من در پناه شما بزرگ شده ام، جایی میان آغوش گرمتان که تمام عالم را در پناه خود گرفته است.
من هوایی حرم شما هستم حتی اگر در دورترین نقطه از شما باشم و حقا که شما ضامن آهو هستید، چون هرزمان دلم گیر بود و حالم گرفته، دست نیاز به سوی شما بلند کردم و اجابت شد.
آقای من حرم مطهر شما مظهر پاکی و نیکی است و قدم گذاشتن در آن عین نجابت است وقتیکه نور تمام بارگاه منور شما را پوشانده است. آقای من میلاد شما نزدیک است و دل من بی تاب برای تبریک گفتن به شما!
میخواهم از همینجا بلند بگویم تولدتان پیشاپیش مبارک امام مهربان دل من،ای بهترین سرآغاز خوبی ها، ای مبارکترین دلاآرام کاظم (ع)، ای تجلی محبت و مرام و معرفت!
آقای من تولدتان پیشاپیش مبارک و از زائر بی تاب خود قدمهای ناچیزش را که به سوی بارگاه شما برداشته میشود، بپذیرید. نذر برکت عشق شما قدم هایم را محکمتر برمیدارم تا روز تولدتان با ارادت عمیق تری در محضر شما حاضر شوم.
از راه دوری می آیم و هر لحظه قلبم محکم تر در سینه می کوبد تا زودتر به مشهد شما برسم. گاهی پاهایم خسته می شود و گاهی تشنگی بی تابم می کند اما شوق رسیدن به شما مرا لحظه ای از ایستادن باز نمی دارد.
در این مسیر هرکس به جوری ارادتش را به شما ابراز می کند، با پای پیاده یا سواره فرقی ندارد وقتی که شما را امام مهربانیها و کرم و معرفت نامیده اند...