ابراهیم المرعشی؛ دانشیار گروه تاریخ دانشگاه ایالتی کالیفرنیا. او دارای دکترای فلسفه در رشته تاریخ از دانشگاه آکسفورد (در سال ۲۰۰۴ میلادی) بوده است جایی که از پایان نامه اش در مورد حمله عراق به کویت دفاع کرده بود. او مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی خود را از دانشگاه جورج تاون در سال ۱۹۹۷ میلادی و مدرک لیسانس تاریخ و مطالعات خاور نزدیک را از دانشگاه کالیفرنیا لس آنجلس اخذ کرده است. مرعشی بیشتر به عنوان نویسنده مقالهای شناخته میشود که توسط دولت بریتانیا مورد سرقت ادبی قرار گرفت. دولت بریتانیا از بخشهایی از مقاله او به عنوان یک سند توجیهی در سال ۲۰۰۳ میلادی با عنوان "عراق: زیرساخت پنهان کاری، فریب و ارعاب" استفاده کرده بود تا از طریق آن نشان دهد که دولت عراق در حال ساخت تسلیحات کشتار جمعی بوده و در نتیجه مداخله نظامی خارجی علیه عراق را موجه نشان دهد.
بخش بزرگی از مقاله مرعشی توسط "کالین پاول" وزیر خارجه وقت امریکا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرائت شد. دفتر "تونی بلر" نخست وزیر وقت بریتانیا در نهایت از مرعشی به دلیل این کپی برداری و سرقت ادبی برای توجیه جنگ علیه عراق عذرخواهی کرد. مرعشی از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ میلادی به عنوان عضو هیئت علمی مدعو در دانشگاه سابانچی در استانبول ترکیه کار کرد. علاوه بر این، او پیشتر در مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد بر روی پروژه طبقه بندی اسناد دولتی عراق کار کرده بود.
داعش سومین خلیفه خود را در اوایل ماه جاری معرفی کرد: ابوحسن الهاشمی القریشی. ابوحسن جانشین ابوابراهیم الهاشمی القریشی شد که به مدت دو سال رهبری این گروه مسلح را بر عهده داشت تا این که در ماه فوریه در جریان حمله ایالات متحده در استان ادلب در شمال سوریه کشته شد.
داعش دیگر یک تهدید تروریستی جهانی نیست که به پایتختهای اروپایی حمله کند یا گروهی که قلمرویی را در اختیار داشته باشد. با این وجود، آن گروه هنوز به نیروهای امنیتی و غیر نظامیان در عراق و سوریه خسارت وارد میکند. هم چنین، داعش از طریق وابستگان منطقهای خود در آفریقا و افغانستان کماکان فعال است و حملاتی را به سبک چریکی علیه نیروهای امنیتی انجام داده و هم چنین باعث کشتار غیر نظامیان شده است.
از آنجایی که بیشتر هستههای داعش در سراسر این مناطق مستقل و از نظر مالی خودکفا هستند توان فعالیت شبکهای آن گروه حفظ شده است. ابو ابراهیم خلیفه دوم کشته شده داعش از شهرت یا بدنامی خلیفه قبلی خود ابوبکر البغدادی اولین خلیفه خودخوانده داعش که در سال ۲۰۱۹ کشته شد برخوردار نبود. طبق گزارشها خلیفه تازه داعش برادر بزرگتر ابوبکر است. بنابراین، ترور فوریه ممکن است پیامدهای غیرقابل پیش بینیای داشته باشد مانند این که رهبر تازه داعش به عنوان شخصیتی کاریزماتیکتر ظاهر شود و میراث برادر کوچکترش را به ارث ببرد و در نتیجه آن گروه را تقویت کند.
