شلوغی خیابانهای شهر، جنب و جوش مردم و ازدحام مشتریان برای خرید اجناس مختلف در بازار و فروشگاهها حاکی از آماده شدن آنان برای ورود به سال جدید و استقبال از بهار است.
تنگهای بلورین ماهی قرمز، عطر گلهای سنبل و شب بو، بوی شیرینی تازه و طعم آجیلهای داغ، عید نوروز را در ذهن تداعی میکند و در هر گوشه از بازار مردم با شور خاصی در حال خریدن وسایل مورد نیاز خود برای آغاز سالی جدید و بهاری دیگر هستند.
بیشتر بخوانید
از سوی دیگر شکوفههای گل کرده درختان، طراوت و شادابی خاصی به حال و هوای چهارمحال و بختیاری بخشیده که تصویر زیبای آن را میتوان در باغهای شهرستان سامان به خوبی مشاهده کرد.
بهار، پیام آور عشق و رویش است و موسم سرور و آشتی، به همین علت خواستنی است و با آمدنش دلها و جانها معرفت مییابند به راستی که بهار پیام آور تعادل است و اینکه در سایه تعادل زندگی زیبا میشود.
برگ برگ صفحات تاریخ ایران گواهی میدهد که نوروز باستان همواره کهنترین روز سال نزد ایرانیان است.
آقای قنبری رئیس بنیاد ایران شناسی شعبه چهارمحال و بختیاری گفت: سبزه انداختن از سنتهای مانگار عید نوروز است که در گذشته مردم، هفت نوع غله سبزه میانداختند و اعتقاد داشتند که سبزه هر یک از غلهها که خوب رشد کرد آن سال مزرعه خود را به کشت آن محصول اختصاص میدادند.
در گذشته بختیاریها سبزه را از صحرا میچیدند، آن را در بشقابی گذاشته و پای آن را خاک ریخته و برای سبز ماندن به آن آب میدادند.
خانه تکانی، سمنو پزان، پخت نان و کاکولی و برگزاری چهارشنبه سوری از دیگر آداب و سنن نوروزی است که در شهرها و روستاهای استان به آن اهمیت زیادی داده میشود.
از سنتهای زیبای مردم چهارمحال و بختیاری که شب قبل از عید و در بیشتر نقاط این استان انجام میشود، کوفتهپزان است.
زنان با تهیه مواد اولیه شامل برنج، گوشت گوساله، نخود لپه، پیاز، سبزیجات معطر و آلوچه، که بسیار مغذی و متناسب با طبیعت سردسیر منطقه است، از عصر آخرین شب سال مشغول به پخت کوفته میشوند.
برای تهیه کوفته، گوشت، برنج، لپه و پیاز چرخ شده را با هم مخلوط و نمک و ادویه و سبزیجات معطر را نیز اضافه میکنند و آن را به شکل گلولههای کوچک که بین آن آلوچه گذاشته میشود، در میآورند و در قابلمهای که از قبل کمی برنج گرده با مخلفات دلخواه در آن طبخ شده، قرار میدهند تا پخته شود.
همچنین مردم استان در شب سال تحویل غذایی را که از برنج و گوشت مرغ یا گوساله و گاو تهیه شده است، میل میکنند.
مردم شهرکرد هر ساله ساعاتی قبل از تحویل سال با حضور در بقعه متبرک امامزادگان حلیمه و حکیمه خاتون با روشن کردن چراغ و آوردن آن به منازل شان، نور و روشنایی را در کانون گرم خانواده شان جاری میکنند.
ساعاتی قبل از حلول سال نو، کودکان به همراه والدین خود و عموماً مادران، علاوه بر زیارت قبور در این بقعه و طلب همت از آنان برای برکت و سلامتی اهل خانواده خود در ایام پیش رو چراغهای نفتی و یا شمع را از سوی سادات حاضر در این بقعه روشن نموده و با انتقال آن به منازل خود، نور و روشنایی و گرمای عشق به اهل بیت (س) را به منازل خویش متصل میکنند.
به گفته آقای قنبری عشایر بختیاری نیز همزمان با تحویل سال به مکان سبزتری رفته و سیاه چادر خود را در آنجا برپا میکنند.
