باشگاه خبرنگاران جوان - از هر کارشناسی که درباره کودکهمسری و ازدواج اجباری در سن کم میپرسیم، ترجیح میدهد راجع به آن حرف نزند؛ نه برای اینکه دغدغه آن را نداشته باشد یا انکارش کند بلکه قریب به اتفاق کارشناسان حقوقی و دینی معتقدند که این مسئله بیشتر از اینکه جنبه حقوقی یا دینی داشته باشد، جنبه فرهنگی دارد. آنها معتقدند که شاید لازم است که به همان اندازه که گروههای جهادی در مناطق محروم، حاشیهای و مرزی به فقر مادی میپردازند و قصد زدودن آن از منطقه را دارند، فقر فرهنگی را هم نشانه بگیرند که منجر به رقم خوردن ازدواجهای اجباری در سالهای پیش از بلوغ نشود.
*** کودک در سن آگاهی نیست
«چند وقت پیش برای فعالیتهای فرهنگی و تبلغیاتی، در یکی از روستاهای محروم بودم؛ آنجا با دختری حدودا دوازده ساله برخورد داشتم که با هیجان از خواستگار تازهاش میگفت. خواستگاری که قاچاقچی است و دو زن دیگر هم دارد؛ شاید باورتان نشود که این دختربچه، با وجود چنین شرایطی، اصلا از ازدواج با او ناراحت یا ناراضی نبود.» این ر «روحالله دوستی» کارشناس مسائل خانواده میگوید که معتقد است که اگر عواقبی ناخوشایندی از چنین ازدواجهایی میبینیم، گاهی نه به خاط زور و اجبار بلکه با خواست و رغبت خودشان و به دلیل فرهنگ بسیار کم خانوادههای این مناطق است.
*** ازدواج اجباری میتواند تبعات اجتماعی داشته باشد
از دور که به ماجرا نگاه میکنیم، هضمش سنگین و غیر قابل تصور است. اما کافی است کمی نزدیکتر برویم و ببینیم که چقدر برای خودشان عادی است؛ از آن عادیانگاریهای خطرناکی که بلاخره یک جایی کار دستمان میدهد. نگوییم که این مسئله شخصی است. گاهی همین فرهنگهای غلط منجبر به وقایعی میشود که تبعات آن تا مدتها گریبان یک جامعه را میگیرد و رها نمیکند: «واقعیت این است که همیشه هم همهچیز زیر سر زور و اجبار نیست که اگر هم باشد، آن هم از فقر فرهنگی ریشه گرفته است. گاهی خانواده با برخی از قضات هماهنگ میشوند تا به دروغ برای کودکی گواهی رشد بگیرند. شاید آن کودک در وهله اول اصلا از این ازدواج ذوق زده هم باشد. اما باید ببینیم که اصلا آگاهی دارد که دارد چه میکند؟» به نظر میرسد ازدواج اجباری و ازدواج پیش از بلوغ در کودکان از آن دسته فرهنگهایی است که به طور اورژانسی و ضروری در برخی از استانها، نیاز به اصلاح و بازخوانی دارد. «حاجآقا دوستی» معتقد است که سخت است، اما مثل همه سختیهای دنیا، ممکن است.
*** از حاشیه تهران تا نقطه صفر مرزی
اختیارات قانون در زمینه ازدواج، به یک بند و دو بند ختم نمیشود؛ برای هر موضوع و مسئلهای، قانون خط و مرزی مشخص کرده است که میتوان به آن استناد کرد. طبق قانون، مهمترین و ابتداییترین عنصر در صحیح بودن عقد ازدواج، راضی بودن طرفین است؛ اما این رضایت چطور احراز میشود؟ اولین جملهای که «نعمت احمدی»، حقوقدان درباره قانون و ازدواج و رضایت میگوید، تاکید بر روی آن بلهای است که هردو طرف هنگام عقد میگویند: «تا بله گفته نشود، هیچ ازدواجی به طور قانونی ثبت نمیشود؛ اما اینکه آیا این «بله» با رضایت قلبی گفته شده یا نه که قانون دیگر خبری از آن ندارد.» احمدی میگوید به هر حال وقتی دختر یا پسر در شرایط و موقعیتی حتی به زور و جبر قرار میگیرد که پای ثبت سند ازدواج میآید، این برای قانون حکم است: «البته که در این میان اجازه پدر و جد پدری هم ضروری است که آن هم استثنائاتی دارد.»
*** قانونی به نام رضایت پدر
دور و نزدیک ندارد؛ قانون برای همه قانون است و لازمالاجرا. اما اینکه نوع برخورد آدمها در برابر زور و اجبار در روستاهای محروم و شهرهای مدرن چطور است، موضوع را متفاوت میکند: «شمال تهران و جنوب کرمان ندارد؛ دختر برای ازدواج به رضایت پدر نیاز دارد و اگر زیر سن قانونی باشد، علاوه بر رضایت پدر، باید با توجه به شرایطی که بررسی میشود، مجوز قانونی هم بگیرد.» استثنائاتی نیز برای شرایط حاد و حساس وجود دارد.
