یکی از اغتشاشگران بالای سرش می‌آید و تیر خلاص را شلیک می‌کند، اما تیر در اسلحه گیر می‌کند و مامور یگان ضربت زنده می‌ماند.

بعد از گذشت ۴  روز هنوز به راحتی نمی‌تواند حرف بزند، در بخش ICU بستری است و اصلاً به خانواده اش نگفته که تیر خورده؛ چشم‌هایش را باز و بسته می‌کند، نفس عمیقی می‌کشد و می‌گوید: «اگر تیر در اسلحه اش گیر نکرده بود الان زنده نبودم» کمی صبر می‌کنم تا به قول معروف حالش سر جا بیاید و بعد مصاحبه را شروع می‌کنم.


بیشتربخوانید


علی گروهبان یکم یگان ضربت سرکلانتری چهارم پلیس پیشگیری پایتخت است، از ۱۹ سالگی وارد مجموعه انتظامی شده است و هدفش خدمت به مردم است، می‌گوید: «هم سارق گرفته‌ام هم اراذل و اوباش، اما بیشتر در زمینه مبارزه با مواد مخدر فعالیت می‌کنم، تمام خرده فروشان مواد مخدر تهران را دستگیر کرده‌ام و مخفیگاه‌های همه آن‌ها را بلد هستم.»

از او می‌خواهم از درگیری‌هایی که الان دیگر به اغتشاش تبدیل شده است بگوید، به سختی خودش را روی بالش بالا می‌آورد تا بتواند از جنایتی که در میدان الغدیر در حق پلیس شد، بگوید، کمی فکر می‌کند گویا دارد صحنه‌ها را مرور می‌کند، از او خواسته ام تا برایم لحظه به لحظه را تعریف کند، اما به دلیل شرایط نامساعدش درخواست می‌کند تا کمی استراحت کند و بعد با او صحبت کنیم؛ قبل از اینکه شروع به تعریف کردن کند می‌گوید: «شما دیدید روز گذشته رهبری چه گفتند؟ گفتند در حق پلیس ظلم شد، قسم میخورم که در حق پلیس خیلی ظلم شده است ما برای مردم و آرامششان تلاش می‌کنیم، اما برخی سعی می‌کنند ما و مردم را در مقابل هم قرار بدهند»

انگار که بغض گیر کرده در گلویش ترکیده باشد ادامه می‌دهد و بالاخره از روز حادثه می‌گوید: «شنبه نهم مهرماه بود، همان شنبه‌ای که خیلی شلوغ شد و فراخوان داده بودند تا دانشجویان تجمع کنند، محل مأموریت ما جلوی درب دانشگاه علم و صنعت شمیران نو بود» حرفش را قطع می‌کنم و می‌پرسم: «جلوی درب دانشگاه؟ یعنی شما و دیگر مأموران به داخل دانشگاه نرفتید؟» ابروهایش را به نشانه تعجب بالا می‌اندازد و فوراً می‌گوید: «نه، نه به هیچ عنوان، ما برای تأمین بیرون از دانشگاه بودیم، می‌توانید فیلم‌های دوربین‌های مداربسته را ببینید تا حرف‌هایم را باور کنید»

به او اطمینان می‌دهم که حرفش را باور دارم و می‌خواهم روایتش را ادامه دهد و می‌گوید: «ما در آن محل ایستاده بودیم، یک خودروی مگان مشکی رنگ که یک زن و مرد سرنشینانش بودند از بالا به سمت پایین در حال حرکت بود، می‌خواست تا نیرو‌های امنیتی را زیر کند که موفق نشد و بعد از آن به سرعت به سمت ما حرکت کرد و اغلب مأموران به عقب رفتند و این خودرو از روی تمامی موتور‌ها رد شد؛ وقتی که خودرو از محل کمی دور شد با موتور‌هایی که سالم بود به دنبالش رفتیم.

هرچه به او دستور ایست دادیم توقف نکرد و حتی چندباری هم به سمت ما آمد تا ما را از مسیر خارج کند، هنگامی که به نزدیکی خودرو رسیدم تا آن را متوقف کنم، راننده یک کلت کمری را به سمتم گرفت و سه تیر شلیک کرد، بلافاصله خودم را از سمت راست به سمت زمین پرتاب کردم که یک تیر به کتفم خورد و از قفسه سینه ام خارج شد.

