بر کسی پوشیده نیست که اساسا ورزش با سیاست گره خورده، اما ماجرهای چند روز اخیر روسیه و اوکراین باعث شد تا بار دیگر دم خروس استاندارد دوگانه غربیها بیرون زده شود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ورزشکاران جمهوری اسلامی ایران و برخی ورزشکاران مسلمان از سایر کشورها از رقابت با نمایندگان رژیم غاصب و خونریز صهیونیستی خودداری میکردند. در همه این سالها صهیونیستها و حامیان غربی آنها که این موضوع برایشان حسابی سنگین میآمد، تلاش کردند تا با القای گزاره "ورزش از سیاست جداست" بتوانند مانع این اقدام ورزشکاران مسلمان شوند که ناکام ماندند.
در سالهای اخیر هم با تقلای جدی برای تعلیق ورزش ایران به خاطر خودداری از مسابقه در مقابل نمایندگان اسرائیل سعی کردند فشار بیشتری بر افکار عمومی ملت ایران وارد کنند تا ورزشکاران ایرانی با نمایندگان رژیم صهیونیستی حاضر به مسابقه شوند و از رهگذر این ماجرا برای خود مشروعیت و آبرویی دست و پا کنند.
البته که نمایندگان ایران و ورزشکاران مسلمان صرفا با نمایندگان رژیم صهیونیستی مبارزه نمیکردند چرا که اساسا کشوری به نام اسرائیل وجود ندارد و رژیم صهیونیستی غاصب سرزمین مسلمانان فلسطین و قاتل مردمان این سرزمین است. اما در همه این سالها علیرغم جنایات امریکا و برخی اروپاییها نظیر آلمان و فرانسه با ورزشکاران آنها مسابقات ورزشی عدیدهای برگزار شد.
ماجرای اوکراین و حمله روسیه به این کشور در اثر تحریکات آمریکا و ناتو، ماجرای ارتباط «ورزش و سیاست» را جالبتر کرده است. حامیان غربی رئیس جمهور اوکراین که علی رغم رجزخوانیهای سابق پشت اوکراین را در میدان جنگ خالی کردند، صرفا به انواع تحریم روسیه و حرکات هنری نظیر ویدئومپینگ روی آورده اند.
یکی از موارد تحریم روسیه که در نوع خود قابل توجه و تامل جدی است مربوط به مسائل ورزشی است. فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) در یک اقدام کاملا سیاسی استفاده از سرود و پرچم روسیه را در مسابقات بین المللی ممنوع کرد!
همچنین اتحادیه فوتبال اروپا (یوفا) میزبانی روسیه برای بازی فینال لیگ قهرمانان اروپا را لغو کرد و اعلام کرد این بازی از شهر سنپترزبورگ روسیه به استد دو فرانس (Stade de France)، بزرگترین ورزشگاه فرانسه در شمال پاریس منتقل خواهد شد.
در خبر دیگر فدراسیون جهانی اتومبیلرانی و تیمهای حاضر در مسابقات فرمول یک اعلام کردند در شرایط فعلی امکان برگزاری رقابت در روسیه نیست.
سباستین فتل، راننده آلمانی هم رقابتهای جایزه بزرگ در کشور روسیه را تحریم کرد. این راننده آلمانی روسای فرمول ۱ را به چالش کشید تا در مسابقات جایزه بزرگ روسیه امسال شرکت نکنند خود نیز از این رقابتها کناره گیری کرد.
همچنین لهستان، سوئد و چک در حمایت از اوکراین بازی پلی آف جام جهانی مقابل روسیه را تحریم کردند. البته فیفا، اما با انتشار یک بیانیه اعلام کرد که تیم ملی روسیه از پلیآف جام جهانی کنار گذاشته نخواهد شد، اما نمایندگان اتحادیه فوتبال روسیه از این پس در تمام تورنمنتها باید با عنوان «تیم اتحادیه فوتبال روسیه» شرکت داشته باشند نه «تیم ملی روسیه»، همچنین هیچ رقابت بینالمللی نباید در قلمروی روسیه انجام شود و بازیهای خانگی تیمهای این کشور هم باید در زمین بیطرف و بدون حضور تماشاگر برگزار شوند. در همین حال نشریه سان بهنقل از فیفا نوشته است که اگر جنگ روسیه و اوکراین ادامه پیدا کند، امکان دارد که تیم اتحادیه فوتبال روسیه در صورت صعود به جام جهانی از حضور در این تورنمنت منع شود.
مجموعه این رفتارها نشان میدهد استاندارد دوگانه غربگرایان در این زمینه هم جاری است. با این تفاوت که اساسا برای این کشورها صرفا منافع سیاسی خودشان مهم بوده و هست. تحریمهای ورزشی علیه روسیه به این دلیل اعمال میشود که این کشور به یکی از متحدین آمریکا و اروپاییهایی نظیر انگلیس و فرانسه به دلیل شیطنتهای سیاسی نظیر احتمال عضویت در ناتو و... حمله کرده است، اما همین کشورها نه تنها در مقابل هفتاد سال اشغالگری، جنگ، کشتار در فلسطین واکنش نشان نمیدهند بلکه اساسا موسس و حامی این رفتاها بوده و هستند. سوال دیگر انجاست که اگر به جای روسیه، آمریکا، انگلیس، فرانسه و... به اوکراین حمله میکردند آیا همین تحریمها وجود داشت؟ فی الواقع بحث اوکراین نیست و صرفا ماجرا همان بلوک بندیهای سیاسی و استفاده از همه ابزار در جهت منافع خود است. با این توصیفات، جدای از رژیم صهیونیستی، حمله و سالها اشغالگری آمریکا در افغانستان و عراق چه حکمی دارد؟
اگر ورزشکار غیوری با نماینده رژیم غاصب و قاتل صهیونیستی بازی نکند حرکتی ضدورزشی است، اما اگر یک ورزشکار صرفا به خاطر منافع چند کشور غربی از بازی خودداری کند حرکتی انسانی است و اساسا این تحریم قابل تقدیر است!
از آمریکا و اروپا انتظاری نیست بلکه خطاب این مطلب بیشتر متوجه افرادی در داخل است که فریب این بازیهای سیاسی و رسانهای را میخورند. مجموعه این رفتارها نشان میدهد که نه تنها آمریکا و اروپا بلکه سازمانهای ورزشی به ظاهر مستقل نظیر فیفا هم کاملا در خدمت منافع مستکبران رفتار میکنند.
ورزش با سیاست گره خورده است و اتفاقا این گره زدن هم توسط همان چند کشور مستکبر انجام شده است تا از این رهگذر بتوانند منافع سیاسی خود را پیش ببرند و موارد مدنظر خود را القا کنند. چندی پیش مستند «مسابقه قرن» که از رسانه ملی پخش شد به خوبی نشان داد که چطور قبل از بازی حساس ایران و آمریکا در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه فشارهای سیاسی علیه تیم ملی ایران سازماندهی شده بود. از سوی دیگر چند ماه پیش در بازی ستارگان عرب و ستارگان جهان که پرچم کشورهای جهان بر پیراهن آنان نقش بسته بود، پرچم رژیم صهیونیستی هم درج شده بود که با واکنش تعدای از بازیکنان مسلمان مواجه شد و حاضر به بازی در آن نشدند و یا پرچم این رژیم را مخدوش کردند.
منبع: جهان نیوز
انتهای پیام/