مدت زیادی تا آغاز سال تحصیلی نمانده است و ثبت نام مدرسه برای دانش آموزان از مهمترین دغدغه برای آنها شده است، اما در برخی از مواقع مواردی از جمله حد نصاب نمره و یا آدرس محل سکونت دردسرهایی را برای دانش آموزان و والدین آنها به وجود میآورد.اما این روزها که دانش آموزان و والدین آنها در جستجوی ثبت نام مدرسه هستند، والدین یکی از دانش آموزان در تهران برای ثبت نام فرزندش که پایه هفتم است، با مشکلات فراوانی برخورد کرده و این موضوع آنها را به شدت گلایهمند کرده است.
متن پیام شهروند خبرنگار
دخترم پایه ششم را تمام کرده بود و برای پایه هفتم باید در مدرسه جدید ثبت نام میکردم. چهارشنبه هشتم تیر به ستاد ثبت نام منطقه ۱۱ آموزش و پرورش واقع در مدرسه رهنما نزدیک به میدان منیریه رفتم و فرم پر کردم.گفتند: دو هفته دیگر خبر میکنند. بیش از دو هفته گذشت و خبری نشد.
چهارشنبه ۲۲ تیر دوباره رفتم به همان ستاد گفتند: همه مدارس تعیین تکلیف شده بجز دو مدرسه، این دو مدرسه هم در هفته اول مرداد مشخص میشود. یکی از آنها مدرسهای بود که میخواستم ثبت نام کنم. هفته اول مرداد شد و روزی چند بار زنگ میزدم، اما تلفن یا اشغال بود و یا کسی گوشی را برنمی داشت. مجبور شدم مرخصی گرفتم و دوشنبه ۱۰ مرداد به اداره آموزش و پرورش منطقه مراجعه کردم.
اما در حین ناباوری به من گفتند ۳۰ نفر برای انتقال به آن مدرسه انتخاب شدند، اما اسم دختر شما در این لیست نیست. مرا به معاون اداره ارجاع دادند. بعد از حدود ۲۰ دقیقه صحبت و طرح مشکل و اصرار در نهایت گفت: برو فردا بیا. سه شنبه دوباره رفتم دفترش باز صحبت کردیم و بالاخره راضی شد و به مدیر مدرسه زنگ زد که دخترم را ثبت نام کند و گفت: فردا ساعت ۷ و نیم برو مدرسه. فردا (چهارشنبه ۱۲ مرداد) ساعت ۷ جلو مدرسه بودم. مستخدم مدرسه تازه در را باز کرده بود. اولین نفر بودم و هنوز مدیر مدرسه هم نیامده بود.
خانم مدیر ساعت ۷ و نیم آمد. موضوع را گفتم. پرونده تحصیلی دخترم را گرفت و نگاهی به کارنامه هایش انداخت و گفت: این که یک نمره "خوب" دارد ما نمیتوانیم ثبت نام کنیم. باید همه نمراتش «خیلی خوب» باشد. گفتم: نوبت اول سال ششم یک «خوب» گرفته است که آن هم به خاطر مجازی بودن و اختلالات شاد بود. اما نوبت دوم که امتحانات حضوری بوده همه درسها را «خیلی خوب» شده است؛ امتحان حضوری که سختتر است. پرسید: دخترتان حافظ قرآن است. گفتم: نه. گفت: حافظ یک جز هم نیست؟ گفتم: خیر در شبهای تابستان هم من و هم دخترم صفحه قرآن میخوانیم، اما اوحافظ قرآن نیست.
خانم مدیر در تهایت گفت: نمیتوانم ثبت نام کنم. کمی که صحبت کردیم، گفت: بگذار ثبت نامهای خودمان تمام شود ببینم چه میشود، هفته بعد مراجعه کنید. دوشنبه که به دلیل عاشورا تعطیل است روزچهارشنبه مراجعه کنید.