خانم گل محمدی یکی از اهالی شهرستان سامان گفت: تهیه گندم برشته، برنجک و شاهدانه که به آن گندم بو داده میگویند، از رسوم دیرینه این منطقه است.
برای تهیه آن زنان فامیل و همسایهها با کمک هم، گندم و برنج را جداگانه تمیز میکردند و پس از شستن در شیر یا آب میجوشاندند، سپس هر کدام را در آبکش میریختند و بعد بر روی پارچههای بزرگ پهن میکردند تا کاملاً خشک شود.
چند روز بعد آن را بر روی ساج یا تاوههای بزرگ درون نمک تفت میدادند. شاهدانه را هم بعد از شستن در ساج یا تاوه تفت میدادند. این خوراکی خوشمزه و پر دردسر تقریباً با همکاری همه زنان در چند روز انجام میشد و همه با همکاری هم، دیگها را بار میگذاشتند و برنجها و گندمها را به نوبت و به کمک هم میجوشاندند، ولی هر کدام برنج و گندم خود را جداگانه خشک میکرد و در کیسهای مخصوص خود میریختند و موقع تفت دادن هر کیسه که تمام میشد، گندم برشتهها و برنجکهای آن جمع میشد و آن را در کیسههای بزرگتر میریختند و به صاحب آن تحویل میدادند و به همین ترتیب گندمک و برنجک همه زنان با همکاری هم آماده میشد.
آقای زمانی پور پژوهشگر و محقق تاریخ در چهارمحال و بختیاری گفت: چاووش خوانی برای استقبال و پیشواز فصل بهار، در مناطق مختلف چهارمحال و بختیاری از جمله نقاط ترک نشین مرسوم است که نوروزخوان با خواندن اشعار نوروزی در کوچههای شهر یا روستای خود، عیدیهایی مانند توت خشک، کشمش، نخودچی، تنقلات، سکه و تخممرغ دریافت میکنند.
آقای خیری پژوهشگر فرهنگ مردمان بختیاری گفت: در گذشته، رسمی بوده که به آن شال اندازی یا دستمال اندازی میگفتند. به این صورت که بعد از تحویل سال پسر بچهها روی پشت بام میرفتند و از دریچه پشت بام که به اتاق باز میشد یا دودکش، شال یا دستمالی را که به طنابی وصل بود به داخل خانه میانداختند.
اهل خانه نیز عیدی آنها را داخل آن شال میگذاشتند. این عیدی معمولا گندم شاهدانه، نخودچی کشمش، تخم مرغ رنگی، پول و. بود. در چالشتر همزمان با انداختن شال به داخل خانه کلمه هوتوتو را تکرار میکردند که واو آخر آن را میکشیدند.
در شهرکرد، شالی را به دور کمر میبستند و از خانهها عیدی خود را دریافت میکردند و در پردنجان از توابع شهرستان فارسان نیز در گذشته، مردم به خصوص زنان هنگام تحویل سال در اولین روز سال به زیارتگاه میرفتند. این کار را آنقدر زود انجام میدادند که کسی چشمش به دیگری نیفتد و اگر همدیگر را میدیدند تا زیارت نمیکردند با همدیگر حرف نمیزدند.
به گفته آقای خیری شب باباعید نیز به پایان اولین روز سال نو گفته میشود که مردم چهارمحال و بختیاری در این شب، شیر برنج همراه با سیاهدانه میپختند و یا برخی افراد دمپخت بلغور جو یا گندم تهیه میکردند.
دمپخت، غذایی مانند کته است که با برنج درست میشود و موادی مثل گوجه، عدس، گوشت و لپه به آن اضافه میکنند.
آقای آخوندی باستان شناس چهارمحال و بختیاری گفت: یکی دیگر از رسوم این استان، عیدی بردن برای دختری است که هنوز در حالت نامزدی یا عقد به سر میبرد. این عیدی بردن معمولا با شادی و هلهله همراه است. معمولا خانواده داماد، افراد فامیل را خبر کرده و با تشریفات خاصی برای دختر عیدی میبرند و هر کدام از افراد فامیل نیز به تناسب وضع خود، به دختر عیدی میدهند. در مناطق بختیاری به این عیدی بلگه belge نیز میگویند.
