همه میدانیم زنان بخش مهمی از جامعه هستند که در پیشرفت یا عقبماندگی جوامع انسانی نقشآفرین هستند. استعمارگران و آنها که زندگی خود را مدیون استثمار دیگران میدانند تمام تلاش خود را برای سوءاستفاده از زنان به کار میگیرند. گاه این سوءاستفاده از طریق بهرهگیری از جذابیتهای جنسی آنان است و گاه با استفاده بردهوار از نیروی کار ارزان آنها است. جالب این است که همین قدرتمندان سوءاستفادهگر برای بهرهکشی هر چه بیشتر از زنان شعار دفاع از حقوق زنان را نیز سر میدهند. با تبلیغ برهنگی زنان و تبدیل آنها به کالای جنسی شعار آزادی زنان را سر میدهند و با پرداخت حداقل حقوق به نیروی کار زنان شعار دفاع از حضور زن در عرصه فعالیتهای اجتماعی و برابری با مردان سر میهند. این در حالی است که محصول رفتار آنان نتیجهای جز بردگی زن در عرصه جنسی و جسمی نداشته است. امروز بسیاری از زنان غربی که در دام شعارهای به ظاهر زیبای این مدعیان حقوق بشر قرار گرفتهاند، احساس میکنند در بدترین شرایط بردگی و تبعیض و بیعدالتی قرار گرفتهاند. احساس میکنند هیچ راه فراری ندارند و برای حفظ حیات خود و برخورداری از حداقل امکانات زندگی چارهای جز تن دادن به خواست نامشروع استعمارگران مدرن دنیای غرب ندارند.
نگاهی کوتاه به خشونت و تبعیض جنسیتی در غرب
رفتار تبعیض آمیز و بی رحمانه غربیها با زنان موجب رشد سریعتر میزان خودکشی در زنان، نسبت به مردان شده است. درمیان سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶، با وجود این که آمار خودکشی در مردان نیز ۲۱ در صد در حال افزایش بود، افزایش این آمار برای بانوان نزدیک به ۵۰ درصد بود. افزایش چند برابری در صد خودکشی زنان، در مقایسه با مردان، نشان دهنده افزایش زن ستیزی در غرب است.
در آمریکا ۴۷ در صد از زنان و نزدیک به ۳۰ در صد از افراد بالای ۶۰ سال سرپرست خانوار هستند. بحران خانواده دامن گیر اروپای غربی نیز شده است، به حدی که در کشوری مثل فرانسه، حدود ۴۹ درصد و در لوکزامبورگ، حدود ۵۹ در صد بانوان سرپرست خانوار هستند.
همچنین بر اساس گزارشهای رسمی از هر ۵ دانشجوی زن، یک نفر در طول دوران تحصیل خود، در معرض تعرض جنسی قرار گرفته است. بیش از ۹۰ درصد از قربانیان تعرض جنسی در دانشگاه، این مسئله را گزارش نمیکنند. خشونت جنسی در غرب تبدیل به بزرگترین معضل اجتماعی شده است بر اساس آمار رسمی از هر ۴ دختر، یک دختر و از هر ۶ پسر، یک پسر، پیش از ۱۸ سالگی، در معرض سوء استفاده جنسی قرار میگیرند. ۲۹/۹ درصد از تجاوزات جنسی بین سنین ۱۱ تا ۱۷ سالگی است.
غرب بی رحم و استثمارگر میکوشد همین شیوه را در کشورهای دیگر از جمله جهان سوم نیز به کار گیرند. آنها به تجربه دریافته اند اگر بتوانند در مسیر استعمارگری زنها را همراه خود کنند و بتوانند شعارهای فریبنده خود را به خورد آنها بدهند قطعا به بسیاری از اهداف شوم خود دست پیدا خواهند کرد.
ارتقاء جایگاه زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی که بخش مهم این پیروزی مدیون حضور آگاهانه و شجاعانه زنان در عرصهی مبارزات و تظاهرات خیابانی بود زنان هویتی دیگر پیدا کردند. از منجلاب فساد و بردگی به عزت انسانی دست پیدا کردند. انقلاب اسلامی با الهام از آموزههای قرآن و مکتب اهل بیت نقشی بی بدیل را برای حضور اجتماعی زنها در مدیریت جامعه تعریف کرد. این مدیریت همراه با حفظ عفت و پاکدامنی جلوه گر شد تا آنچه نتیجهی حضور فعال زنان باشد همان جایگاه انسانی اشان باشد نه نگاه بردگی که در غرب برای زنان تعریف میشود. این گونه بود که زنان در فضای پاک جامعه اسلامی به موقعیتهایی دست پیدا کردند که در طور تاریخ چنین موقعیتی برای آنان فراهم نشده بود. دختران پابه پای پسران به مدرسه رفتند و خود را به زیور سواد آراستند و نتیجه این شد که طبق گزارش بانک جهانی میزان بی سوادی زنان ایران از ۵۰ تا ۶۰ درصد به کمتر از ۱۰ درصد در سال ۱۳۸۹ کاهش یافت. همچنین طبق گزارش انجمن جهانی اقتصاد، جمهوری اسلامی ایران در عدالت آموزشی بین دختر و پسر، مقام اول جهان را کسب کرده است.
