محمد اخگری، نویسنده، مترجم و عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما درباره هفته کتاب گفت: طبیعتا تعیین و نامگذاری هفتهای به نام کتاب و تعیین روزی در تقویم رسمی کشور به نام روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار، امری بسیار مناسب و نیک است، چرا که به خاطر این مناسبت هم در نهادهای مختلف و هم در رسانهها به موضوع کتاب و کتابخوانی میپردازند و اهمیت کتاب را مورد بررسی قرار میدهند و بعضا هم نمایشگاههایی از کتابهای مختلف برپا میشود و فرصتی برای مراجعه به کتاب را فراهم میآورد.
وی افزود: به اعتقاد من هر روز باید روز کتاب و هر هفته باید هفته کتاب باشد. انسان هیچگاه از آموزش و آموختن بینیاز نیست، بنابراین نمیتواند هیچ روزی را بدون مطالعه سپری کند. بدون کتاب و مطالعه انتظار کسب دانش و آگاهی بیهوده است. در کتب قدیم درسی، ابیاتی از رودکی به این شرح بود:
«تا جهان بود از سر آدم فراز * کس نبود از راز دانش بینیاز
مردمانِ بخرد اندر هر زمان * راهِ دانش را به هر گونه زبان
گِرد کردند و گرامی داشتند* تا به سنگ اندر همی بنگاشتند
تا به این بیت میرسید که به خاطر دارم معلمها و آموزگاران آن را به عنوان موضوع انشا به دانش آموزان ارائه میدادند که:و
دانش اندر دل چراغ روشنست * وز همه بد بر تن تو جوشنست»
مترجم کتاب «مایستر اکهارت تولد عرفان آلمانی از روح فلسفه اسلامی» اضافه کرد: از گذشته ایام تا به امروز کتاب و کتابت و نوشتن و خواندن مهمترین ویژگی انسان بوده است، چرا که بر اساس آن میتواند تعقل کند. با وجودیکه امروزه رسانههای مختلفی در عرصه اجتماع انسانی برای ایجاد و انتقال دانش بروز و ظهور پیدا کردهاند از جمله فضای مجازی و اپها و...، اما هنوز رسانه اصلی و کیفی که دانش بر مبنای آن نهاده میشود، کتاب است.
اخگری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که نهادهای حاکمیتی در عرصه فرهنگ میتوانند تاثیر بسیار مهمی در ترویج کتاب و امر خواندن داشته باشند، گفت: وزارت آموزش و پرورش یکی از مهمترین نهادهایی است که میتواند سبک زندگی نسلها را بر مبنای مطالعه کتاب بنیانگذاری کند. اگر میخواهیم همه مردم به کتاب خواندن عادت کنند و فرهنگی باشند، بنیان آن باید از دورههای کودکی و نوجوانی گذاشته شود و این وظیفه مدارس و حتی مهدکودکهاست.
نویسنده کتاب «تعلیم و تربیت رسانهای» ادامه داد: حتی پیش از نهاد آموزش و پرورش من نقش والدین و نهاد خانواده را در کتابخوان کردن فرزندان، مهم و ضروری میدانم. اگر ما برای فرزندانمان کتاب بخریم یا آنها را به نمایشگاههای کتاب ببریم و اگر مدارس کتابخانههای خوب و بروزی داشته باشند و جدیدترین کتابها و مجلات مورد علاقه دانشآموزان را به آنها ارائه کنند و یا حتی اینکه مجله یا کتاب رایگان در اختیار این نسل قرار دهند، اتفاقات بسیار خوبی در آینده خواهد افتاد.
