حجت الاسلام والمسلمین سید مصطفی بهشتی، استاد حوزه و دانشگاه و عضو اندیشکده اخلاق و معنویت، درمورد مولفههای سبک زندگی فردی و اجتماعی در بستر رعایت اخلاق و معنویت بیان کرد: درمورد این موضوع، اول باید به این سوال پاسخ دهیم که سبک زندگی، ستون پیکره نظام و یک تمدن، حاکمیت، فرهنگ و یا یک فکر است یا صرفاً یک تابلوی تزیینی است و در واقع، بود و نبودش فرق زیادی ندارد؟ یا این که بسیار ارزشمند است و جایگاه زیبایی را به وجود میآورد؟ که این سوال بسیار مهمی است و در پاسخ باید گفت از حدود ۱۵۰ یا نهایتاً ۲۰۰ سال پیش، دانشمندان علوم مختلف در دنیا به این سمت و سو پیش رفته و متوجه شده اند سبک زندگی، بحث ریشهای و مهم است و برخی از روان شناسان به این مسئله اذعان کردهاند که باید به صورت جدی، روی مسئله سبک زندگی کار کرد و پس از آن، به این نتیجه رسیدند که مسئله اصلی در دنیای امروز، سبک زندگی است.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: متخصصان حوزههای روان شناسی، علوم اجتماعی، اقتصادی و حتی موضوعات خارج از علوم انسانی، بیان کردند که موضوع سبک زندگی، جایگاه و رتبه اول را دارد. از اینرو، در تمامی سالهایی که روی سبک زندگی کار شده، اتفاقاتی افتاده است که تمدنها و فرهنگهای مختلف مورد هجمه غرب قرار گرفتند و این هجمه ها، از جایی شکل گرفتند که آنها میخواستند سبک زندگی خود را به تمام دنیا عرضه کنند و به نحوی، همه دنیا را با یک سبک زندگی آشنا کنند.
حجت الاسلام بهشتی ادامه داد: گاهی فردی خیرخواه است و قصد دارد چیزی مثل ابزار آلات، اتومبیل و... را به منظور بهره مندی جهانیان به سراسر دنیا ارسال کند، ولی درواقع، ریشه یابیهای حوزه سبک زندگی نشان میدهد که فرد میخواهد فرهنگ خودش را به همه دنیا سیطره دهد و با بررسیهای دقیقتر متوجه میشویم که دلیل عمده آن، خوی استکباری جامعه غرب است چراکه میخواهد همه عالم را با خودش همراه کند و البته در این میان، نمیخواهیم بگوییم که تمامی موضوعات حوزه سبک زندگی، ریشه در استکبار جامعه غرب دارند که اینها نشان میدهد حاکمیتهای مستکبر به دنبال خواستههای خود و بدنبال آن، تمدنها هم در پی کارایی خود هستند.
به گفته این عضو اندیشکده اخلاق و معنویت، در منابع دینی ما، سبک زندگی جایگاهی دارد و رهبری هم از حدود سال ۹۰، به این موضوع اشاره کرده اند؛ به طوری که در یک سخنرانی نسبتاً جامع، موضوع سبک زندگی را مطرح کردند و از فرهیختگان و اندیشمندان و افراد تأثیر گذار در جامعه درخواست کردند که در حوزه سبک زندگی ورود پیدا کنند و ایشان فرمودند که سبک زندگی در راستای هدف انقلاب اسلامی بسیار مهم است و به همین دلیل، با توجه به این که هدف ما دستیابی به تمدن نوین اسلامی است، باید بدانیم که دستیابی به آن، به دو شاخصه سخت افزار و نرم افزار نیاز دارد.
