رسول صدرعاملی در دومین نشست تخصصی از روز اول سی و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران گفت: کسی که میخواهد در جهان هنر و به ویژه در سینما اثری خلق کند، باید یک سر و گردن از نگاه مردم و افراد دیگر بالاتر باشد و از بالاتر به جهان نگاه کند. زمانی که میگویم نگاه از بالاتر به هنر و سینما منظورم این است که در آن موقعیت متوجه میشوید که نگاه شما فرهیختهتر و داناتر است و همچنین درمییابید که ما فیلمسازان روایتگر اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد هستیم، اما این را نیز باید بدانیم که آن وسط و در آن میان نیستیم! حال با هر اتفاقی که رخ داده و با توجه به شرایط موجود، امیدوارم که حاکمیت این مملکت به یک آگاهی و دانایی درستی از مردم و خواستههای آنها برسد. چراکه جامعه ما شعوری دارد که جوامع اروپایی سالها برای رسیدن به آن تلاش کردهاند. شمایی که در اینجا حضور دارید نیز باید بدانید روایتگر قصههای این جامعه هستید.
این کارگردان درباره تاثیر آگاهی و دانش در فیلمسازی درست بیان کرد: آشنایی با قواعد فیلمسازی مهمترین قدم در ساخت یک اثر است. اگر ژانر را نشناسیم هیچگاه فیلمساز خوبی نخواهیم شد، مانند استاد ادبیاتی که حافظ و سعدی را نشناسد و بعد بخواهد شعری بسراید. در فیلمسازی نیز باید بدانیم قصه پردازی یعنی چه و تمامی اساس و بنیاد فیلمسازی چه تعریفی دارند. همچنین باید افراد تحسین شده این حوزه را به خوبی بشناسیم و آثار آنها ببینیم تا بتوانیم به جهان بینی فارغ از دنیای هر فیلمساز دیگری برسیم و به نوعی سینمای منحصربفرد خود را خلق کند. ما باید در ابتدا ژانر را بشناسیم و بعد سراغ دگرگونی آن برویم تا بتوانیم اثری هنری خلق کنیم. باید امپرسیونیسم را بشناسیم تا بتوانیم در سینما ساختارشکن باشیم و این دانش و دانایی به ما کمک میکند تا نوآور و به نوع واقعی فیلمساز باشیم.
کارگردان «دختری با کفشهای کتانی» درباره فهم این مسئله که چه ژانری مهم است گفت: همه چیز به مضمون بازمیگردد و درنهایت مخاطب باید آن کار را دوست داشته باشد و اگر در ایران فیلمی ساخته میشود باید برای این کشور و برای مردم و جامعه ما باشد. البته که این نکته مهم است که امروز فیلمسازی کار سختی است چراکه نمونهها و رقبای زیادی در این حوزه حضور دارند و یک کارگردان برای رسیدن به آن «آفرین» که ما سال ۶۰ برای فیلمهای معمولی خود میگرفتیم باید به شدت تلاش کند. این نکته مهم است که همیشه خلق یک اثر درجه یک برگرفته از محیط اطراف یک فیلمساز و آگاهی او از آن محیط است و اگر اولین کارهای فوقالعاده هر فیلمسازی را ببینیم متوجه میشویم که اثر او برگرفته از موقعیت اطراف او و باور فیلمساز و مردم است.
کارگردان «من ترانه پانزده سال دارم» درباره خلاقیت در ژانر گفت: سینما یک صنعت و به نوعی یک کار گروهی است و روند ساخت یک اثر، میتواند شکل دهنده یک ژانر یا یک اثر قابل تامل باشد و باید بدانیم این کار گروهی از یک ایده آغاز میشود و در طول زمان این ایده هزاران چکش میخورد و ممکن است در انتهای این روند از ایده اولیه چیزی باقی نمانده باشد، اما در نهایت در بطن اثر حضور و زندگی ایده ابتدایی را شاهد هستیم. این را باید بدانیم ناچیزترین کوتاهیها در اثری که درنهایت روی پرده میرود تاثیرگذار است و فیلمساز باید کاراکتر فیلمساز بودن خود را داشته و بتواند تمام این گروه را راهنمایی و رهبری کند. هر مرحله از ساخت یک اثر چیزی به فیلم میافزاید و به همین دلیل است که در تمام دنیا جا افتاده است که تا چه اندازه تیتراژ پایانی اهمیت دارد چراکه فرد به فرد اشخاصی که نامشان در تیتراژ حضور دارد جان خود را برای فیلمی که شما میبینید گذاشتهاند.
صدرعاملی درباره ایجاد تفاوت در استفاده از ژانر و دوری از رفتن به کلیشه گفت: در قواعد ژانر کلیشهها کاربرد دارند، اما درست این است که فیلمساز بداند به چه شکل از این کلیشهها استفاده کند و فیلمی که خود فکر میکند درست است، بسازد. به عنوان مثال در مرد بازنده اجرای بد باعث موفق نبودن این اثر میشود هرچند که قواعد ژانر معمایی را به خوبی رعایت کرده است.
او درباره تفاوت خلاقیت و تجربهگرایی گفت: تجربهگرایی ادامه خلاقیت است، تا خلاقیتی وجود نداشته باشد تصمیمی هم برای ساخت یک اثر گرفته نمیشود. در آثاری نیز فقری که در شکل اجرا و ساخت یک اثر وجود دارد ایده و فیلمنامه عالی را نابود میکند و ضعفی که در پس زمینهها در سینمای ایران وجود دارد و آثار ایرانی را نسبت به آثار جهانی متمایز میکند ضعف در پرورش هنرورها است.
این کارگردان در پایان تاکید کرد: این را باید بگویم من به خواسته خودم در این جشنواره حضور دارم، هرچند که افرادی زیادی میخواستند من در این رویداد حضور نداشته باشم، اما من فعالیت و رفتار هنری را همچنان مهم میدانم و به آن معتقد هستم.
سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۱ (۱۹ تا ۲۴ اکتبر ۲۰۲۲) در حال برگزاری است.