در منطقه درکه تهران، از کوهسار گرفته تا هزارسنگ و شاهحسینی و ولنجک، سگهای ولگرد در حال آزار مردمند؛ چه وقتی زل میزنند به چشم عابران، چه وقتی پرسه میزنند و دم میجنبانند، چه وقتی خیز برمیدارند برای حمله، چه زمانی که کسی را زخمی میکنند و چه شبها که زوزهها و عوعوکردنهایشان خواب را بر اهالی حرام میکند. در کوهستانهای شمال تهران، سگها مثل قارچ میرویند و تکثیر میشوند، همانجا کنار آدمها تولیدمثل میکنند و همانجا به دست آدمهایی مشکوک تغذیه و تیمار میشوند. ساکنان منطقه درکه بهتازگی طوماری امضا کردهاند و برای خلاصی از این وضع دست به دامان شورایاری، شهرداری و سامانه ۱۳۷ شدهاند، اما تا امروز واکنشی ندیدهاند.
یکی از اهالی، عکسهای دلخراش سگگزیدگیها را برایمان ارسال میکند و فیلمهایی که شکار لحظهاند و سگها را هنگام حمله نشان میدهند در اختیارمان میگذارد. از سوی دیگر در حرکتی مشکوک بنرهایی از سوی حامیان سگها در منطقه درکه بهوفور توزیع شده که ۳۶ حالت رفتاری سگها که نشانگر حال روحی آنهاست را به مردم محل آموزش میدهد تا اهالی یاد بگیرند کاری نکنند که سگها ناراحت یا عصبانی شوند! خلاصه درکه تهران جولانگاه سگهاست و اهالی محل چارهای ندارند جز اینکه پاورچین بروند تا خلوت سگها بههمنخورد.
اما تنها درکه نیست که از این وضع رنج میبرد، چون قلمرو سگهای بیصاحب چنان گسترده شده که دور تا دور شهر و استان تهران را درنوردیده بهطوریکه مردم کوهسار و شهرک قائم همان رنجی را میبرند که مردم شهرهای جدید پردیس و پرند، اما در این ماجرا چند چیز اشکال دارد و جور در نمیآید، اینکه چرا شهرداریها دست روی دست گذاشتهاند و دستگاههای بازرسی و نظارتی نیز سکوتی تاملبرانگیز اختیار کردهاند درحالیکه گروههای حامی سگها مثل دایههایی مهربان بسیار فعالند.
شهرداری: بیاعتنا نیستیم مشکل چندبعدی است
مراجعات مکرر به شهرداری مناطق، بالا و پایینرفتن پلههای شورایاریها و از این دفتر به آن دفتر رفتن و نامه نوشتن و درخواستهای شفاهی پیاپی و حتی متوسلشدن به نمایندههای مردم در شوراهای شهر تابهحال برای حل معضل سگهای ولگرد کارساز نبوده است؛ طوری که کم مانده در برخی مناطق، مردم تهران خانه و کاشانه را رها کرده و رحل اقامت در نقطهای امنتر بیفکنند. البته جاهای دیگر نیز از دست سگها چندان امنیتی ندارد، مثل شهرک ابریشم حصارک که زیرمجموعه شهرداری چهارباغ است و یکی از ساکنان مسکن مهر ۱۰هزار واحدی آن در گفتگو با ما از جولان سگهایی میگوید که در نبود فضای بازی و تفریح برای بچهها به بازیچههای آنها تبدیل شدهاند که گاهی کار با زخمیشدن کودکان به جاهای باریک میکشد.