حجت الاسلام بهشتی افزود: سخت افزار یعنی علم، اختراع، صنعت، اقتصاد، اقتدار نظامی و به طور کلی، مسائل مر تبط با سخت افزار تمدن و لی نرم افزار تمدن که مهمتر از سخت افزار است به سبک زندگی میپردازد و یعنی چگونه زیستن و چگونه رفتار کردن با دیگران در جامعه و چگونگی ارتباط داشتن با خود که همه اینها بسیار مهم هستند. زیرا باید به مباحث اقتصادی، فرهنگی و رفتار درون خانواده آگاه بود و فهمید که هر یک از آنها به چه صورت هستند. بنابراین، به منظور دستیابی به تمدن اسلامی، سخت افزار و نرم افزار داریم که رهبری به صراحت، نکاتی را در سخنرانی خود بیان کرده اند که ما در بُعد سخت افزار به موفقیتهای قابل ملاحظهای دست پیدا کرده ایم، ولی در بُعد نرم افزار، یعنی سبک زندگی بسیار عقب هستیم و باید خیلی کار کنیم؛ به طوری که رهبر، از فرهیختگان، اندیشمندان و افرادی که میتوانند در این حوزه کار کنند، دست یاری طلبیده اند.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: رهبری در اهمیت موضوع سبک زندگی به نکات مهمی اشاره کرده اند که اگر در این حوزه، پیشرفت قابل توجهی نداشته باشیم حوزه سخت افزار هم نمیتواند ما را به آن تمدن نوین اسلامی و آن جایگاه ارزشمند برساند و سوال این است که چرا دنیای کنونی به سمت سبک زندگی رفته است؟ به این دلیل که اساساً، هیچ زور و اجبار و الزامی در سبک زندگی وجود ندارد. زیرا فرد باید به صورتی به عرصه جامعه ورود پیدا کند که جامعه، خودش به دنبال او بیاید و در حقیقت، سبک زندگی مردم باید به نحوی تغییر پیدا کند و مردم به صورتی زندگی کنند که به اهداف آن فرد نزدیک شوند. به طور مثال؛ در حوزه پوشش، گاهی من از دریچه حاکمیتی میگویم به چه صورت بپوشید و رفتار کنید و ممکن است هیچ کسی هم به صحبت من گوش نکند یا این که نوجوانها و جوانهای عصر ما، از لحاظ اعتقادی، دینی، فرهنگی و عقلی بگویند چرا ما باید این طور بپوشیم؟ زیرا آنها مملوء از سوال و پرسش هستند و تا برای آنها تبیین نکنیم، ممکن است چیزی را نپذیرند.
حجت الاسلام بهشتی گفت: به طور عادی، ما کاری میکنیم که افراد، لباسهایی را رایج میکنند و بسیاری از مردم هم از آن لباسها خوششان میآید و همین موضوع باعث میشود که حتی با وجود انجام دادن کار فرهنگی، ولی پوشش مردم تغییر میکند و به اصطلاح، ذائقه عمومی مردم به سمت سبک زندگی خاصی گرایش پیدا میکند و درواقع، آنها به این نوع سبک زندگی عادت میکنند که ممکن است همین خو گرفتن، با افکار آنها در تعارض باشد. اما باید دانست که این سبک زندگی، این افکار را هم تغییر میدهد.
او ادامه داد: وقتی دنیای غرب در گذشته میخواست استکبار و استعمار خود را بر مسند بنشاند، یا سرزمینها را تصاحب میکرد و یا درگیریهای اعتقادی به وجود میآورد، ولی وقتی میخواست به ایران ورود پیدا کند، متوجه شد که این کار امکان پذیر نیست چراکه مردم پایبند به مسئله مهدویت (انتظار) و شهادت (رو در رو شدن با ظالم و مستکبر) هستند که این موارد به مستکبران اجازه ورود نداد و از آن جمله میتوان به دلیران تنگستان، قیام میرزا کوچک خان و... اشاره کرد که اجازه چنین کاری را ندادند و این ناشی از اعتقادات و تفکر مردم است.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: غرب، تمام تلاش خود را کرد تا از طریق هجمه اعتقادی مثل بهاییت و عرفانهای نوظهور و... نیز به ایران ورود پیدا کند و با این حال، متوجه شد وقتی مثلاً محرم میشود مردم یک صدا حسین حسین میکنند یا در نیمه شعبان به امام زمان (عج) متوسل میشوند و به همین دلیل، آنها روی سبک زندگی تمرکز کردند و از این طریق، پیش رفتند که افراد با هر اعتقاد و دیدگاه، با یکدیگر به یک صورت زندگی کنند و مثلاً با هم کاری نداشته باشند و سیستم شهروندی را به گونهای چیدند تا همسایهها از حال یکدیگر باخبر نباشند که به مرور زمان، این مسئله باعث شد افراد با هم بیگانه و مثل یک ماشین صنعتی باشند و همین موضوع، در تعارض با اعتقادات شد و این که رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب به بحث سبک زندگی اشاره کرده و فرموده اند در جای دیگری باید درمورد آن صحبت شود به این دلیل است که به حدی این مقوله مهم، بزرگ و ریشهای است که باید در جای دیگری و به صورت ویژه، پیرامون آن صحبت و کار شود.