باشگاه خبرنگاران جوان ـ برای هزاران سال، آب مصرفی ایرانیان از قناتها و چاهها و آبانبارها و چشمهها و نهرها و جویبارها تأمین میشد. از حدود ۵۰۰ سال پیش هم آبانبارهای بزرگ توسط افراد نیکوکار برای شهرها و آبادیها ساخته و وقف میشد که برخی از این آبانبارها هنوز در سراسر ایران هستند و معروفند و جزو آثار باستانی و میراث فرهنگی ایران شدهاند.
آبانبارها را زیرِ زمین میساختند تا زمستانها از آب برف و باران پر شود و سایر فصول سال نیز آبهای سطحی به این آبانبارها میرسید و پُر میشد و کُر میشد. برای جلوگیری از فساد و بو گرفتن آب نیز ایرانیان کارهای زیادی بلد بودند از جمله افزودن مقداری آهک و نمک برای میکروبکشی و گندزدایی و انداختن کیسه حاوی زغال برای بوزدایی و قرار دادن خشت گِلی داخل آب برای رسوبزدایی.
بالای آبانبارها نیز بادگیرهایی با دیوارههای کاهگلی یا کاهاندود میساختند که موجب گردش هوا و تصفیه طبیعی آب بود و لایروبی آب انبارها نیز حداقل سالی یکبار انجام میشد. برخی ثروتمندان نیز در خانههایشان آبانبار اختصاصی داشتند که آبش معمولا از همان آبانبارهای عمومی تأمین میشد. خانههایی که تا همین ۶۰ سال پیش در شهرهای ایران ساخته میشد نیز آبانبار داشتند.
تا دوره قاجار آب مصرفی تهرانیها از ۲۶ رشته قنات تأمین میشد و البته از آبانبارهای معروفی که گاهی آب یک یا چند محله را تأمین میکردند؛ از جمله سیداسماعیل، صاحبایوان، چهلتن، بابا نوذر، سیدولی، امامزاده یحیی، رضاقلیخان و کوچه غریبان.
اصطلاح «لولهکشیه» از کجا آمد؟
وضعیت آب تهران در دوره قاجار اینطوری بود که «ژاک موریه» منشی سفارت انگلیس درباره آن نوشته است: «آب تهران تعریفی ندارد. اتباع سفارت ما اغلب به امراض مختلف مبتلا شدند» و در روزنامه «وقایع اتفاقیه» نوشته بودند: «آلودگی آب تهران با آن روش انتقال از طریق جویهای روباز بسیار مشکلآفرین بود و بهلحاظ بهداشتی مردم تهران همیشه از بروز بیماریهای مهلک در رنج و عذاب بودند».
در سال ۱۳۰۱ شمسی تازه دولت قاجار به این فکر افتاد که آب را لولهکشی کند و بخشهای کوچکی از آبادان و مشهد و بیرجند لولهکشی شدند. لولهکشی آب تهران نیز طرحی قدیمی بود که از اواسط دوره قاجار حرفش را میزدند، ولی اجرایش آنقدر دشوار بود و هزینه داشت که هیچی! سال ۱۳۰۶ شمسی بالاخره کار با عملیات انتقال بخشی از آب رودخانه کرج به تهران آغاز شد، ولی از لولهکشی خبری نبود. سال ۱۳۱۸ نیز شرکت «رژی فرانسه» که خط راهآهن میکشید، پروژه لولهکشی تهران را آغاز کرد که خورد به جنگ جهانی دوم و کار پیش نرفت.
در آن دوره لولهکشی آب دیگر به یک رؤیای دور تبدیل شده بود و مردم وقتی میخواستند بگویند که کسی وعده بیخودی و سرِ کاری میدهد، میگفتند: «لولهکشیه»! سال ۱۳۲۴ نیز عدهای از بازرگانان ایرانی شرکت سهامی آب تهران را تأسیس کردند تا آب را برای تهران لولهکشی کنند و البته دولت وقت همکاری نکرد.
سال ۱۳۲۵ بالاخره یک مناقصه با حضور شرکتهای خارجی برگزار شد و یکسال بعد کلنگ لولهکشی آب در تهران در میدان سنگلج به زمین خورد و قرار شد تصفیهخانه و تعدادی سد هم در اطراف تهران ساخته شود و تا سال ۱۳۳۳ بالاخره در کوی کارمندان محله باغشاه ۵۰ انشعاب آب بهطور آزمایشی واگذار شد.
«فشاریها» نوستالژی شدند
از دهه ۳۰ کار تأمین زیرساختها برای لولهکشی آب در شهرهای ایران بهتدریج شروع شد و البته لولهکشی چند دهه طول کشید تا به اغلب خانهها برسد. بهجایش فشاریها آمدند که شیرهای بزرگی برای استفاده عمومی از آب بهداشتی بودند. فشاریها که در واقع اجداد شیرهای آب امروزی بودند یک دستگیره یا یک دکمه فلزی بزرگ داشتند که باید فشار داده میشد تا آب بیرون بیاید و به همیندلیل به «فشاری» مشهور شدند.
این سازههای جدید شهری مردم را از زحمت تأمین آب از آبانبارها و نهرها خلاص کردند و زندگی روزمره را راحتتر کردند و آب بهداشتی داشتند و محبوب بودند و شدند نوستالژی چند نسل که از این شیرها آب میبردند به خانهها و رخت میشستند کنار فشاریها و کودکانی که تابستانها آبتنی هم میکردند پای فشاریها. البته رختشویی در کنار فشاریها «نوبتی» بود در دهههای ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ شمسی؛ «محلههای مرکزی و اصلی شهر تهران مانند بازار، عودلاجان، دروازهغار و سنگلج نخستین محلههایی بودند که صاحب شیرهای فشاری شدند و بهتدریج بر تعداد آنها در سراسر شهر افزوده شد. براساس آمارهای موجود، حد فاصل سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۷ بیش از ۴۷۰ شیر فشاری در شهر تهران نصب شد».
هرجا مردم به شیر فشاری دسترسی نداشتند، همچنان در جویها و نهرها رخت میشستند که البته آبشان معمولا آلوده بود. حمل بشکههای بزرگ آب با گاری و فروش آب شرب به ساکنان شهرها نیز خودش شغلی بود. تا اواخر دهه ۵۰ شمسی آب لولهکشی در روستاهای ایران کمیاب بود و در شهرها میزان لولهکشی به ۷۵ درصد رسیده بود.
داستانی که ادامه دارد
تأمین زیرساختها برای لولهکشی آب در سراسر ایران همچنان ادامه دارد و البته حالا میزان لولهکشی در شهرها به ۱۰۰ درصد رسیده و بیش از ۸۰ درصد روستاها نیز به آب سالم و پایدار دسترسی دارند. برای مقایسه بدانیم که بنا به آمارهای جهانی میزان متوسط دسترسی جامعه شهری در دنیا به آب لولهکشی حدود ۸۵ درصد و دسترسی جامعه روستایی حدود ۵۳ درصد است. با وجود این دستاوردها، بهدلیل خشکسالی و تغییرات اقلیمی، تأمین آب سالم و پایدار نه در ایران دشوار است که داستان آب در جهان هم ادامه دارد و اینطور که میگویند تأمین آب سالم و کافی یکی از مهمترین چالشهای آینده جهان خواهد بود.
منبع: فارس
انتهای پیام/