در شهر تهران چند ماهی است وظیفه سروسامان دادن به این اوضاع از شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل گرفته و به سازمان مدیریت پسماند سپرده شده؛ یک جابهجایی مسئولیت که علتش قابل درک نیست. گفتگو با مسئولی در این سازمان نیز برای ما میسر نشد، اما وقتی با عبدالمطهر محمدخانی، سخنگوی شهرداری تهران صحبت کردیم موضع شهرداری و گیر و گور کار تا حدی دستمان آمد. او به ما گفت که شهرداری نسبت به جمعآوری سگهای ولگرد بیاعتنا نیست، چون در این حوزه، هم دغدغه دارد و هم مطالبه جدی مردم در مناطق مختلف است که باید پاسخ داده شود. محمدخانی، اما از یک «اما» حرف زد که دقیقا گره کار در همان است.
او گفت: «گروههایی هستند که فشار میآورند و اجازه جمعآوری سگها را نمیدهند و درعینحال با غذادادن به آنها باعث تکثیرشان میشوند. همچنین برخی پیمانکاران این سگها را از مناطق دیگر جابهجا کرده و به تهران میآورند، ضمن اینکه برخی گروهها و NGO ها، ادبیاتی را جا انداختهاند که غذادادن به سگهای ولگرد برای عدهای تبدیل به ارزش شده است.» این گفتههای محمدخانی، با تصاویر بنرهایی که در اختیار ما گذاشته شده تطابق زیادی دارد، بنرهایی که از سوی حامیان سگها در منطقه درکه بهوفور توزیع شده که ۳۶ حالت رفتاری سگها که نشانگر حال روحی آنهاست را به مردم محل آموزش میدهد تا اهالی یاد بگیرند کاری نکنند که سگها ناراحت یا عصبانی شوند!
پای پولهای کلان در میان است.
اما آیا شهرداری تهران که شخص اول آن در جلسات هیات دولت حاضر میشود و جایگاه قرص و محکمی در قانون دارد، آنقدر ضعیف است که توان مقابله با حامیان و NGOهای اخلالگر را ندارد؟
در پاسخ به این سوال، سخنگوی شهرداری به ما گفت اینها ناگهان در شمار زیاد مقابل ساختمان شهرداری مناطق و نواحی تجمع میکنند و سروصدا راه میاندازند و تا به خواستهشان نرسند ساکت نمیشوند.
مهدی نبییان، پژوهشگر حیاتوحش که مطالعات عمیق و اسناد دقیقی در مورد پرونده سگهای ولگرد دارد نیز این وضع را تایید میکند و از حامیانی میگوید که در قالب تشکلهای مردمنهاد، بدون مجوز، اما با قدرت یک مافیای سازمانیافته مانع جمعآوری سگها توسط ماموران شهرداری میشوند و شیشه خودروهای آنها را میشکنند و با چاقو به ماموران حمله میکنند.
او حتی به اتفاقی که دو سال پیش در بهبهان رخ داد اشاره میکند که خلاصهاش این است: جمعآوری سگها برای انتقال به یک پناهگاه استاندارد و سپس حمله شبانه حامیان به این پناهگاه و تیراندازیکردن و فراریدادن همه سگها. اما اینکه چرا افراد بهظاهر حامی مایلند سگها در شهرها رها باشند و تا میتوانند تولیدمثل کنند یک ماجرای پیچیده دارد که ریشهاش در پولهای هنگفتی است که جابهجا میشود.
نبییان دراینباره به ما میگوید: «از دید این افراد هر سگ ولگرد یک منبع درآمد است که میتوانند به نام حمایت از آنها در صفحات مجازیشان از مردم پول بگیرند که در تهران حداقل۱۵۰ مورد از این پیجها وجود دارد که به اذعان خودشان ماهانه ۳۰ تا ۵۰میلیون تومان کمک مردمی دریافت میکنند.» این کارشناس تاکید میکند مدارکی در دست دارد که این حامیان صوری خودشان دستوپای سگها را میشکنند و با انتشار فیلمهایی از این صحنه از احساسات جریحهدارشده مردم برای کسب درآمد استفاده میکنند و سهمی از این پولها را برای شبکههای فارسیزبان که رهبر این جریانند، ارسال میکنند.
منبع : جام جم
بیشتر بخوانید