌های جدیدی برای ارتباط با یکدیگر پی می‌برند، بلکه در حال یادگیری روش‌های جدیدی برای تربیت فرزندانشان هستند. هنگامی که والدین طلاق می‌گیرند، اثرات طلاق بر فرزندان می‌تواند متفاوت باشد. برخی از کودکان به طلاق به روشی طبیعی و قابل درک واکنش نشان می‌دهند، در حالی که سایر کودکان ممکن است با این گذار دست و پنجه نرم کنند. در هر حال بچه‌ها انعطاف‌پذیر هستند و با کمک این می‌توان انتقال طلاق را به عنوان یک سازگاری و نه یک بحران تجربه کرد. از آنجایی که فرزندان طلاق از منظر خلق و خو و سنین مختلف متفاوت هستند، از همین رو اثرات طلاق بر فرزندان نیز متفاوت است. والدین نقش مهمی در نحوه سازگاری کودکان با طلاق دارند. در ادامه چند راهکار را مرور می‌کنیم که می‌تواند آسیب روانی طلاق بر فرزندان را کاهش دهد.

نشان داده شده است که درگیری شدید بین والدین باعث افزایش ناراحتی‌های کودکان می‌شود. خصومت آشکار و رفتار‌هایی مانند فریاد زدن و تهدید یکدیگر، با مشکلات رفتاری در کودکان مرتبط است. حتی تنش جزئی نیز ممکن است ناراحتی کودک را افزایش دهد. اگر با همسر خود مشکل دارید، به دنبال کمک گرفتن از یک روانشناس و چاره‌جویی باشید. از واسطه قرار دادن بچه‌ها خودداری کنید. این مناسب نیست که شما مدام از بچه‌ها بخواهید انتخاب کنند که کدام یک از والدین را بیشتر دوست دارند. کودکانی که خود را در میانه میدان گیر کرده می‌بینند، بیشتر در معرض افسردگی و اضطراب هستند.

شما به عنوان پدر و مادر بچه‌ها موظفید تا روابط سالم را با او حفظ کنید. ارتباط مثبت، صمیمیت والدین و سطوح پایین تعارض ممکن است به کودکان کمک کند تا با طلاق راحت‌تر سازگار شوند. نشان داده شده است که رابطه سالم والدین با کودک، به او کمک می‌کند تا عزت نفس بالاتر و عملکرد تحصیلی بهتری را پس از طلاق ایجاد کند. از نظم و انضباط مداوم استفاده کنید و قوانین مناسب سن او را وضع و در صورت لزوم عواقب آن را دنبال کنید. مطالعه منتشر شده در سال ۲۰۱۱ نشان داد که نظم و انضباط مؤثر مداوم پس از طلاق باعث کاهش بزهکاری و بهبود عملکرد تحصیلی فرزندان می‌شود. نوجوانان را از نزدیک زیر نظر داشته باشید. هنگامی که والدین به آنچه نوجوانان انجام می‌دهند و اینکه زمان خود را با چه کسانی می‌گذرانند، توجه دقیق می‌کنند، کمتر احتمال دارد که نوجوانان مشکلات رفتاری را پس از طلاق نشان دهند. این به معنای کاهش مشکلات تحصیلی نیز است.

سعی کنید فرزندان خود را توانمند سازید. چون کودکانی که به توانایی خود در مواجهه با تغییرات شک دارند و کسانی که خود را قربانیان درمانده می‌بینند، احتمال بیشتری دارد که مشکلات سلامت روانی را تجربه کنند. به فرزند خود بیاموزید که اگرچه مقابله با طلاق دشوار است، اما او قدرت ذهنی برای مقابله با آن را دارد. اگر آموزش مهارت‌های مقابله‌ای کودکان با راهکار‌های مقابله‌ای فعال، مانند مهارت‌های حل مسئله و مهارت‌های بازسازی شناختی انجام بگیرد، فرزندان بهتر می‌توانند با طلاق سازگار شوند. پس تا می‌توانید به کودک خود بیاموزید که چگونه افکار، احساسات و رفتار‌های خود را به شیوه‌ای سالم مدیریت کنند. به کودکان کمک کنید تا احساس امنیت کنند. ترس از رها شدن و نگرانی در مورد آینده می‌تواند باعث اضطراب زیادی شود. اما کمک به فرزندتان در احساس دوست داشتن و امنیت نه تنها می‌تواند افسردگی را کاهش دهد، بلکه خطر مشکلات سلامت روان را نیز کاهش می‌دهد.

آموزش والدین نکته مهم دیگری است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. برنامه‌های زیادی برای کمک به کاهش تأثیر طلاق بر کودکان وجود دارد. به والدین مهارت‌ها و استراتژی‌های فرزند‌پروری مشترک آموزش داده می‌شود تا به بچه‌ها کمک کنند با این تغییرات کنار بیایند. به دنبال دریافت کمک حرفه‌ای باشید. چون کاهش سطح استرس می‌تواند در کمک به کودک شما مفید باشد. مراقبت از خود را تمرین کنید و گفتار درمانی یا منابع دیگر را در نظر بگیرید تا به شما در سازگاری با تغییرات خانواده کمک کند. یاد بگیرید چه زمانی برای فرزندتان کمک بگیرید. به رغم اینکه طلاق برای خانواده‌ها سخت است، کنار هم ماندن تنها به خاطر فرزندان ممکن است بهترین گزینه نباشد. کودکانی که در خانه‌هایی با مشاجره، خصومت و نارضایتی زیاد زندگی می‌کنند، ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به مسائل بهداشت روانی و مشکلات رفتاری باشند.

پس از جدایی والدین، طبیعی است که بچه‌ها بلافاصله پس از آن با احساسات و رفتار خود دست و پنجه نرم کنند. اگر مشکلات خلقی یا مشکلات رفتاری فرزندتان همچنان ادامه دارد، از یک مشاور و متخصص خوب کمک بگیرید و با مشاور کودکتان در مورد نگرانی‌های خود صحبت کنید. در مورد اینکه آیا فرزند شما ممکن است به حمایت حرفه‌ای نیاز داشته باشد یا خیر. ممکن است ارجاع به گفتگو درمانی یا سایر خدمات حمایتی توصیه شود. به هر روی درمان فردی ممکن است به کودک شما کمک کند تا احساسات خود را مرتب کند. خانواده درمانی همچنین ممکن است برای رسیدگی به تغییرات در پویایی خانواده توصیه شود.

منبع: جوان آنلاین

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.