در سالهای اخیر یکی از بحثهای ادامه دار، موضوع حذف کنکور و تأثیر سوابق تحصیلی در فرآیند گزینش دانش آموزان برای ورود به دانشگاهها بوده است.
در این میان، عدهای معتقد هستند که نمیتوان کنکور را حذف کرد. از سوی دیگر، عدهای عقیده دارند که باید به تدریج کنکور حذف شود و سوابق تحصیلی ملاک قرار گیرد. با همه اینها، هر اتفاقی که در این زمینه رخ دهد، در صورتیکه بدون پیش بینی ساز و کارهای لازم باشد، قطعاً خود به وجود آورنده یک بحران است.
جای هیچگونه شکی نیست که برگزاری کنکور به شیوه فعلی دارای عوارض قابل توجهی است. از جمله:
چهار ساعت برای یک عمر!
واقعاً معقولانه نیست که زندگی و آینده یک دانش آموز و در واقع حیات دنیوی و اخروی او با ۷۵ دقیقه پاسخ به آزمون عمومی و ۳ ساعت پاسخ به آزمون اختصاصی – در بعضی رشتهها ممکن است چند دقیقه بیش از این باشد – تا این اندازه تحت تأثیر قرار گیرد. این یعنی اینکه با یک اتفاق خاص در روز کنکور ممکن است یک سرمایه انسانی و ارزشمند نابود شود.
بازار داغ سود جویی از کنکور
متأسفانه شرایط حاضر، دست عدهای سودجویان را باز گذاشته است. برخی افراد و مؤسسات، در قالبها و شیوههای گوناگون به دنبال کسب سود و تجارت از رهگذر کنکور هستند. این موضوع، به جایگاه ارزشمند علم آسیب زده است؛ بماند که برخی تبلیغات در این زمینه نیز با اغراق و به نوعی با فریب همراه است.
آسیبهای اقتصادی
امروزه تکاپوی مؤسسات کنکوی و یا تلاش بخش خصوصی برای انجام اقدامات موازی با مدارس و یا تکمیل نواقص آن، موجب وارد آمدن ضربات اقتصادی به خانوادهها شده است. میتوان با برنامه ریزیهای مناسب، این هزینههای بی مورد را از دوش مردم برداشت.
آسیبهای روحی و روانی
برگزاری کنکور به شیوه فعلی، به دلیل حجم بالای فشاری که دانش آموز تحمل میکند، ممکن است عوارض روحی و روانی قابل توجه برای او به همراه داشته باشد. انتظار نداشته باشیم با این حجم از چشم و هم چشمیها در سطح جامعه، فشار برخی والدین بر دانش آموزان، گرایش بیش از اندازه به ملاکهای مادی و ...، هر دانش آموزی بتواند از این مرحله به آسانی بگذرد.
این را هم اضافه کنیم که برخی از والدین ممکن است توان کافی برای پرداخت هزینه موسسات و آموزشگاههای کنکور و یا کتب منتشر شده از سوی این موسسات را نداشته باشند. در اینجا نیز چه بسا برخی دانش آموزان گمان کنند که با عدم شرکت در برنامههای این موسسات و آموزشگاهها همه چیز را از دست داده و از بقیه عقب مانده اند. در حالیکه لزوماً اینگونه نیست و اساساً معیار موفقیت دانش آموز، در مرحله اول چیزهای دیگری است.
ملاک غیر استاندارد
در روز کنکور ممکن است که یک دانش آموز با معدل بالا و استعداد فوق العاده، به هر دلیلی مانند بحران روحی و روانی، فشار بیش از اندازه، کسالت و مریضی، شرایط حاکم بر خانواده و ... نتواند آموختهها و دانستههای خود را به خوبی نشان دهد. علاوه بر این، پاسخ گفتن به چند پرسش چهار گزینه ای، به تنهایی نشان دهنده استعداد و یا قدرت علمی دانش آموز نیست. قطعاً باید ساز و کار دیگری باشد تا هر دانش آموزی بتواند به آنچه که استحقاق دارد، برسد و هر کسی نتواند صندلی دانشگاهها را اشغال و بودجه بیت المال را هدر دهد.