همچنین در شب عید نوروز یا اعیادی مانند فطر، قربان و غدیر، بزرگان فامیل و پدر هر خانواده، غذای معروف به «آش عیدی» یا مورد نیاز برای پخت غذا را همراه با میوه و شیرینی و هدیه برای دختران و خواهران تازه عروس خود میفرستد و عید را به آنها تبریک میگوید.
رسم شنبه گردی یا شنبه گردش از رسوم جالب مردم چهارمحال و بختیاری است که در اولین شنبه سال مردم به کوه و دشت میروند و معتقدند با این کار سال خوبی در انتظارشان است و معمولا در این گردش مچه که گیاهی خوراکی و دارویی محسوب می شود را چیده و پس از به خانه آمدن آش رشته که به آن آش برگ نیز میگویند درست میکنند.
آب نخور تو، آبجی گلبهار، آزادی، آهای بره را دزدیدن، استاد را مگیر شاگرد را بگیر، استا مرا زد، الختر، ست و خیزک، الخترو، الک دولک، اللهداد، بابا هیزمکش، بزنبزن، بکش بکش، بنفشه، پرستن، پشتکبازی، تالون خراب، تپچو، ترکهبازی، تقلا، توپی چوبی، تیراندازی، تیر و کمان، تیر و نشانه، بابا شیطونی و دست روی سر هم نمونههایی از بازیهای بومی و محلی چهارمحال و بختیاری است که در ایام عید مردم خود را با آن سرگرم می کنند.
از دیگر بازیهای بومی این استان میتوان به با جِجِه، جفت و خیزک، چالهچالهای، چرخم چلنگ، چقه، چنگ و چاله، چوببازی، چوب تل، چوب معده، چوپان داش، چوچلی، حلال و حرام، حمام حمام، حیدری، خاله رورو، خرسبازی، خرمنگل، خورجین، خونه خونهبازی، دُربازی، دُرنه آپاش، دست بده قلیان بکش، دو گوبه، دو هدیه بیار، دیزبازی، سبزه میدون، سرسرکبازی، سواربازی، سوارکاری و تیراندازی، سو گردم شیر و پلنگ، عثمانکی، علیداد، قایم قایمکی، قرتبازی، قصدقصدک و قلاغ پر اشاره کرد.
شالبازی، سه خط، قلعه قلعه، قلندر، قیچی - نخودچی، قیقاج، کفش و چوب، کله بَرد، کوچوکوچو، کوکو برک، کیه کیه درمیزنه؟، گرگم به هوا، گره برفی، گشتم گشتم، گل از ما، گندم گندم، لالبازی، مرده لاش، میکنه آیقیه، ملاملائی، موش و گربه، میخ درنا، هفت سنگ، هل هله گرگ چمبری، یک پا یک پا و یوزپلنگ بازی، نیز بازیهای بومی هستند که باید از آنها نام برد.
آخرین روز نوروز نیز به ۱۳ به در معروف است و در این روز خانوادهها به دامن طبیعت پناه میبرند و با خارج کردن خستگی از تن و بریدن از تمام ناخرسندیها و ناملایمات، خود را برای تلاش به منظور خودسازی، عمران و آبادانی منطقه و استان در سال جدید آماده میکنند.
آنگاه که فرشته فروهر از عرش به فرش میآید و نوید حلول سالی نو را میدهد و در گردونه سالانه تکرار، نوروز یک انبساط روانی است که قوم ایرانی دوام خویش را در فراز و نشیب تاریخ، مدیون این سنت دیرینه و خردمندانه میداند.
عید نوروز به عنوان بزرگترین عید ما ایرانیان فرصت مناسبی برای بازخوانی آداب و رسوم گذشتگان است، بازخوانی این سنتها در میان برخی از اقوام اهمیت همگرایی و نمودهای انسجام اجتماعی را یادآوری میسازد و در مواردی آنها را به الگویی برای زندگی جدید تبدیل میکند.
گزارش از عرفانه نعمتیان سامانی