در این هنگام راننده از خودرو پیاده شد و به بالای سرم آمد تا تیر خلاص را شلیک کند که اسلحه اش گیر می‌کند و باقی مأموران هم می‌رسند و او را دستگیر می‌کنند.»

به علی می‌گویم، برای مردم سوال است که چرا پلیس مردم معترض را کتک می‌زند؟ او می‌گوید: «ما واقعاً مردم را نمی‌زنیم، مگر می‌شود هموطن خود را کتک بزنیم؟ اصلاً آدم چطور دلش می‌آید که این کار را بکند؟ از مردم خواهش می‌کنم که به حرف‌هایی که در رسانه‌های بیگانه زده می‌شود اهمیت ندهند، پلیس از مردم برای مردم است، خیلی برای پلیس سخت که شبانه روز برای آرامش مردمش کار کند و بعد در آخر بخواهند این طور با پلیس برخورد کنند.»

پلیسی که از مرگ رهایی یافت

در برخی از فیلم‌هایی که در روز‌های گذشته در فضای مجازی منتشر شده است دیده ام که برخی از مأموران پلیس اسلحه دارند، از این گروهبان می‌پرسم سلاح شما برای چنین ماموریت‌هایی چه سلاحی است، که می‌گوید: «ما به هیچ عنوان اسلحه‌های جنگی در چنین ماموریت‌هایی با خود نمی‌بریم. البته این اسلحه‌های جنگی سلاح سازمانی ما است و ما باید در مأموریت‌ها این سلاح‌ها را به دست بگیریم، اما فرماندهان ما اجازه نمی‌دهند که با این سلاح‌ها به میان مردم برویم. ما در این مأموریت‌ها از لباس‌های ضربه گیر استفاده می‌کنیم و نهایتاً یک باتوم به ما می‌دهند و حتی برای امنیت خودمان هم اجازه نمی‌دهند که سلاح به همراه داشته باشیم.»

به‌سراغ راکب موتور موتوری می‌روم که علی بر روی آن نشسته بود؛ اسمش علی اکبر است او هم گروهبان یکم یگان ضربت سرکلانتری چهارم پلیس پیشگیری پایتخت است نسبت به علی حال بهتری دارد، اما دستش از سه چهار جا شکسته است، یک تیر هم کمرش را ساییده و باعث شده است که نتواند به راحتی بر روی تخت دراز بکشد؛ از علی اکبر می‌خواهم تا بی‌وقفه برایم از روزی که این حادثه برای آن‌ها اتفاق افتاد بگوید.

چند بار آب گلویش را قورت می‌دهد و صدایش را صاف می‌کنند و می‌گوید: «آن روز اعلام کردند که دانشجویان فراخوان زده اند و باید برای تأمین نظم و امنیت به آن محل برویم در میدان ایستاده بودیم که دیدیم خودروی مگان مشکی رنگی که که دو سرنشین داشت، به سمت مأموران حمله ور شد.

من و علی سوار موتور شده و به سراغ آن‌ها رفتیم تا بتوانیم دستگیرشان کنیم، اما علی تیر خورد و خودرو ما را به داخل جدولی که در آنجا بود پرت کرد، دست من از ۴ جا شکست و یک تیر هم به کمرم ساییده شد، علی هم تیر خورده بود؛ راننده پیاده شد و کلت کمری اش را به سمت ما گرفت و خواست تا تیر خلاص بزند و ما را بکشد، اما تیر در اسلحه گیر کرد؛ دوباره اسلحه را در حالت شلیک قرار داد، اما سلاح شلیک نکرد در اینجا مأموران دیگر رسیدن و آن‌ها را دستگیر کردند.»

