خانه‌های تاریخی، نفس‌های به جا مانده از تاریخ‌اند در دل شهر که گاه با تعمیر و تجهیز نفس می کشند و گاه با رهاشدگی نفس‌هایش به شماره می‌افتد و به میراث فراموش شده تبدیل می‌شوند.

مدتی است نقل محافل شده‌‌اند، گاه از تخریب‌شان می‌گوییم و گاه از مرمت‌شان می‌نویسیم، از سال‌های قبل هر بار که از کنارشان رد می‌شدم دنیایی سوال روی سرم آوار می‌شد، چرا چراهای زیادی مثل خشت و چوب همین خانه‌های قدیمی بر سرم فرو می‌ریخت و بعد از کمی کنکاش، با کلی غم و غصه درگیر گذشته می‌شدم و حسرت نبود این خانه‌ها.

بعضی موقع‌ها هم از سر ناچاری، کم‌اهمیت می‌شدم، شانه‌ای بالا می‌انداختم و خودم را راضی می‌کردم که «شاید سرنوشت اینها هم اینطور رقم خورده» پس راهم را می‌گرفتم و می‌رفتم، اما حرف دلم این نبود، همین که دور می‌شدم، در خیابان کناری خانه تاریخی دیگری نظرم را جلب می‌کرد، باز هم نگاه می‌کردم، عمیق‌تر از قبل.

راستش را بخواهید این شده قصه تکراریِ روزها و سال‌های متمادی من و همشهریانم با این خانه‌ها. به خودم که می‌آیم دوباره اینجایم، ایستاده‌ام حوالی یکی از آنها، درختان سبزش هنوز در باغچه‌ نفس می‌کشند، پنجره‌های چوبی‌اش هنوز زیباست، دیوارهایش یادگار نقاش‌های خوش‌ذوقی است که رنگ به رنگ آن را طراحی کرده‌اند و پله‌هایی که هنوز صدای تق تق عصای مادربزرگ‌های لچک‌پوش را یادشان است، اما امان از روزگار که آوار بر سرشان ریخته و دیگر زیبایی گذشته را ندارند و یکی هم نیست که نونوارش کند.

خانه‌هایی که هنوز بوی زندگی می‌دهند

اما این پایان ماجرا نیست، خانه‌های سرد و تاریک و گاهی آوار ریخته و رنگ و رو رفته شهر من هنوز در عین کهنگی بوی تازگی می‌دهد، لا به لای خشت‌ و چوب‌های آن بوی تاریخ و فرهنگ این دیار به مشام می‌رسد؛ کلون در چوبی آن هنوز قد خم نکرده، صدایی که تو را به آن سوی تاریخ می‌برد.

سال‌هاست از این خانه‌ها می‌نویسیم و می‌خوانیم، گاه می‌گوییم تخریب شد و گاه می‌گوییم ثبت ملی شد، گاه می‌گوییم مالک آن مجوز تخریب گرفته و گاه می‌نویسیم مالک، آن را رها کرده است و این داستان رهاشدگی تاریخی است که در آجر به آجر تک تک این خانه‌های قدیمی نهفته است.

این خانه‌های همیشه تاریک و سرد با وجود اینکه تاریخ را فریاد می‌زند اما همچنان در کوچه پس کوچه‌های شهرمان سکوت کرده‌اند و من که همیشه دلم می‌خواست بیشتر از این خانه‌های خسته‌ای که روزگاری شادابی و سرزندگی از سر و روی آنها می‌بارید، بدانم، با سیده مریم موسوی باستان‌شناسی که میراث فرهنگی را می‌فهمد و اکنون در معاونت میراث فرهنگی است همکلام شدم تا با این تاریخ خفته در این شهر بیشتر آشنا شوم.

او می‌گوید: همدان یکی از استان‌های غنی در زمینه خانه‌های تاریخی است و شهر همدان یکی از شهرهایی است که سردرهای زیبایی که یکی از عناصر اصلی هر خانه‌ای است را دارد.

خانه‌های تاریخی همدان دارای ارزش تاریخی و ارزش معماری است و در تقسیم بندی اخیری که در وزارتخانه انجام شد، صرفا خانه‌هایی که دوره تاریخی و قدمت در آنها مهم است به عنوان خانه ارزشمند محسوب نمی‌شود.

خانه‌هایی که هنوز بوی زندگی می‌دهند

اگر خاطرتان باشد چند ماه اخیر خانه اقبالیان در خیابان جهان‌نما به عنوان خانه واجد ارزش تاریخی معرفی شد، این اثر یا آثار دیگر شبیه به آن هم دارای ارزش معماری و منحصربه فرد بودن در معماری و کالبد هستند و هم اینکه شخصی فرهیخته این آثار را طراحی و اجرا کرده است.