در فضای پاک و بدون تبعیض پس از پیروزی انقلاب اسلامی زمینه برای ورود هر چه بیشتر دختران به دانشگاهها و مراکز آموزش عالی فراهم شد. محصول این فرایند این شد که نسبت دختران در کل دانشجویان، از حدود ۲۵ در صد در دههی ۵۰، گاه به بیش از ۵۰ درصد رسیده است. هر چند در هر سال این درصد در نوسان است به طوری که معمولاً حضور دختران در دانشگاهها نسبت به پسران افزایش مییابد.
انقلاب اسلامی برای زنان شرایطی را فراهم کرد تا بدون هیچ گونه مانع و تبعیضی، صرفا بر مبنای صلاحیتها و توانمندیها آن هم در محدودهی شرع در بسیاری از عرصههای دیگر به موقعیتهایی دست پیدا کنند که هیچ وقت به گمان کسی نمیرسید.
حضور زنان در عرصهی فعالیتهای اجتماعی روز به روز افزایش یافت. زنان بعد از انقلاب اسلامی، نهادهای بسیاری را با رویکردهای فرهنگی- تربیتی، کارآفرینی، خیریهای و حتی پژوهشی راه اندازی کرده اند که در حال حاضر، هزاران عدد از آنها وجود دارد. حضور زنان در نهادهای خیریهای و غیر دولتی، از عرصههای بسیار تاثیر گذار حضور اجتماعی بانوان محسوب میشود.
طبق آمار معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، در سال ۱۳۹۷، بیش از ۲۷۰۰ سمن مربوط به امور زنان در استانهای مختلف سطح کشور فعالیت کرده اند.
حوزه ورزش
با پیروزی انقلاب اسلامی، ورزش کشور، به ویژه ورزش بانوان، دچار تحولات بسیاری شد. افزایش زیرساختها و اماکن ورزشی، حتی در دورترین مناطق کشور، شرایط مثبتی را برای مشارکت در ورزش به صورت عمومی پدید آورد. بر اساس آمارهای موجود، تعداد سالنهای ورزشی در روستاها، در سال ۱۳۵۸، تنها ۵ مورد بود، اما هم اکنون بیش از ۴۰۰ روستا دارای سالن ورزشی است. این غیر از زمینهای چمن ورزشی است که در بسیاری از روستاها ساخته شده است.
تعداد رشتههای ورزشی بانوان از ۷ رشته در سال ۱۳۵۷، به ۳۸ رشته در سال ۱۳۸۳ افزایش یافته است. آمار موجود به مراتب بیشتر از این رقم است. تعداد مربیان ورزشی خانم نیز رشدی نجومی داشته و از ۹ مربی به ۳۵۰۰۰ مربی افزایش یافته و تعداد داوران زن نیز از ۷ نفر به ۱۶۰۰۰ نفر رسیده است، که نشان از افزایش ۲ هزار برابری داور زن است. همچنین تعداد ورزشگاههای اختصاصی بانوان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۰ برابر شده است. در همین رابطه باید گفت که ساختار و تشکیلات ورزش بانوان نیز در حد بسیار بالایی ارتقا یافته است. بعد از تغییرات چندی که در ساختار ورزش بانوان ایجاد شد در نهایت در سال ۱۳۹۷ معاونت توسعه ورزش بانوان تأسیس شد.
احداث اماکن ورزشی ویژه بانوان، برای ورزشهایی نظیر شنا، بازیهای سالنی و... از جمله اقداماتی است که در بسیاری از کشورها بی سابقه است. قرار گرفتن زنان در سکوهای قهرمانی در مسابقات بین المللی از افتخارات بزرگی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی حاصل شده است.
بهداشت و سلامت بانوان
پس از پیروزی انقلاب در حوزه بهداشت و سلامت بانوان جهشهای بزرگی ایجاد شد. از جمله امید به زندگی بانوان در ایران، از ۵۷/۶ سال به ۷۷/۸ سال افزایش پیدا کرد. پزشکان متخصص زن از ۱۵ در صد به ۴۰ درصد افزایش پیدا کرد. پزشکان فوق تخصص زن از ۹ درصد به ۳۰ در صد افزایش پیدا کرد. نسبت پزشکان متخصص زن در حوزهی زنان و زایمان، از ۱۶ درصد به ۹۸ درصد رشد یافته است. در همین زمینه مرگ و میر مادران در هنگام زایمان ۹۰ درصد کاهش پیدا کرده است.
عرصه سیاسی و بین المللی
مهمترین شاخصه مشارکت سیاسی حق رأی و تصدی مسئولیتهای سیاسی است. زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در هر دو زمینه رشد بسیار پیدا کرده اند. مشارکت زنان در همه پرسی ها، تظاهرات و رأی گیریها پا به پای مردان و حتی گستردهتر از آنان بوده است. زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از مسئولیتهای اجرایی را بر عهده گرفته اند. حضور زنان در مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی شهر و روستا نشان از جایگاه ویژه آنها در نظام جمهوری اسلامی است. این در حالی است که زنان در دوران پهلوی، کمترین جایگاه را در مدیریت اداره کشور داشتند.