این موارد نشان میدهند که حذف یک رهبر برجسته لزوما همواره به پایان کار یا تضعیف یک گروه مسلح منجر نمیشود و ممکن است آسیب قابل توجهی را بر آن گروه وارد نسازد. علاوه بر این، این موضوع نشان میدهد که دست کم در درازمدت، حملات تاکتیکی توسط یک کشور به تنهایی نمیتواند به اندازه راهبردهای صلح و توسعه چندجانبه در مهار خشونت سیاسی موثر باشد.
پس از کشته شدن بغدادی در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۹ میلادی و تنها چند روز پس از معرفی ابو ابراهیم به عنوان رهبر داعش از بسیاری جهات به نظر میرسید که آن گروه از تغییر رهبر خود تاثیرپذیری چندانی نداشته است و به حملات خود علیه نیروهای آمریکایی و عراقی در عراق ادامه داده است.
حتی شیوع کووید - ۱۹ که در اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی جهان را تحت تاثیر قرار داد نیز آسیب چندانی بر داعش وارد نساخت، زیرا جنگجویان آن گروه از مدتها پیش از آن "فاصله گذاری اجتماعی" و پناه گرفتن در سلولهای خوابیده را برای مدتی تمرین کرده بودند. در واقع، شیوع کرونا فرصتی برای آن گروه فراهم کرد، زیرا جهان انرژی خود را بر روی شکست دادن ویروس کرونا متمرکز کرد و به فعالیتهای عوامل مخفی داعش توجه چندانی نداشت.
همزمان با شیوع کرونا، داعش در ناحیه حمرین، منطقه ناهموار و غیرقابل نفوذ بین استانهای صلاح الدین، کرکوک و دیاله عراق حضور پیدا کرد. تنها در استان دیاله، داعش ۱۱ غیرنظامی را در یک روستای شیعه نشین در اکتبر ۲۰۲۱ میلادی به قتل رساند. در نوامبر ۲۰۲۱ میلادی داعش با کمین ۵ پیشمرگه کرد را به قتل رساند و ۱۱ سرباز عراقی را در حالی که در پادگان خود خوابیده بودند در ژانویه ۲۰۲۲ تیرباران کرد. داعش یک یورش جسورانه و پیچیده را برای آزادسازی جنگجویان خود که در زندانی تحت کنترل کردها در حسکه سوریه نگهداری میشدند آغاز کرد. تنها در شرق سوریه از سال ۲۰۲۱ میلادی تاکنون ۳۴۲ درگیری مسلحانه بین داعش و نیروهای کرد سوریه رخ داده است.
در این دوره، داعش حملات مخرب بسیاری را در افغانستان و آفریقا نیز انجام داده است. برای مثال، در آگوست ۲۰۲۱ میلادی، گروه وابسته به داعش در افغانستان تحت عنوان "دولت اسلامی ولایت خراسان" یک حمله انتحاری را در فرودگاه کابل انجام داد که بر اثر آن دست کم ۷۲ نفر از جمله ۱۳ نظامی آمریکایی کشته شدند. در آفریقا، داعش هفت گروه وابسته دارد که ۱۱ کشور را تهدید میکنند. داعش علاوه بر شاخه هایش در تونس، مصر و لیبی، چهار شاخه وابسته را در جنوب صحرای آفریقا و ساحل در اختیار دارد: در مالی، نیجر و بورکینافاسو دولت اسلامی در صحرای بزرگ، در نیجریه دولت اسلامی آفریقای غربی، در سومالی دولت اسلامی در سومالی و در جمهوری دموکراتیک کنگو و موزامبیک دولت اسلامی آفریقای مرکزی.
ظهور مجدد یا به عبارت دقیقتر استقامت داعش در تمامی مکانهای ذکر شده پس از کشته شدن اولین خلیفه آن گروه نشان میدهد که داعش احتمالا پس از کشته شدن دومین رهبر خود هم چنان به تهدیدات اش ادامه خواهد داد.
داعش هنوز از بوروکراسی سازمانی کارآمد، ایدئولوژی پایدار و حمایت جمعی سود میبرد. سازمانهای مسلحی که از هر سه مورد سود میبرند از مرگ رهبر خود جان سالم به در میبرند.
