اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۴ با محوریت شعار "آزادی، کرامت و عدالت" پروژهای را با رویکردی برای درک طردشدگی جوانان و چشم انداز شمول جوانان و تغییر کلی در مدیترانه با همکاری اندیشکده ایتالیایی (Istituto Affari Internazionali) آغاز کرد.
در توضیح این پروژه آمده است: موج اعتراضات ۲۰۱۰-۲۰۱۱ به رهبری جوانان در جنوب و شرق مدیترانه را میتوان به عنوان ظهور نسل جدیدی دانست که با تجربه مشترک حاشیه نشینی و راههای جدید اعتراض و اقدام، متحد شدهاند.
هدف این پروژه پر کردن شکاف مهم در دانستههای اتحادیه اروپا از جنوب و شرق مدیترانه با ارائه یک رویکرد جامع چند سطحی، بین رشتهای و حساس به جنسیت برای درک "جوانان" در منطقه است.
بر مبنای سند منتشر شده در وبسایت اتحاده اروپا تأکید پروژه بر مطالعه تأثیر بالقوه دگرگونکننده سازمان فردی و جمعی جوانان در جستجوی نمونههایی از توانمندسازی است که منجر به مشارکت فعال جوانان در جامعه و تغییر کلی میشود؛ این پروژه، جوانان را عامل بالقوه تغییر میداند.
اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۷ با همکاری اندیشکده اسپانیایی CIDOB در پروژه دیگری به بررسی جوانان عرب مدیترانه پرداخته و مفهوم "گذار سه گانه" را با در نظر گرفتن گذارهای "سیاسی"، "گذارهای اجتماعی-اقتصادی"، و گذار "نامرئی" مانند روندهای فرهنگی بررسی کرده است.
اینها دو نمونه از پروژههای میلیون دلاری است که با هدف شناخت و تمرکز بر جوانان و گذار سیاسی-اجتماعی-فرهنگی در جوامع غیر اروپایی طرحریزی و اجرا میشود.
در چند سال اخیر و همزمان با تغییر وسایل ارتباط جمعی و گسترش شبکههای اجتماعی، تمرکز مراکز مطالعات غربی به سوی جوانان، مطالبات آنها و بهرهبرداری از این مطالبات در جهت تغییرات سیاسی و ... حرکت کرده است.
نمونه بارز "گذار اقتصادی و فرهنگی به یک گذار سیاسی" شاید سودان باشد. جایی که اعتراضات اقتصادی، به سوی اعتراض فرهنگی و حضور پررنگ زنان و در نهایت به رژیم چنج منتج شد.
آنچه از نگاه اندیشکده نروژی CMI برای تغییر رژیم در سودان مهم جلوه کرد "نقش زنان" بود. دختری ۲۲ ساله به نام «آلاء صلاح» در جریان مبارزات مردم سودان علیه عمر البشیر، به نماد اعتراضات مردمی تبدیل شد. دختری جوان با لباس "سفید" و "ترانه"ای که به گوش جهانیان رسید.
گذار سیاسی در سودان علاوه بر محور حضور جوانان، برجسته بودن نقش زنان و اعتراض به حجاب، اثرگذاری جدی شبکههای اجتماعی، دارای یک مولفه دیگر بود: شعاری سه کلمهای: آزادی، کرامت و عدالت.
استفاده از فرصت شعارهای حقوق بشری مورد حمایت مالی اتحادیه اروپا برای تغییر یا گذار سیاسی همان نسخه مشترکی است که اندیشکده کارنگی برای ایران در نظر گرفته است. اندیشکده کارنگی که در فهرست برترین اندیشکدههای جهان از نگاه دانشگاه پنسیلوانیاست، در گزارش خود، اعتراضات اخیر ایران را فرصتی استثنایی میداند تا تغییراتی در ایران صورت گیرد.
کارنگی اعتراضات اخیر ایران را از چند جهت متمایز میداند: نقش برجسته زنان در رهبری فراخوان تغییر، ماهیت گسترده جنبش از طبقات متوسط و کارگر تا سلبریتیها (بواسطه شبکه اجتماعی) و در نهایت، گستره جغرافیایی متنوع ناآرامی هایی.
کارنگی به دنبال "تغییر واقعی" است و با اشاره به وجوه تمایز، خوستار کمک بازیگران بین المللی به ایرانیان معترض برای تحقق "تغییر واقعی است".
کاوه شهروز و حامد اسماعیلیون (از حامیان تحریم ایران) برای تحقق این کمکهای بین المللی، با آغاز کمپینی با هدف مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی ایران، از رهبران جی۸ خواسته اند تا سفرای ایران از این کشورها و سازمانهای بینالمللی اخراج شوند.
این دست اقدامات با پوشش گسترده رسانه٬های "دولتی" اروپایی و آمریکایی همراه شده است.
ویرانیطلبهای بینالمللی نه تنها از حمایت آکادمیک و رسانهای اروپا و آمریکا برخوردار هستند، بلکه میتوان آنها را پیمانکارانی درنظر گرفت که از ظرفیت موجودشان برای دیگران کسب درآمد و اهداف پروژههای چند میلیون یورویی را محقق میکنند. این چرخه تا زمانی که برقرار است، یوروی اروپایی را به جیب مورد نظر میرساند.
منبع: فارس
45 ساله مردم ایران رو به صلابه کشیدید.