از او پرسیدم که شاید وقتی مردم روایت شما را بخوانند و بشنوند بگویند مامورانی که در اعتراضات و یا به نحوی اغتشاشات مردم را کتک میزند باید توقع داشته باشند که چنین برخوردی هم با آن‌ها بشود! اما او می‌خندد و می‌گوید: «ما سنگ خوردیم، اما کاری نکردیم، ما به هیچ عنوان هیچ وسیله‌ای نداریم تا با آن بخواهیم مردم را بکشیم، فرماندهان همیشه به ما می‌گویند با صحبت کردن موضوع را حل کنید ما یک لباس سوسکی به تن می‌کنیم و تنها سلاحمان باتوم است.

حتی وقتی می‌خواهیم اسلحه‌ای را همراه خود به به مأموریت ببریم تا اگر نیاز شد برای حفظ جان خودمان از آن استفاده کنیم فرماندهان به ما اجازه نمی‌دهند، اما همیشه در حق ما ظلم می‌شود؛ ما همیشه برای مردم جنگیده ایم، اما نمی‌دانم چرا ماجرا را به گونه‌ای روایت می‌شود که پلیس را در مقابل مردم قرار بدهند.»

خیلی تمایل به حرف زدن ندارد، هنوز هم درد‌هایی که دارد مانع از راحت دراز کشیدم و نفس کشیدنش می‌شود، دلش از دست افرادی خون است که به دروغ به پلیس تهمت میزند و در ذهن مردم این طور جا می‌اندازند که پلیس علیه مردم است.»

مصاحبه تمام شده است خروجی بیمارستان ولیعصر را طی می‌کنم، در راهرو‌ها سربازان و مأموران پلیس را می‌بینم که هرکدام در مأموریت‌های مختلف آسیب دیده اند و یا از شهرستان‌های دیگر به تهران منتقل شدند تا خدمات درمانی را دریافت کنند؛ سوالی ذهنم را درگیر می‌کند، چرا باید برخی از افراد مردم را علیه مردم کنند؟ چه فایده‌ای دارد مردم را مقابل مردم قرار دادند؟ منظور از مردم همین مأمور پلیسی است که از جنس خود مردم است همین ماموری که به فکر خانواده‌ها، کودکان و زنان است.

مامورانی که شب و روز در گشت‌ها و رصد‌های شبانه به دنبال دزد و سارق اراذل و اوباش هستند تا امنیت را به شهر برگردانند چطور می‌تواند برای افرادی را کتک بزنند که برای آرامش آن‌ها تلاش می‌کردند نمی‌توان منکر زد و خورد و درگیری در چنین تجمعاتی شد، اما باید دید این زد و خورد‌ها بین چه افرادی رخ می‌دهد؟ آیا بین مأموران امنیتی و انتظامی و مردم عادی است و یا بین مأموران امنیتی و انتظامی و افرادی است که با خود سلاح به همراه دارد و قصد ناآرامی شهر را کرده‌اند؟

اینجاست که یاد حرف‌های یکی از مأموران یگان ویژه می‌افتم که می‌گفت: «در همین چند روز اخیر برخی از افراد به ما پناه آوردند و گفتند قرار بود ما فقط شعار دهیم، اما حالا در دست برخی از این شعار دهنده‌ها اسلحه است، اما حالا دارند خیابان‌ها را آتش میزند، ما نه می‌خواهیم همراه آن‌ها باشیم و نه می‌خواهیم دستگیر شویم به ما کمک کنید. برخی از افراد آمدند و گفتن تلفن همراهشان را در این شلوغی‌ها دزدیده است، برخی از خانم‌ها معترض بودند که به ما تعرض شده است و به ما کمک کنید»

شاید بتوان از این حرف‌ها این نتیجه را برداشت کرد که در این تجمعات آن چیزی که به گوش نمی‌رسد صدای اعتراض واقعی مردم باشد و آن چیزی که دیده می‌شود تخریب و غارت افرادی که نه از جنس مردم هستند و نه وطن دوستان.

