لیز تراس نخست وزیر انگلیس، در دوره مبارزات انتخاباتی خود برای رهبری حزب محافظه کار انگلیس، خطاب به گروه «محافظه کار دوستان اسرائیل» گفت که در صورت انتخاب شدن، انتقال سفارت انگلیس از تل آویو به قدس را بررسی خواهد کرد.

تراس پس از رسیدن به نخست وزیری، در حاشیه جلسه مجمع عمومی سازمان ملل در دیدار با یائیر لاپید، نخست وزیر موقت رژیم صهیونیستی که از او به عنوان «دوست عزیز» خود تعبیر کرد، وعده تجدید نظر در مورد انتقال سفارت انگلیس از تل آویو به قدس اشغالی را تکرار کرد.

وضعیت شهر قدس سخت ترین مسئله در مناقشه اسرائیل و فلسطین و تلخ ترین، طولانی ترین و لاینحل ترین درگیری بین المللی زمان ما است. اسرائیل پس از جنگ ژوئن 1967 قدس شرقی را به همراه بقیه کرانه باختری و نوار غزه به تصرف و اشغال خود در آورد که این منطقه هنوز هم در جامعه بین الملل به عنوان یک منطقه اشغالی شناخته می شود.

در حالی نخست وزیر جدید انگلیس برخلاف موضع گذشته لندن، از انتقال سفارت این کشور به قدس اشغالی دم می زند که مقامات و گروه های فلسطینی نسبت به پیامدهای ناگوار اجرای این تصمیم شوم هشدار داده و تأکید کرده اند که این کار امنیت و ثبات منطقه را به خطر می اندازد و روابط فلسطین و کشورهای عربی و اسلامی با انگلیس را تخریب خواهد کرد.

به منظور بررسی ابعاد اظهارات نخست وزیر انگلیس در مورد انتقال سفارت این کشور از تل آویو به قدس اشغالی، تحولات جاری فلسطین و تنش زایی هایی اخیر رژیم صهیونیستی در کرانه باختری، با دکتر «احمد الزین» نویسنده و تحلیلگر برجسته مقیم لندن گفتگو کرده ایم که در ادامه جزئیات این گفتگو را می خوانید:

چرا لیز تراس به دنبال انتقال سفارت انگلیس از تل آویو به قدس اشغالی است؟

احمد الزین: پس از آنکه دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در سال ۲۰۱۷ قدس اشغالی را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخت و سفارت این کشور را از تل آویو به قدس منتقل کرد، «ترزا می» نخست وزیر وقت انگلیس اعلام کرد که این کشور قصد ندارد سفارت خود را از تل آویو به قدس منتقل کند و با این رویکرد موافق نیست، زیرا احتمالا کمکی به موفقیت تلاش‌ها برای برقراری صلح در منطقه نخواهد کرد. وزارت خارجه انگلیس نیز با انتشار یک بیانیه اعلام کرد که برای انتقال سفارت تلاشی نخواهد کرد و وضعیت اماکن دیپلماتیک در سرزمین‌های اشغالی تغییر نمی‌کند. اما لیز تراس وزیر خارجه سابق و مهمترین نامزد وقت جانشینی بوریس جانسون برای نخست وزیری، متعهد شد که در صورت انتخاب شدن به عنوان نخست وزیر سفارت انگلیس را از تل آویو به قدس اشغالی منتقل خواهد کرد؛ موضعی که برخلاف موضع رسمی دولت انگلیس بود و به عنوان یک اظهار نظر تبلیغات انتخاباتی برای جلب توجه و حمایت اعضاء سازمان «یهودیان محافظه کار حامی اسرائیل» درنظر گرفته شد که البته همین امر بعدا باعث شد تا تراس به عنوان نخست وزیر انگلیس انتخاب شود.

دنباله روی تراس از دونالد ترامپ در قبال قدس اشغالی را چگونه ارزیابی می کنید؟

احمد الزین: انگلیس یکی از ۱۲۸ کشوری بود که به قطعنامه سازمان ملل در محکومیت تصمیم دونالد ترامپ به انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس اشغالی و به رسمیت شناختن آن به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۷ رأی داد، اما پس از آنکه لیز تراس به نخست وزیری رسید، بررسی موضوع انتقال سفارت انگلیس به قدس را شروع کرده و در یکی از اظهارات خود گفت: «اهمیت و حساسیت مکان سفارت انگلیس در اسرائیل را درک می‌کنم. گفتگو‌های متعددی در این خصوص با یائیرلاپید انجام داده ام». لیز تراس از این رو سیاست و رویکرد دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در قبال مسئله قدس را دنبال می‌کند که ارتباط محکم و علاقه شدیدی به رژیم صهیونیستی دارد و اساسا به عنوان وفادار به این رژیم معروف است. گواه براین مدعا اظهارات سیاسی او در زمان سکانداری در وزارت خارجه است که گفته بود: «سابقه من در دفاع از اسرائیل در صحنه جهانی روشن است. برای من افتخاری است که یکبار دیگر بر پایبندی انگلیس به حمایت از اسرائیل از طریق شراکت راهبردی جدید در کنار یکدیگر تأکید کنم. امنیت و سلامت اسرائیل برای ما اهمیت بسیار زیادی دارد. ما برای حمایت بیشتر از اقلیت یهود در انگلیس برنامه داریم».