داعش زمانی که بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ میلادی "خلافت سرزمینی" را در عراق و سوریه اداره میکرد و بوروکراسی نظامی از بالا به پایین با عملکرد بالا داشت. برای مثال، مطابق این سلسله مراتب اعتقاد بر آن است که فرار از زندان در حسکه مستقیما توسط شخص ابوابراهیم الهاشمی القریشی و حلقه نزدیک به او مورد تایید قرار گرفته بود.
این سیستم بوروکراتیک با فرامین روشنی که صادر میکند به داعش اجازه داد تا پیامد ترور ابوبکر البغدادی را تحمل کرده و به احتمال زیاد تضمین میکند که پس از قتل ابوابراهیم نیز جان سالم به در ببرد. در واقع، تنها چند هفته پس از کشته شدن رهبر داعش در سوریه، آن گروه خلیفه تازهای را معرفی کرد و به نظر میرسد که طبق معمول به کار خود ادامه میدهد.
در طول سالهای متمادی، جانشینی رهبری درون داعش به امری عادی تبدیل شده جایی که رهبر توسط شورا و با تایید سایر شاخهها تعیین میشود به طوری که مشروعیت خلیفه ناشی از مقام اوست و نه فرد خاصی.
داعش هم چنین به ایدئولوژی سلفی خشونت آمیز پایبند است که برای بیان یا تبلیغ خود به رهبر وابسته نیست. بهعنوان مجموعهای از ایده ها، این ایدئولوژی پیش از داعش نیز وجود داشت و هیچ نشانهای وجود ندارد که با حذف رهبر یا شخصیت سیاسی خاصی در آینده شاهد از بین رفتن آن باشیم.
در مورد حمایت مردمی، در حالی که داعش دیگر گروهی نیست که الهامبخش حملات از سن برنادینو تا نیس باشد به نظر میرسد که آن گروه هم چنان در مناطق وسیعی از پشتیبانی برخوردار است که به آن اجازه میدهد به عملیات خود ادامه دهد. برای مثال، حضور داعش در ناحیه حمرین توسط روستائیانی که با تامین سرپناه، غذا و اطلاعات با این گروه همکاری میکنند امکان پذیر شده است. فرار از زندان در حسکه نیز به احتمال زیاد با کمک شبکههایی از روستاییان عرب دلسوز مخالف کنترل کردها بر مناطق شان امکان پذیر شد.
در جنوب صحرای آفریقا، گروههای وابسته به داعش با وابستگان القاعده میجنگند که به آنان اجازه میدهد ائتلافهای سیاسی محلی تشکیل دهند. آنان هم چنین حمایت رهبران قبیله، عشایر و کشاورزان را در مورد مسائلی مانند حقوق به دست آورده اند.
ادامه حضور داعش در سوریه، عراق، افغانستان و آفریقا نشان میدهد که ترور رهبران نمیتواند به عنوان یک استراتژی بلند مدت موثر در مبارزه با گروههای مسلح قلمداد شود. در واقع، حملات ایالات متحده در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ میلادی با موفقیت رهبران داعش را از بین برد، اما هیچ کاری برای از بین بردن شرایط اساسی که به آن گروه اجازه نفوذ و حمایت را میداد انجام نداد و در نتیجه، داعش هنوز اینجاست و هم چنان در حال ایجاد ویرانی در سطح وسیعی است.
با وجود تمام علائمی که حاکی از ادامه تهدید واقعی داعش پس از ترور خلیفه دوم خود است زمان آن فرا رسیده است که رهبران سیاسی و نظامی ما بپذیرند که راه برای از بین بردن کامل این گروه از طریق عملیات نظامی تاکتیکی نیست بلکه استراتژیهای توسعه و صلح چندجانبه و بلندمدت راه حل اصلی خواهد بود.
منبع: فرارو