چهارشنبه ۱۹ مراجعه کردم خانم مدیر مدرسه اصلا یادش نبود و دوباره همه چیز را برایش توضیح دادم. چیزهایی یادش آمد. نیم ساعتی صحبت و بحث کردیم و در نهایت گفت: دختر شما نمره «خوب» دارد و من نمیتوانم ثبت نام کنم. اگر در محدوده مدرسه ما باشید حتی اگر نمره «قابل قبول» هم داشته باشد ثبت نام میکنم، اما چون در محدوده نیستید، نمیشود. بعد از اصرار زیاد گفت: فرهنگی هستید؟ اگر فرهنگی باشید باز میشود کاری کرد. گفتم: معلم نیستم، اما شغلم فرهنگی است. گفت: نه، باید معلم باشید.
شنبه مورخ ۲۲ مرداد ساعت ۷ و نیم برای چندمین بار رفتم اداره. به محض ورود با معاون اداره روبرو شدم. ابتدا از دیدنم تعجب کرد و گفت: چرا دوباره اینجایی؟ ماجرای رفتن به مدرسه را برایش توضیح دادم. گفت: او نباید شما را به اداره ارجاع بدهد. زنگ زد به مدیر مدرسه و با لحنی ملایم، چون من حضور داشتم اعتراض کرد که چرا والدین را دوباره به اداره ارجاع میدهید؟
خودتان باید مسئله را بین خودتان حل کنید. خلاصه در نهایت گفت: «ما لیست دانش آموزان مجاز برای ثبت نام در آن مدرسه را فرستادیم و اسم دختر شما هم در این لیست است برو پیش مدیر مدرسه و با هم صحبت کنید و مشکل را حل کنید و من معتقدم مشکل قابل حل است. شما باید با گفتگو با مدیر مدرسه مشکل را حل کنید. ما دیگر نمیتوانیم کاری بکنیم. شما صبح دوشنبه به مدرسه مراجعه کنید.
دوشنبه ۲۴ مرداد برای چندمین بار به مدرسه رفتم. اسمم را دیگر یادش مانده بود، گفت: شما باز برای چه آمدید؟ ماجرای رفتن به اداره و صحبتهای جناب معاون را برایش توضیح دادم. حرف خودش را زد و گفت: نمیتوانم ثبت نام کنم، چون دختر شما نمره خوب دارد. گفتم: آقای معاون گفتند که اسم دخترم در لیست است و مشکلی نیست.
گفت: در لیست هم که باشد، چون نمره «خوب» دارد نمیتوانم ثبت نام کنم. گفتم: پس چرا آقای معاون این طور به من میگوید. آنجا که میروم یک حرف میزنند و شما حرف دیگری میگویید.
گفت: آنها برای این که شما را از سر خودشان باز کنند این طور میگویند و میفرستند پیش ما. اما به ما میگویند براساس مصوبات ستاد ثبت نام عمل کنید.
گفتم: چرا دو جور حرف میزنید و دروغ میگویید. ادراه میگوید اسم دختر شما در لیست هست و مشکلی ندارد، اما شما چیز دیگری میگویید..»
به هر حال به مدیر مدرسه گفتم: اشکالی ندارد، اما این نحوه برخوردها یادم میماند»؛ خداحافظی کردم و برگشتم. پس از دو ماه دوندگی و بیش از ۱۰ بار رفتن به اداره و مدرسه به نتیجه نرسیدم. بعد از همه این پیگیریهای مکرر احساس کردم که ثبت نام نکردن دخترم در این مدرسه به دلایل دیگری است که نمیخواهند به من یا هر کسی دیگری بگویند و در محدوده نبودن و یا نمره خوب داشتن بیشتر بهانه است.
چون هم معاون اداره و هم مدیر مدرسه چند بار به صراحت گفتند که اگر در مدرسه دیگر ثبت نام کنید اشکالی ندارد و میتوانیم به مدیر آن مدرسه زنگ بزنیم و در آن مدرسه ثبت نام کنید این در حالی بود که آن مدارس نه تنها خارج از محدوه بلکه بسیار دورتر از ما بود.
برای همین بعد از حدود دو ماه دوندگی، تازه فهمیدم این پاسکاریهایی را که برای بسیاری از والدین انجام میدهند و طرف بعد از این همه دوندگی خسته میشود و یا در نهایت به جایی نمیرسد و رها میکند.