*** وقتی نقش دادستان پر رنگتر از همیشه است
نه فقط در ایران بلکه در تمام دنیا، یک سن قانونی برای ازدواج وجود دارد؛ سنی که درستی ازدواج پیش از رسیدن به آن، به شرط و شروطی است. در واقع سوال این است که اگر فرد و در اکثر موارد دختر، زیر سن قانونی باشد، باز هم قانون آن را به خود طرف و خانوده محول میکند؟: «اگر دختر زیر سن قانونی باشد، وظیفه تشخیص مهیا بودن شرایط ازدواج او بر عهده پزشکی قانونی و دادستان است.» «احمدی» میگوید قانونگذاراین تاکید را دارد که که قانونی شدن ازدواج در سن کم، منوط به تشخیص دادستان است؛ در غیر این صورت عقدی صورت نمیگیرد و حتی در صورت رضایت پدر هم مجوزی برای عقد صادر نمیشود.
*** کارشناسان مذهبی چه میگویند؟
رضایت پدر دختر، یکی از شرایط صحت عقد نکاح است؛ اما چه کسی است که منکر این موضوع شود که رعایت مصلحت، باید دلسوزانه و به نفع دختر باشد؟ طبق شرع و قانون، هدف قانونگذار از معتبر دانستن اذن، ولی در نکاح دختر باکره، حفظ مصالح دختر، خانواده و جامعه است و اگر غیر از این باشد چه؟ این استثنا وجود دارد که در صورتی که «ولی» از اختیار خودش سوءاستفاده کند و بدون دلیل یا به دلیلی غیرموجه از ازدواج دختر باکره با همسر مناسب و شایسته او جلوگیری کند، وجهی برای باقی ماندن اعتبار اذن او وجود نداشته باشد. اما اگر برعکس باشد چه؟: «اجباری که برخی از پدران و خانوادهها در ازدواج دخترشان با فردی مورد پسند خودشان میگیرند، زمانی مشخص میشود که دختر زیر بار قبول عقد نرود! اگر برود، قانون آن اجبار را چطور تشخیص بدهد؟» کارشناسان دینی میگویند که عقدی که با رضایت قلبی صورت نگیرد، صحیح نیست و اگر پدر چنین اجباری کند، مرتکب گناه بسیار بزرگی شده است. اما کارشناسان حقوقی به اتفاق، جمع بلوغهای عاطفی، اجتماعی، شرعی و جسمی را مهمترین پیششرطها برای یک ازدواج ایدهآل میدانند؛ ازدواجی که میتواند ثبات و پایداری نسبتا خوبی داشته باشد. اما این شروط، چقدر در ازدواجهای این روزها و توسط والدین دیده میشود؟
*** والدین نا آگاه، ازدواجهای نافرجام
«روحالله دوستی»، کارشناس مذهبی و مشاور خانواده، از تجربههای متعدد و مشابه به همدیگری میگویند که خانوادهها معتقدند که کنترل جوانشان از دستشان خارج شده و آن را از مهمترین دغدغههای امروزشان بیان میکنند: «بدیاش این است که خانوادهها خیلی درکی از بلوغ فرزندانشان ندارند و نمیتوانند در مسیری که میتواند به یک ازدواج درست ختم بشود همراهیاش کنند.» موضوعی که در بین بسیاری از خانوادهها در شهرهای بزرگ هم دیده میشود، چه برسد به خانوادههایی که سالیان سال با فرهنگی متفاوت از آنچه که برای ما مرسوم است زندگی کردهاند و مفاهیمی مانند علاقه، رضایت و تفاهم در آنها کمتر پر رنگ بوده است.» اما واقعا با فرزندی که عاشق شده است چطور باید رفتار کرد؟ در واقع او معتقد است که نداشتن فرهنگ صحیح برای مدیرتی جوانان به سمت انتخاب درست، ما را بر سر یک چاقوی دولبه قرار داده است؛ چاقویی که لبهاش فرهنگ اجبار و زور است و لبه دیگرش، تن ندادن به خواستههای گاهی به حق فرزندان: «در آن طرف جوانی است که دلش با ازدواج و انتخاب پیش رویش نیست و در طرف دیگر، جوانی ایستاده است که کسی را میخواهد که خانوادهاش به هیچوجه راضی به وصلت با او نیستند.» برای همین است که این کارشناس و مشاور خانواده معتقد است که کافی است دست روی آگاهی پدر و مادرها بگذاریم تا خیالمان از بابت هرچه ازدواج اجباری و کودک همسری و یا در طرف دیگر، دور ماندن دو دلداده از هم راحت باشد. چرا که والدینی آگاه، میتوانند به درستی فرزندان شان را هدایت کنند تا بهترین انتخاب را داشته باشند.»
منبع: ایرنا
انتهای پیام/