منبع مهر

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۷
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
غلامحسین مهدور
۰۹:۳۳ ۲۷ مهر ۱۴۰۱
سلام من تعجب میکنم از بعضی افراد چطور هموطن خودش میکشد اون هم مامور که حافظ مال جان ناموس ماست ما در جنگ دشمن خودمان که تا آخرین گلوله با ما میجنگید وقتی اسیر میشد آب غذای خودمان را به او میدادیم وای بر اینطور انسانها مردم عزیز لاشخور ها اون ور مرز منتظرن که کشور ما را مثل سوریه کنن مواظب باشید گول دشمن را نخورید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۳۹ ۱۹ مهر ۱۴۰۱
مرگ بر منافقان وطن فروش که بخاطر دلار شرافتشان را فروختند امسال مسیح پولی نژاد که کسانی که از نزدیک زندگی پر از فحشای ان را دیده اند فقط میدانند که چه روز گاری دارد که راه برگشتی ندارد
Iran (Islamic Republic of)
سمن
۲۳:۳۱ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
همه اش کار رسانه های غربی است. بی بی سی،رادیو فردا،اینتر نشنال و.... مدام دروغ می گویند. می خواهند همه را به جان هم بیندازند. با حجاب و بی حجاب.مامور و مردم.
معلوم نیست قصدشون تخریب ایران و گرفتن امتیاز از ایران هست یا هدفشون تجزیه ی ایرانه. خواهش می کنم گول دروغ های خارجی ها رو نخورید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۲:۰۱ ۱۹ مهر ۱۴۰۱
انگار بعضيا به دنيا اومدن فقط واسه گول خوردن عين پينوكيو
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۳۹ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
خون این جوانان نجيب به گردن اون مسئولین مفت خوری است که سهل انگاری میکنن و پول حرام کور و کرشان کرده واقعا خجالت آوره تو مملکت اسلامی با شعارهای اسلامی همه چی انحصاری شده پیشرفت فقط با زد و بند به دست میاد نه با تلاش و شایسته سالاری نمایندگان مجلس تو صحن مجلس دارن چرت میزنن انگار حقوق میگیرن برا چرت زدن...
Iran (Islamic Republic of)
علی
۲۰:۱۲ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
سلام ضمن آرزوی سلامت برای نیروی های انتظامی یک سئوال این مامور محترم و همراهشان می‌خواستند با دست خالی راننده و همراه اورا دستگیر کنند ؟؟ اگر چنین است چرا این مطلب را می‌نویسید؟؟ با خواندن این مقاله اغتشاشگران مطمئن شدند که ماموران مسلح نیستند . قبل از انتشار هر مطلب به عاقبت آن فکر کنید .
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۰۰ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
اینها جزء داعش هستن آمدن برای کشتار و نابودی کشور مراقب باشید
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۳۸ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
سر دسته ها رو اعدام کنید مملکت ارام میشود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۴۵ ۱۸ مهر ۱۴۰۱
درود بر شما
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۴۴ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
قوه قضایه مدیون این عزیزان و شهدا است اگر تک تک آشوبگران را اعدام نکند و یا با سند آزاد بشن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۵۹ ۱۹ مهر ۱۴۰۱
حواسم نبود منفي دادم
به نظرم صدا و سيمام بايد پشت پرده اين فتنه رو روشن سازي كنه
Iran (Islamic Republic of)
پریسا طباطبایی
۱۷:۱۷ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
به نظر من حافظان امنیت چه بسیج چه نیروی انتظامی چه ارتش چه سپاه قابل احترام هستند و کسانی که این کارها را میکنند انسان نیستند منافق وهتاک واشوب گرند من به عنوان یک حقوقدان این اقدامات را محکوم و خواستار اشد مجازات برای بانیان آن هستم درود بر شهدای سرزمین ودرودبر تمامی حافظان امنیت وسلام بررهبر عزیزم که همیشه وجودشان آرامش بخش ومایه برکتپر
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۲:۲۸ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
خدا رشه کن کنه نسل ، افرادی که با جان سربازان این مرز بود این جور حمله می کنه ، خائن تو این مملکت زیاده ، باید فاسدین و جاسوسان و اختلاس گران این جور رفتار بشه نه که آزاد بشن و از جای دیگه سر دراورن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۲۶ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
اون ضربه ایی که ردی سرت اومد
آیتم چوب خداست
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۴۸ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
مردم از دستگاه مربوطه اشد مجازات رو برای این خائنین دارن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۲۸ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
اشتباهی دیسلایک زدم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۴۰ ۱۷ مهر ۱۴۰۱
درود