حقوق قانونی زنان در کشور
در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴، به موضوع زنان و خانواده توجه ویژه شده است. همهی این حقوق متناسب با توانایی زنان و موازین اسلام تصویب شده است. در حوزهی قانون گذاری زنان همچون مردان دارای حقوقی یکسان هستند. نمونه این حق در مجلس شورای اسلامی و شوراها است که زنان با مردان شرایط یکسانی دارند.
عرصه فرهنگ و هنر
هنر زنان در دوران پهلوی، بیشتر در مضامین جنسی و غیر اخلاقی تعریف میشد، جشن هنر شیراز نمونهای آشکار از فساد اخلاقی بی حد و حصر در عرصهی هنر و فرهنگ برای زنان است. با ظهور انقلاب اسلامی، هنرمندی زنان نیز دچار تغییر شد و زنان، با رعایت پوشش و موازین اسلامی، در تمام زمینههای هنری حضوری فعال پیدا کرده اند.
فیلمها و سریالهای ساخته شده و نقش آفرینی زنها در اینها گویای این موقعیت و حضور فزاینده است.
سطح گستردهای از دختران در رشتههای تخصصی هنر در دانشگاهها به تحصیل میپردازند و تاکنون خالق هزاران اثر هنری شده اند.
نیویورک تایمز در گزارشی با عنوان "رمان نویسان زن ایرانی، ستارگان ایران" به پیشرفت خیره کننده زنان نویسنده در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی میپردازد و مینویسد:
«[تعداد]زنان نویسنده در ایران، در طول دهه گذشته ۱۳ برابر شده است و تقریبا برابر با تعداد امروز مردان است... انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹، نقطهی عطفی برای زنان ایرانی در تمام طیفها بوده است.»
شرایطی که نظام جمهوری برای ارتقاء جایگاه زنان در سطوح مختلف فراهم کرد فراتر از آن چیزی است که در این مقال بگنجد. این در حالی است که همهی این پیشرفتها و حضور فعال با پوشش اسلامی بوده است. این تجربهی گران قدر نشان میدهد که حجاب برای خانمها نه تنها بازدارنده نیست بلکه زمینه حضور فعال و سازنده آنها را هر چه بهتر و بیشتر فراهم میکند. با حضور عفیفانه زن در عرصهی فعالیتهای اجتماعی که حجاب از مصادیق این حضور پاک است باعث میشود که نگاهها قبل از آنکه به جسم زن باشد به تلاشها و توانمندیها و نقش آفرینیهای مثبت او باشد. این تجربهای گران قدر است که میتواند الگویی برای همهی زنان در جهان باشد که فعالیت اجتماعی و حضور در عرصهی اجتماع، کرامت انسانی آنها را بر باد ندهد.
آنچه امروز دشمن تحت عنوان حجاب مطرح میکند و دختران جوان جامعه را به به حجابی تشویق میکند دقیقاً در تقابل با حقوق اجتماعی زنان و نقش سازنده این قشر بزرگ است. دشمن میداند تا زمانی که زنان جامعهی اسلامی با حفظ پوشش و عفت درون، در عرصهی اجتماع ورود پیدا کنند هیچ قدرت اهریمنی تاب به بردگی گرفتن آنها را ندارد. آنها میدانند که اگر سد حجاب شکسته شد فتح سایر سنگرها نیز برای آنها ساده خواهد شد و به سادگی میتوانند زمینه ساز حاکمیت جاهلیت مدرن در ایران اسلامی باشند. آنها با تبلیغات شدید و جنگ روانی گسترده با جابجایی ارزشها میکوشند دختران و زنان جامعهی ما را دچار اشتباه محاسباتی کنند. اگر دختران ما در این شرایط ویژه هوشیاری به خرج ندهند بدون تردید در گردابی خواهند غلتید که سال هاست زنان غربی در آن غرق شده اند.
حجاب برای زنان و دختران ما نه تنها بار نیست بلکه ابزار پاکدامنی و حضور شاداب، فعال و سازنده است. حجاب زمینه ساز حفظ کرامت زن و شخصیت والای اوست تا در معرض تهاجم بدخواهان و هوسرانان قرار نگیرد.
با پوشش اسلامی حضور زن در جامعه شکلی انسانی و واقعی پیدا میکند. کنار گذاشتن حجاب با هر انگیزه ای، محصول آن ابتذال زن و فرو افتادن این طبقه ارزشمند به جایگاهی است که نتیجه آن ویرانگری شخصیت متعالی زن خواهد بود.
حجاب زنها خط قرمز نظام جمهوری اسلامی است، همان طور که حفظ کرامت و شخصیت آنها خط قرمز نظام جمهوری اسلامی است.
دربخش آمارها از کتاب صعود چهل ساله تألیف آقایان سید محمدحسین راجی و سید محمدرضا خاتمی فصل هشتم ص ۲۵۷ تا ۲۸۴ استفاده شده است.
بیشتربخوانید
منبع: فارس