کتاب «نقدی بر تبشیر مسیحیت» به همت معاونت پژوهش حوزه علمیه اصفهان به چاپ رسید. این کتاب حاصل کوشش سید جعفر هاتف الحسینی و مجتبی مزروعی سبدانی است.
کتاب نقدی بر تبشیر مسیحیت شامل هشت مقاله است، هفت مقاله این کتاب ترجمه مقالات مختلف میسیولوژی در مورد مدل های تبشیر های جدید است و مقاله آخرنوشته حجت الاسلام محی الدین شفاهی درنقد زمینه مندسازی قرآنی است.
هاتف الحسینی نویسنده کتب میسیولوژی درباره معرفی این کتاب، گفت: تبشیر مسیحیت در سه مدل اصلی سنتی ، مدرن و پست مدرن انجام شده است.
او گفت: در تبشیر سنتی صرفا مبحث الهیاتی بوده و در قالب مناظره و ردیه کلامی پاسخ داده می شود، اما باید گفت این روش باعث یک حالت تدافعی در بین مسلمانان می شد و مدل موفق نبود.
هاتف الحسینی می گوید: در مدل مدرن هدف اصلی فرهنگ جامعه اسلامی است، در مدل های تقابل فرهنگی سعی می شود با تغییر فرهنگ، ساختار امت اسلامی از ریشه تخریب شود.
به گفته او: برای این مدل دو مقاله در مورد مدرن سازی فرهنگی و فمینیست سازی از مقالات میسیولوژی آمده است، این مدل هم بازهم موفق نبود چرا که هویت اسلامی بسیار قوی بود و تغییر فرهنگ آنچنان موفق نبود بلکه باعث چالش های جدیدی برای مسیحیت شد.
نویسنده کتاب نقدی بر تبشیر گفت: در مدل پست مدرن هدف نه الهیات است و نه فرهنگ بلکه هویت به عنوان یک موضوع کلیدی در امت اسلامی مورد هدف قرار گرفته است، در این مدل هدف تشکیل "جامعه جهانی مسیحی بدون کلیسا" است.
او می گوید: زمینه مند سازی، پل زنی قرآنی، هرمونیک جدید، دین واحد جهانی و مک دونالدیزه سازی دینی از مباحث این مدل است.
به گفته هاتف الحسینی: آخرین مدل یعنی مدل پست مدرن بسیار خطرناک است هم برای جامعه اسلامی و حتی برای جامعه مسیحی است، دخل تصرف در هویت اصلا قابل مدیریت نیست و هر لحظه امکان دارد فرقه های نوظهوری ایجاد شود، برخی مدل ها به دلیل غرق شدن در آرزوی غلبه طراحی می شود بدون اینکه توجه شود نتیجه این اقدامات خطراتی برای همه ادیان است.
او گفت: اسلام ناب محمدی هرگز اجازه نمی دهد بی احترامی به دینی شود چه برسد برای استحاله آن دین مدل نویسی شود، اما سوال این است چطور مسیحیت تبشیری با تضعیف هویت و ساختار های اسلامی برای استحاله دین مدل نویسی کند، این اقدامات فقط باعث اختلاف و تضاد دینی می شود لذا بیشتر مسیحیان که نگاه معتدل دارندو این اقدامات را محکوم می کنند چرا خلاف آموزه های دینی و اخلاق انسانی است.