درطول این سالها سینمای ایران تنها به مرکز و مسائل ریز و درشت آن خلاصه شده است. همهِ سینمای ایران وقفِ پایتخت شده و دیگرِ نگاهها، سلیقهها و موضوعات یکسره به حاشیه رفتهاند. حتی بضاعت نیروها و استعدادهای برجسته شهرستانی هم صرف تعمیق این نگاه یعنی مرکز نشینی شدهاند. بگذریم از اینکه بسیاری از نیروهای شهرستان از معادلات فرآیند تولید فیلم عملا کنار گذاشته شدهاند و تقریبا جایگاهی ندارند.
در چهار دهه گذشته شهرستانها، دغدغهها، مشکلات، نیازها و فرهنگشان هیچ نمودی در سینمای ما نداشتهاند و همه چیز به تهران محدود شده است. در حالیکه بخش عمده جمعیت کشور در خارج از مرکز زندگی میکنند و سینمای ایران برای آنها آوردهای درخور و چشمگیر ندارد. سینمای ایران اگر میخواهد مخاطب مراکز استانی و شهرستانی را به جرگه مخاطبان پروپاقرص خود اضافه کند نیاز مبرمی دارد که ساز و کار تازهای پیش بینی کند تا این اتفاق بزرگ بیفتد.
سینمای ما در شکل طبیعیاش با بحران مخاطب روبروست و ما حجم حیرت انگیزی از مخاطبان کشور را کنار گذاشته ایم، چون برنامهای مدون، کارآمد و مستمر برای ارضای سلیقه و ذائقه مخاطب شهرستان نداریم. این توجه همه جانبه به مرکز و دغدغههای مرکز نشینان و آن را عیار و متری مناسب برای همه ذائقههای کشور پنداشتن، بزرگترین ضربه را به سینمای ما زده است. چرا این خیل عظیم و مشتاق با این گستره حیرت انگیز از تنوع فرهنگی را نباید به جامعه مخاطبان کشور اضافه کنیم؟ مشکل کجاست؟ وقتی که هم توانایی انجام این کار راداریم و هم پتانسیل آن در بخشهای مختلف شهرستان وجود دارد. چرا با یک برنامه ریزی اصولی و هدفمند سینمای ایران را به ضیافت چشم اندازهای تازه در اقصی نقاط کشور نبریم؟
محمد خزاعی از ابتدای ریاست سازمان سینمایی با هدف گسترش عدالت فرهنگی سفرهای استانی به برخی از استانهای محروم انجام داد که موجی از همدلی را در بین کارشناسان و متخصصان برانگیخت. سیاست جدید سازمان سینمایی کاربزرگی در حوزه به کارگیری و استفاده استعدادها و فرهنگهای جدید در شهرستانها و مراکز استانی خواهد بود. اینکه سینما بخواهد به طور مستمر اسباب حضور آثار شهرستانی را در فیلمهای مختلف فراهم کند به طور قطع میتواند باب فتح مهمی باشد برای حضور و نمایش دغدغهها و فرهنگهای شهرستان بر پرده سینماهای ما. اما این اتفاق به دلایل گوناگون همچنان نیفتاده است. اگر سینمای ما بتواند از ظرفیتهای شهرستان در حوزههای مختلف به خوبی استفاده کند، علاوه براینکه به غنای فرهنگی و محتوایی سینما کمک فوق العادهای خواهد کرد، ضریب نفوذ سینما را در مناطق مختلف ایران نیز افزایش خواهد داد. البته که این قدم اول است و هنوز تا رسیدن به هدف غایی راه درازی در پیش دارد.
به نظر میرسد محمد خزاعی ریاست سازمان سینمایی کشور قصد دارد با به کارگیری پتانسیلهای استعدادها و ظرفیتهای شهرستان آنها را در ساخت آثار جدید سینمایی سهیم کند حداقل حسن این کار این است که حالا مخاطب شهرستانی داستانهای خودش را بر پرده سینما خواهد دید ودیگر تنها آثار مرکز نشینان پرده سینماها را اشغال نخواهد کرد.
حسین کربلایی طاهر