نویسنده کتاب «از وایمار تا شیراز: نگاهی به تاثیرپذیری گوته از فرهنگ اسلامی و ایرانی همراه با برگردان نغمه محمد و گزیدهای از اشعار دیوان شرقی» در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که روی کتابخانههای مدارس سرمایهگذاری نمیشود گفت: بسیاری از این کتابخانهها منابع خوب و بهروز ندارند. شخصا تجربه کردهام که هرگاه کتابی را خریداری کرده و به خانه بردهام، بچهها ناخودآگاه به آن جذب شده و مطالعهاش کردهاند. به خاطر دارم که در دوران دانش آموزیام در دهه ۶۰ مجلاتی منتشر و بعضا رایگان در مدارس توزیع میشد. ما این مجلات را میخواندیم و آرام آرام یاد میگرفتیم که باید به طرف رسانه کتاب برویم و کتاب و داستان بخوانیم. بجز این موارد روش آموزش برخی از دروس نیز در مدارس باید بر مبنای مطالعه کتاب باشد نه صرفا حفظ کردن کتابهای درسی.
اخگری با اشاره به این نکته که نباید دانش آموزان محدود به کتابهای درسی شوند، ادامه داد: میتوان دانش آموز را به سمتی برد که از دل متن کتاب درسی برود هفت و هشت عنوان دیگر را مطالعه کند و این کتابهایی که نامشان در دل متن درسی مستور است باید در کتابخانههای مدارس وجود داشته باشد. اصلا کتابخانه مدارس باید به مثابه اینترنت و فضای مجازی باشد.
مولف و مترجم کتاب «کتاب صوتی: از رسانه تا هنر» اضافه کرد: امروزه بچهها به اینترنت دسترسی دارند و برای هر نکتهای به جست و جو در گوگل میپردازند. پیشتر که اینترنت رواجی نداشت اگر معلم یا استادی در کلاس درس مطلبی را میگفت، دانش آموزان و دانشجویان به کتابخانههای مدارس و دانشکدهها رجوع کرده و کتابهای بروز و مرجع را مطالعه میکردند. امروز، اما مطالب در گوگل سرچ شده و نخستین نتیجه استفاده میشود، بدون اینکه مورد صحت سنجی قرار بگیرد. یعنی دانش آموز یا دانشجو روی اولین صفحهای که موتور جستوجو برایش میآورد کلیک میکند و تازه همین را هم عمیق نمیخواند؛ بنابراین رسانههای نو با اینکه بسیاری از اطلاعات را در دسترس ما قرار دادهاند، اما باعث تنبل شدن ذهن ما هم شدهاند و کاری کردهاند که روی مطالب عمیق نشویم، در صورتی که کتاب فرصت تعقل و تعمق را برای ما فراهم میکند.
اخگری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که در همه جای دنیا فضاهای رسانهای نو باعث تقویت کتاب و کتابخوانی شده، اما در ایران وضعیت برعکس است، گفت: این مسئله نشان میدهد که ما باید روش مطالعه کتاب و روش تفکر انتقادی را به دانش آموزان آموزش بدهیم، اگر این کار را انجام دهیم به توانش رسانهای خواهیم رسید که در ادامه آن اگر شهروندان فیالبداهه با مطلبی در رسانهها برخورد کنند، میتوانند درست یا غلط بودن آن را تشخیص دهند. زمانی به این وضعیت آرمانی خواهیم رسید که تفکر انتقادی را آموزش بدهیم و نخستین قدم در این راه ترویج هرچه بیشتر کتاب و مطالعه است. کتابخانههای عمومی در این راه نقش موثرتری باید ایفا کنند.
نویسنده کتاب «رادیو در عصر دوم: چشمانداز تولید و پخش رادیو در عصر رسانههای نو» در پایان گفت: دستگاههای فرهنگی وظیفه دارند که در مدلهای مختلف کنش داشته باشند و کتاب را تقویت کنند. اما نباید فقط از نهادهای فرهنگی توقع داشت کنش داشته باشند. اهالی قلم، معلمان، استادان دانشگاهها و همه و همه باید برای فرهنگ تلاش کنند. فراموش نکنیم که در همیشه تاریخ پدید آمدن آثار علمی، از دغدغه علمی و فرهنگی خود نویسندگان بوده است، نباید بگذاریم آتش این دغدغه در کشور خاموش شود.