هدف از تنش زایی رژیم صهیونیستی در فلسطین به ویژه کرانه باختری در برهه اخیر چیست و پاسخ مقاومت به آن را چگونه ارزیابی می کنید؟

احمد الزین: رژیم صهیونیستی همچنان به حملات نظامی و امنیتی خود در کرانه باختری ادامه داده، افراد بسیاری را بازداشت و فعالان و رهبران جنبش جهاد اسلامی را ترور می‌کند. تداوم سیاست تنش زایی و خشونت رژیم اسرائیل در کرانه باختری، دنباله سیاستی است که این رژیم از همان آغاز تأسیس با اهداف سیاسی و سرکوب اتخاذ کرده و اکنون نیز با نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات در سرزمین‌های اشغالی، این سیاست با اهداف انتخاباتی تشدید شده است. این تنش زایی باعث شده تا مردم فلسطین و نیرو‌های مقاومت در جهاد اسلامی به دفاع از خود بپردازند و عملیات انتقام جویانه را علیه مسئولان صهیونیست انجام دهند که در نتیجه آن درگیری‌ها در کرانه باختری روزافزون و مستمر شده است. در داخل اسرائیل اکنون بحث و جدل در مورد گسترش دامنه حملات به کرانه باختری بالا گرفته و احزاب راستگرای افراطی بر تشدید حملات تأکید می‌کنند.

شهر‌های کرانه باختری طی ماه‌های گذشته شاهد فعالیت چشمگیر گروه‌های مقاومت به ویژه گردان‌های قدس و شهدای الاقصی بوده است. باید یادآور شد که نبرد «شمشیر قدس» نقطه تحول مهمی را به نفع مقاومت رقم زد و طی آن معادله قدس به عنوان مَخلَص مسئله فلسطین تثبیت شد و یک قدرت بازدارندگی بزرگی را مقابل اشغالگران شکل داد، در شکل گیری گردان مقاومت جنین به شکل سازماندهی شده علیه اسرائیل و اتحاد مردم فلسطین در کرانه باختری، نوار غزه و سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ سهیم بوده و پیامد‌های سنگینی برای رژیم صهیونیستی داشته است. عملیات نظامی علیه جنبش جهاد اسلامی در نوار غزه نیز در اوت گذشته معادله «وحدت میدان‌ها» را برای همه گروه‌های کرانه باختری، غزه و بیت‌المقدس ایجاد کرد و وقایع اخیر در قدس و کرانه باختری موتور این عملیات که حکایت از پیشرفت ناگهانی در توان نظامی و اطلاعاتی مقاومت داشت را به حرکت در آورد. در حالی که اسرائیل به اهداف خود نرسیده و مقاومت از مرحله دفاع از خود وارد مرحله حمله شد.

کارشناسان فلسطینی از توسعه سامانه رزمی مقاومت فلسطین که با پشتیبانی محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران بدست آمده خبر داده اند؛ سامانه‌های موشکی، زیردریایی و پهپادی که سیستم دفاعی اسرائیل را سردرگم کرده و تجربیات و دستاورد‌های نظامی و اطلاعاتی زیادی را برای مقاومت به ارمغان آورد؛ به گونه‌ای که توانمندی‌های مقاومت بسیار توسعه یافته تا حدی که به سطح توانمندی یک ارتش رسیده است. این همان چیزی است که شهروندان فلسطینی را به انجام یک سری عملیات کماندویی و شهادت طلبانه و تیراندازی تشویق کرد که منجر به کشته شدن ده‌ها شهرک نشین و سرباز صهیونیست در تل آویو، بئرشبا، حیفا، بیت المقدس، غرب اشغالی شد که برای رژیم صهیونیستی در سطح امنیتی و سیاسی غافلگیرکننده و دردناک بود، زیرا به عمق مناطق اشغالی داخل سرزمین‌های فلسطینی وارد شد و توانایی و کارآمدی مقاومت در ورود به این مناطق علی رغم موانع امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی را به نمایش گذاشت. براین اساس منحنی عملیات فلسطینی‌ها علیه رژیم صهیونیستی که ترس و وحشت را در بین شهرک نشینان گسترش داده، افزایش یافته است، به ویژه در شرایطی که هیچ جناح فلسطینی این عملیات را برعهده نگرفته است، به این معنی که این عملیات‌ها را می‌توان تحت عنوان عملیات‌های فردی طبقه بندی کرد، که باعث می‌شود موضوع برای اسرائیل پیچیده‌تر و خطرناک‌تر شود.