معاون میراث فرهنگی همدان با بیان اینکه قدمت به تنهایی نمی‌تواند برای یک خانه ارزش محاسبه شود عنوان می‌کند: قدمت به همراه نوع مصالح، معماری و خلاقیتی که معمار در اثر داشته و خود معمار که شاخص و ملی باشد و ...مواردی است که یک خانه را به عنوان واجد ارزش بودن معرفی می‌کند.

او با بیان اینکه در استان همدان خانه‌های قدیمی و واجد ارزش متعلق به دوره قاجار تا اواخر دوره پهلوی اول است بیان می‌کند: سردرهای فاخر و زیبایی را در سطح استان روی این خانه‌ها مشاهده می‌کنیم مثلا خانه لطفعلیان و مصدقی ملایر یکی از آثار فاخر و ارزشمندی است که دارای حیاط مرکزی و دو جبهه زمستان نشین و تابستان‌نشین است.

خانه مسعودی در تویسرکان و در همدان عمارت نظری، خانه ضرابی، خانه صمدی و خانه عبادی آثار ارزشمندی در حوزه خانه‌هاست که به یادگار مانده است.

خانه‌هایی که هنوز بوی زندگی می‌دهند

او می‌گوید: در استان چهار بافت ارزشمند داریم که در شهرهای همدان، ملایر، نهاوند و تویسرکان هستند و اقدام مثبت و خوبی که شکل گرفت اینکه محدوده بافت تاریخی این چهار شهر اسکن شد تا آثار واجد ارزش آنها شناسایی شود که معمولا معطوف به خانه‌های واجد ارزش شد.

اسکن بافت تاریخی شهر همدان اقدام بسیار خوبی بود زیرا باعث مشخص شدن ۲۲۴ اثر ثبتی و شناسایی شده در این بافت‌ها شد و در شهرهای دیگر نیز آثاری شناسایی شد که مراحل ثبت را طی کرده یا در شرف ثبت است.

این باستان‌شناس می‌گوید: خانه‌های قدیمی همدان دارای حیاط مرکزی، دو جبهه یا سه جبهه در اطراف حیاط و فضای اعیانی شکل است و معمولا یک فضای زیرزمین یا به لهجه همدانی سیزان دارد که در فصول سرد از آنجا استفاده می‌شده چون با ارتفاع کم، دنج بوده و راحت‌تر گرم می‌شده است.

او با اشاره به اینکه فضاهای طبقه اول فضاهای شاه‌نشین، اتاق‌ها و راهروها بوده است عنوان می‌کند: هرچه مالک متمول‌تر بوده فضای بیشتری داشته، مثل فضای مطبخ و خدمتگزاری و ...؛ برخی خانه‌ها چند حیاطه بودند که حیاط اصلی برای مالک بود و بعدی‌ها برای مطبخ و خدمتگزار.

موسوی با بیان اینکه بیشتر خانه‌های قدیمی همدان در مراکز محلات که به اصطلاح همدانی‌های قدیم «چمن» نام داشت، قرار دارد بیان می‌کند: این چمن‌ها دارای حمام، مسجد و دیگر امکانات مشترک بود و امروزه هر چند برخی از این عناصر از بین رفته، اما ماهیت آن حفظ شده است.

خانه‌هایی که هنوز بوی زندگی می‌دهند

او با تاکید بر اینکه ۱۴ تا ۱۵ فاکتور برای اینکه یک اثر در فهرست آثار ملی قرار گیرد، وجود دارد می‌گوید: قدمت، معماری، کالبد بنا، مصالح و خلاقیت معمار و مجری که در احیای بنای به کار برده است، می‌تواند یک اثر را واجد ارزش ثبت قرار دهد.

این فعال حوزه میراث فرهنگی گریزی هم به تفاوت اثر ثبتی و واجد ارزش می‌زند و اشاره می‌کند: میزان مداخله‌ مالک در اثر، تفاوت اثر ثبتی از یک اثر واجد ارزش است، وقتی اثری ثبت ملی می‌شود، مداخله امکان‌پذیر نیست مگر با شرایطی که میراث فرهنگی بررسی کند اما وقتی اثری در فهرست واجد ارزش باشد، الحاقات در آن امکان‌پذیر است اما باز هم باید کالبد بنا کاملا حفظ شود.

او با بیان اینکه در حال حاضر یکسری از این خانه‌ها تحت مالکیت نهادهای دولتی هستند که از جمله آنها می‌توان به خانه پوستی‌زاده که مالک آن شهرداری است و مدرسه آزاد که مالک آن بنیاد مستضعفین است، اشاره کرد.

موسوی مطلوب‌ترین استفاده از خانه‌ها را مورد مسکونی می‌داند و می‌گوید: با توجه به نوع کالبد بناها در شرایط امروزی مالک خصوصی تمایلی به سکونت ندارد اما می‌تواند با مشاوره میراث فرهنگی و بخش‌های دولتی کاربری آن را به عنوان فضای پذیرایی و رستوران تغییر دهد که برای تغییر کاربری هم نباید بنا آسیب ببیند.

