نشست «کودک و نوجوان و رسانه» با حضور سعید مدرسی مدیر موسسه تربیت رسانهای «باران» و دانشآموخته دکتری علوم تربیتی گرایش فلسفه تعلیم و تربیت، روز ۱۷ مهر و در دومین روز از هفته ملی کودک در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری برگزار شد.
مدرسی در ابتدای این نشست مطرح کرد: ما در روزگاری هستیم که مَحملها تغییر کرده و از خانواده، مدرسه و کانونهای تربیتی به صاحبان صنعت رسانه سپرده شده است.
به گفته این کارشناس رسانه، امروز تربیت به صاحبان رسانه چه در حوزه سختافزاری یعنی تبلت و گوشی هوشمند، چه پلتفرمها یا شبکههای اجتماعی و چه محتواهای مختلف چون پویانمایی، فیلم و موسیقی سپرده شده است.
مدرسی، تربیت را زمانبر دانست و افزود: ما بچههای خود را به صاحبان رسانه تقدیم کردهایم و حالا میخواهیم در کوتاهترین زمان ممکن آنها را از رسانه دور و دورتر کنیم. اول اینکه عجله نکنیم. شتابزدگی در امور تربیتی معنا ندارد. دوم از کمالگرایی دست برداریم. نکته سوم اینکه پیش از اصلاح بچهها، خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم به تنظیم محیط تربیتی فرزندمان بپردازیم.
مدیر موسسه تربیت رسانهای «باران» با اشاره به اینکه سواد رسانهای، مساله تازهای نیست، گفت: ما تا به حال خواب بودهایم. در آمریکا، از سال سوم دبستان به تدریس سواد رسانهای میپردازند. در انگلستان، سالهاست به این موضوع توجه کردهاند اما تنها ۲۵ درصد خانوادهها به سواد رسانه آگاه هستند. پس ما باید از تجربه آنها بهره ببریم.
مدرسی در ادامه بیان کرد: ما باید از، سواد رسانهای کشورهای دیگر استفاده کنیم اما این بهره بردن به معنای این است که تربیت کودکانمان اصلاح میشود؟ خیر. کار تربیتی زمانبر است.
مدرسی، کانون را مهمترین متولی کار برای بچهها دانست و افزود: همواره بذرهای نگاه تربیتی در کانون وجود داشته اما کانون، رسانه را کتاب، نمایش و عملیات میدانی چون نقاشی و قصهگویی میدانسته در حالیکه بچههای امروز تکهویتی نیستند و ما باید به پرورش نسلی توجه کنیم که بتواند هویت دیجیتالی سالم داشته باشد.
او به نیاز نسل جدید به «ایکیو» یعنی «هوش دیجیتالی» اشاره و بیان کرد: کانون باید به والدین هم توجه کند. یکی از نکتههای مهم، این است که پدر و مادرها باید آموزش ببینند و رسانههای دیجیتال را بشناسند. روزگاری پدر و مادرهای ما در کنارمان مینشستند و «پسر شجاع» و «حنا دختری در مزرعه» میدیدند؛ امروز پدر و مادرها به عنوان مهمترین نهاد تربیتی همه چیز را رها کرده و موجب شدهاند تا بچهها برای خودشان یک حیاط خلوت رسانهای بهوجود آورند.
مدرسی به ضرورت آموزش رسانهای به خانوادهها اشاره و بیان کرد: مگر ما میتوانیم رسانهها را تحریم کنیم ما باید وضع موجود را پایش و وضع مطلوب را ترسیم کنیم. ما باید لذت بازیهای گروهی و رابطه درست عاطفی را به بچههای خود بچشانیم. امروز پدر و مادرها از بازی رایانهای و کارتون و گوشی به عنوان «صدا خفهکن» بچههایشان استفاده میکنند تا به کار و زندگانی و نوشتن پایاننامههایشان برسند.
به گفته این کارشناس رسانه، خانوادهها و مربیان باید وساطت تربیتی داشته باشند. یعنی تعدیلکننده و تقویتکننده باشند و بدانند چه زمان، وقت مناسبی برای بازی رایانهای نیست یا چه فیلم و پویانمایی را نباید دید. از طرف دیگر کدام بازی، فیلم و کارتون را باید دید؟ اصلا پدر و مادری که نداند عالم بازی چه اندازه جذاب است و این جهان به کدام خلا عاطفی او پاسخ میدهد و قیچی دست میگیرد و او را از این جهان شگفتانگیز جدا میکند چطور میتواند با بچه خود ارتباط برقرار کند و از او بخواهد بازی نکند؟ وقتی پدر و مادر، تمام وقت، خودشان را با گوشی سرگرم میکنند چطور میتوانند از بچههایشان انتظار داشته باشند خلاف این رفتار کنند؟
مدرسی، گفتههای خود را با این پرسش ادامه میدهد که من چند سالگی باید برای دختر یا پسرم، تلفن همراه بخرم؟ این کتاب یا این بازی، مناسب سن او هست یا نه؟ راستش را بخواهید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اولین نهادی است که برای کتابها، ردهبندی سنی قائل شد و به بزرگترها ملاک و معیار داد. پس ما باید در گام نخست به بزرگترها مبنا بدهیم. آنها باید علایق و سلایق بچههای خود را بدانند و لازمه این آگاهی، ارتباط عاطفی درست با بچههاست. ما باید به جواب این پرسش برسیم: آیا در اختیار گذاشتن تلفن همراه، موجب رشد و تربیت فرزندمان میشود یا نه؟
به گفته این کارشناس رسانه، پدر و مادرها، بیشترین وظیفه و نقش را در پرورش کودک و نوجوان بر عهده دارند که باید محیط را برای آنها تنظیم کنند. نه این که علایق و دوستان بچههای خود را نشناسند. ما باید با فرزندان خود، حافظه مشترک رسانهای بسازیم و از میان ۱۰ فیلم، یک فیلم را با آنها ببینیم و لازمه رسیدن به این مرحله، توانمند کردن خانوادهها و افزایش آگاهی آنهاست.
مدرسی، حریم خصوصی را یک دروغ تربیتی دانست و افزود: مگر میتوان گفت که من هیچکاری با فرزند خود ندارم؟ مگر میتوان بچهها را رها کرد. پدر و مادرها، واسط مهم تربیتی هستند و وظیفه دارند خود را بهروز کنند.