انتقال سفارت انگلیس به قدس اشغالی چه تبعاتی خواهد داشت؟

احمد الزین: تصمیم انگلیس برای بازنگری در محل سفارت خود در اسرائیل می تواند منجر به انتقال این سفارت از تل آویو به بیت المقدس شود که این اقدام خشم فلسطینی ها را برانگیخته و با رد رسمی فلسطین از سوی تشکیلات خودگردان و جناح های فلسطینی مواجه شده است؛ چرا که این تصمیم انگلیس نقض مشروعیت بین المللی تلقی می شود و می تواند رژیم اشغالگر اسرائیل را تشویق به تشدید روند یهودی سازی و آوارگی به صورت سیستماتیک و شتابان در دوره اخیر به ویژه در قدس کند تا به برنامه ها و جاه طلبی های خود در اعلام حاکمیت کامل بر بیت المقدس، مسجد الاقصی و تأسیس معبد ادعایی یهودی دست یابد. این ممکن است بر روابط انگلیس با جهان عرب و اسلام تأثیر بگذارد و به منافع اقتصادی آن آسیب برساند. رهبران گروه‌های فلسطینی هشدار داده‌اند که انتقال سفارت به بیت‌المقدس فاجعه‌بار و تنش زایی خطرناکی است که راه‌حل تشکیل دو کشور را تضعیف کرده و به روابط با انگلیس آسیب می‌رساند. حماس انتقال سفارت انگلیس به قدس اشغالی را جنایت جدیدی از سوی آن کشور علیه مردم فلسطین و نقض آشکار قوانین بین‌المللی دانسته و بدین ترتیب انگلیس شریک کامل رژیم جنایتکار در تجاوز به مردم فلسطین خواهد بود. بقیه جناح های فلسطینی نیز این اقدام حساب نشده را محکوم کرده و نسبت به انعکاس چنین اقدامی برای دامن زدن به مناقشه فلسطین و اسرائیل و فشار بیشتر به سمت خشونت، رویارویی و درگیری آشکار با این رژیم اشغالگر صهیونیستی و آغاز انتفاضه های جدید در قدس اشغالی هشدار داده اند. عواقب این اقدام انگلیس ممکن است به وقوع درگیری مسلحانه و نبردهای میدانی منجر شود که امنیت و ثبات در سرزمین های اشغالی فلسطین را تضعیف کرده و همچنین رنج مردم فلسطین را افزایش می دهد.

این تصمیم جدید انگلیس و اجرای آن چه تاثیری بر افزایش مشکلات ملت فلسطین و منطقه خواهد داشت؟

احمد الزین: انگلیس مسئولیت مستقیم تاریخی ایجاد رژیم «اسرائیل» را بر عهده دارد و آغازگر مناقشه خونین اسرائیل و فلسطین در بیش از یک قرن گذشته بوده است. از نظر تاریخی، انگلیس در سال1917، اعلامیه بالفور را صادر کرد و در جنگ ژوئن 1967، اسرائیل بیت المقدس شرقی را به همراه بقیه کرانه باختری و نوار غزه به تصرف خود درآورد و بدین ترتیب تصرف کامل فلسطین تاریخی را کامل کرد. دو هفته پس از پایان جنگ، «اسرائیل» به طور یکجانبه الحاق قدس شرقی را اعلام کرد و شورای امنیت بلافاصله این اقدامات را محکوم و آن را غیرقانونی و باطل دانست. در سال 1980، زمانی که کنست رسماً تصمیم به الحاق قدس شرقی گرفت، شورای امنیت اسرائیل را - «با شدیدترین عبارات» - سرزنش کرد.

جامعه جهانی تا به امروز قدس شرقی را منطقه‌ای اشغالی می‌داند که وضعیت آن به یکی از دشوارترین مسائل در مناقشه فلسطین و اسرائیل و یکی از خشن‌ترین و طولانی‌ترین درگیری‌ها تبدیل شده است. بنابراین، انگلیس اساس مشکل فلسطین است و مسئله فلسطین از برنامه ریزی رهبران سیاسی آن آغاز شد و اکنون با انتقال سفارت این کشور به بیت المقدس، جنایت و گناه آن در به رسمیت شناختن شهر اشغالی قدس برای اشغالگران صهیونیست و غصب حقوق مردم فلسطین کامل می شود.

 این اقدام همچنین یکی از وحشیانه ترین حملات انگلیس به طرح تشکیل دولت فلسطین تلقی می شود و از این رو «اسرائیل» را تشویق می کند که بدون مجازات از پاسخگویی به اقدامات غیرقانونی خود بگریزد و تحت حمایت آمریکا، انگلیس و غرب باشد. این حمایت غرب شامل کمک های مادی و تسلیحات پیشرفته برای تضمین برتری نظامی و حفظ امنیت وجودی اسرائیل بوده است. این همان چیزی است که بر هژمونی، استبداد، استکبار، تجاوز و جنایت علیه مردم فلسطین در داخل و خارج از کشور می افزاید. اسرائیل همچنان به کشتار فرزندان و زنان فلسطینی با خونسردی ادامه می دهد و رهبران و جوانان آن را به ناحق و تجاوزکارانه دستگیر و ترور می کند.