او در خصوص تغییر کاربری حمام حاجی به یک سفره‌خانه سنتی نیز عنوان می‌کند: در مورد حمام حاجی نیز کاربری مطلوب این است که به عنوان حمام استفاده شود اما در عصر حاضر این کاربری متقاضی نداشته و خیلی مورد علاقه نیست پس بهترین احیا فضای پذیرایی و رستوران است هر چند فضای آشپزخانه‌ای آن آسیب‌زاست.

خانه‌هایی که هنوز بوی زندگی می‌دهند

معاون میراث فرهنگی همدان با بیان اینکه برخی مالکان با تخریب بنای واجد ارزشی که در دست دارند فکر می‌کنند، صورت مسئله را پاک کرده‌اند و می‌توانند ساخت و ساز کنند بیان می‌کند: وقتی بنای ثبت شده‌ای تخریب شود، علاوه بر اینکه مشمول جریمه می‌شود، باید بازسازی عین به عین صورت گیرد و این هزینه زیادی را به او تحمیل می‌کند در حالی که می‌توانست با مرمت و تغییر کاربری علاوه بر درآمدزایی از هزینه‌های اضافی نیز جلوگیری کند.

او گریزی به تخریب چند خانه تاریخی طی سال‌ گذشته می‌زند و می‌گوید: متاسفانه سال گذشته خانه شیری، خانه خانجانی و مدرسه ظفر تخریب شدند که مالکان آنها با وجود تذکر این کار کردند بنابراین باید مالکان با ارائه طرح به میراث فرهنگی مراجعه کرده و در صورت موافقت طبق نقشه‌برداری و متناسب با آن بسازند.

موسوی در خصوص اینکه بیشتر خانه‌های تاریخی در چه نقاطی از شهر واقع شده‌اند یادآور می‌شود: بیشتر این خانه‌ها پراکنده هستند ولی اکثریت در رینگ اول قرار دارند هرچند خانه نظری و خانه شیری خارج از رینگ اول هستند‌ ولی طبق نقشه سال ۱۳۳۵ در ۵۰۰ هکتار با مرکزیت میدان امام(ره) پراکنده‌اند.

خانه‌هایی که هنوز بوی زندگی می‌دهند

خانه‌های قدیمی اکثرا متراژ بالایی دارند و معماری که بنایی را برای سکونت می‌ساخته بزرگ بود به طوری که ۷۰ درصد بناها دارای عرصه بزرگی هستند.

او بافت خانه‌ها را بیشتر از خشت و آجر و چوب می‌داند و ادامه می‌دهد: سقف خانه‌ها چوبی و شیروانی کار شده و معماری که بنا را احداث کرده، جرزهای ضخیمی را کار کرده که عایقی برای سرما و گرما در زمستان و تابستان بوده است.

او در ادامه سخنانش همدان، ملایر، تویسرکان نهاوند را دارای بیشترین خانه‌های تاریخی می‌داند و می‌گوید: خانه‌هایی که مالک خصوصی دارند در دست ورثه قرار دارند و اکنون چند مالک دارند که در مرمت و احیا به جمع‌بندی نمی‌رسند و میراث فرهنگی نیز بودجه محدودی برای مرمت دارد اما در مشارکت با مالک می‌توانیم حمایت کنیم.

معاون میراث فرهنگی همدان یک خبر خوب هم به مالکان خانه‌های تاریخی می‌دهد و عنوان می‌کند: سال گذشته آیین‌نامه‌ای از طریق وزارتخانه ارسال شد که معافیت‌هایی را برای مالک در مرمت و تغییر کاربری بنا در نظر گرفتند که مالکان می‌توانند طبق این آیین‌نامه اقدام کنند.

در بافت تاریخی شهر یزد ۱۵۶ خانه بومگردی وجود دارد که باید در همدان نیز از این فضاها استفاده شود زیرا همدان با داشتن این همه خانه‌ تاریخی از چنین ظرفیتی برخوردار است و می‌تواند برای مالک صرفه اقتصادی داشته باشد.

خانه‌هایی که هنوز بوی زندگی می‌دهند

او با بیان اینکه همدان جزو پنج شهر تاریخی کشور است و گردشگری در این شهر رونق دارد می‌گوید: در همدان نیز با احیای بناهای تاریخی می‌توان درآمدزایی کرد تا این بناها تا وقتی زنده هستند بتوانند توجیه اقتصادی داشته باشد.

امروزه همه مالکان خانه‌های تاریخی، سرمایه‌گذاری را در تخریب و آپارتمان‌سازی می‌بینند ولی این مقطعی است در حالی که با احیای یک بنا هویت ما می‌ماند و درآمد حاصل از آن اقتصاد شهر را فراهم می‌کند.

منبع : فارس

برچسب ها: بوی زندگی ، خانه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.