از این موارد گذشته، برای در امان ماندن از برخی عوارض، در هر صورت چندین سال است که موضوع تأثیر معدل و سابقه تحصیلی بر ارزیابی نهایی کنکور، مدنظر قرار گرفته است و در سالهای آینده نیز احتمالاً پررنگتر به این موضوع پرداخته شود.
اینکه با اقداماتی میخواهیم نقش کنکور را کمرنگ کنیم و یا حتی به سمت حذف آن قدم برداریم، در جای خود ارزشمند است؛ اما باید در اینجا هم به نکات مهمی توجه کنیم:
یک: در حال حاضر امکانات زیرساختی و آموزشی برای همه جای کشور یکسان نیست. اینگونه نیست که مثلاً همان امکانات مرکز شهرها - از جمله دسترسی به معلم خوب و کارآزموده – برای همه دانش آموزان کشور در یک سطح باشد. این تفاوت نه تنها در مورد روستاها در مقایسه با شهرها صادق است، بلکه حتی در شهرهای بزرگ و کوچک نیز شاهد این تفاوت هستیم.
وقتی معلم، برنامه آموزشی و زیرساختها یکسان نباشد، قطعاً دانش آموزانی که بی بهره و یا کم بهره از برخی امکانات هستند، کار سخت تری برای کسب معدل بالا دارند؛ بنابراین برای این موضوع باید ساز و کاری تدارک دید.
دو: اگر قرار است که سابقه تحصیلی ملاک قرار گیرد، این سابقه تحصیلی باید مدت زمان بیشتری را در برگیرد. مثلاً ۶ سال تحصیلی و یا حداقل ۳ سال آخر تحصیل، ملاک قرار گیرد. در اینصورت شناسایی دانش آموزان مستعد، بهتر صورت میگیرد. اما اگر فقط سال آخر دبیرستان و امتحان نهایی آن ملاک قرارگیرد، باز هم از جهاتی شبیه کنکور فعلی میشود و برخی عوارض آن را به دنبال دارد.
سه: برای اجرایی شدن امتحانات سراسری، ساز و کارهای خاصی باید وجود داشته باشد. یکسان و استاندارد بودن سطح سؤالات در همه جای کشور، بالارفتن سطح ایمنی و حساسیت در مورد عدم انتشار پیش از موعد سؤالات، انتخاب مناسب ارزیابها و ... از این جمله است.
چهار: ممکن است برخی مدیران، معلمان و کارکنان آموزشی مدارس برای بالابرن نام و جایگاه خود و مدرسه شان، دست به اقدامات خلاف قانون زده و به قول خود به دانش آموزان از طرقی کمکهایی برسانند تا در نهایت معدل آنها را بالاتر بیاورند. در این زمینه نیز باید ساز و کارهای نظارتی قوی وجود داشته باشد.
نباید گمان کنیم که برخی افراد، مؤسسات و آموزشگاههای فعال در عرصه کنکور، با از بین رفتن نقش فعلی کنکور، به همین سادگی کوتاه میآیند؛ بنابراین جا دارد که آموزش و پرورش در قالبهای گوناگون آموزشی و فوق برنامه، به گونهای دانش آموزان و والدین را راضی کند که عملاً هیچ نیازی به برنامههای خارج از مدرسه نباشد و اجازه ندهد که برای امتحانات سراسری هم کیسه دوخته شود.
در هر صورت، مسئولان کشور باید این معضل را در نهایت حل کنند؛ از طرفی اگر کنکور به شیوه فعلی ادامه داشته باشد، همچنان آسیبهای سالهای گذشته گریبان گیر ما خواهد بود. اگر کنکور حذف و یا نقش آن کمرنگ شود – که بسیار ضروری است - نیز باید ملاحظاتی صورت گیرد و زیرساختهای آن آماده شود. در غیر این صورت از یک چاله بیرون میآییم و به چاله دیگری میافتیم.
منبع: جهان نیوز