یک استاد فلسفه گفت: طباطبایی کسی بود که کمال عرفان و برهان را در وجود خود داشت و عالم را تابلوی نقاشی خدا می‌دانست.

آیین رونمایی از کتاب «اقیانوس‌آرام؛ روایت‌هایی از سبک زندگی علامه سید محمدحسین طباطبایی»، با حضور محمدعلی عباسی اقدم؛ نویسنده اثر و اسماعیل منصوری لاریجانی؛ استاد فلسفه و عرفان اسلامی در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

علامه طباطبایی اقیانوس است

در ابتدای این نشست، محمدعلی عباسی‌اقدم گفت: این کتاب در هشت فصل ویژگی‌های علامه طباطبایی را به تصویر کشیده، اما دو ویژگی او یعنی «برخورداری از گوش شنوا» و «عشق به همسر» برای من اهمیت ویژه‌ای داشت.

این نویسنده بیان کرد: علامه طباطبایی گوش شنوای عجیبی داشت و این موضوعی است که در حال حاضر در جامعه وجود ندارد؛ ما فقط می‌خواهیم بگوییم، درحالی‌که پیوسته نیازمند آنیم که بشنویم. این موضوع باید سرلوحه زندگی همه قرار گیرد. جامعه‌ای که به احترام بزرگان خود، کلاه از سر بر ندارد، آینده زاینده‌ای نخواهد داشت.

نویسنده کتاب «اقیانوس آرام» افزود: من برای نگارش این کتاب از منابع موجود، شاگردان، خانواده و هر آنچه نشانی از علامه را در خود داشت، استفاده کردم و با توجه به آنچه در روزنامه‌نگاری آموخته بودم، این کتاب را با سه ویژگی «مفید» و «مختصر» و «متفاوت‌نویسی» نوشته و به همت نشر فرهنگ منتشر کردم.

وی همچنین گفت: این کتاب یکی از هفت کتابی است که مقرر شده به قلم من از سوی این موسسه انتشاراتی راهی بازار کتاب شود. کتاب دوم این مجموعه با عنوان «آن مرد بی‌نهایت» به زندگی امام خمینی (ره) می‌پردازد. «کرشمه ماه» دربرگیرنده زندگینامه آیتالله محمدتقی بهجت و «سرچشمه و دریا» مشتمل بر خاطرات شهید بهشتی از دیگر آثار این مجموعه است.

عباسی اقدم در بخش دیگری از سخنان خود درباره وجه تسمیه این کتاب بیان کرد: علامه طباطبایی، اقیانوس است. او هرگز عصبانی نمی‌شد و به شدت نقدپذیر بود. می‌گویند زمانی که کتاب «المیزان» نوشته شد، آیت‌الله شبستری-یکی از شاگردانش- نقدی بر آن نوشت و تأکید کرد در این کتاب تناقض‌هایی وجود دارد. این موضوع باعث آشفتگی دیگر شاگردان شد، اما علامه با دعوت به آرامش خطاب به آیت‌الله شبستری گفته که شاید این کتاب تناقض‌هایی داشته باشد، ولی نه آن تناقض‌گویی که شبستری دارد.

این نویسنده ادامه داد: یکی دیگر از دلایل انتخاب نام «اقیانوس آرام» برای این کتاب بر اساس اسناد و مدارک آن است که هانری کُربَن؛ فیلسوف، ایران‌شناس و اسلام‌شناس فرانسوی، هر وقت کنار علامه می‌نشست، گویی در کنار این اقیانوس (علامه) آرام می‎‌گرفت.

علامه طباطبایی قرآن را جامع العلوم می‌دانست

در بخش دیگر این آیین، اسماعیل منصوری لاریجانی با اشاره به اینکه هرچه زمان بیشتر می‌گذرد به آثار بزرگانی همچون علامه طباطبایی نیازمندتر می‌شویم، گفت: زندگی بشر امروزه برای مدرنیته حرکت می‌کند و ناخودآگاه پرسش‌هایی برای او ایجاد می‌شود که تنها با عرفان و برهان می‌توان به آن‌ها پاسخ داد؛ عرفان و برهان مقولاتی هستند که با قرآن ارتباطی ناگسستنی دارند.

این استاد فلسفه و عرفان اسلامی با طرح این سوال که ما چه نیازی به افرادی مانند علامه طباطبایی و اندیشه‌های او در عصر حاضر داریم؟، افزود: یکی از شاهکار‌های فلسفه اسلامی از حکمت ملاصدرا تاکنون این است که ما برای فهم دین و آموزه‌های آن نیاز به زبان داریم و قرآن زبان دین ماست. اگر ما با قرآن و مفاهیم آن آشنا نشویم، درک درستی از آموزه‌ها و معارف دینی نخواهیم داشت. علامه طباطبایی بین عرفان و برهان تفاوتی قائل نبود و قرآن را جامع‌العلوم می‌دانست. متأسفانه ما از قرآن کم استفاده می‌کنیم و خط‌کشی بین عرفان و عقل بی‌معنی است.

وی بیان کرد: در فلسفه ملاصدرا اصالت وجود مطرح است. اصالت وجود در فلسفه، همان اصالت معشوق در عرفان است و این‌دو از یکدیگر جدا نیستند و این همانی است که علامه طباطبایی متأثر از آثار بزرگانی همچون حافظ، عطار و... بر آن صحه می‌گذاشت. او به‌رغم مقامی که در بحث فقه و فلسفه داشت، باز هم به فهمیدن و اندیشیدن بها می‌داد و به هر سخنی از سوی هر کسی توجه می‌کرد، چون هر انسانی را که خداوند آفریده از حکمت خود در وجود او نهاده است.

منصوری لاریجانی با بیان این‌که حکمت مقوله‌ای‎ است که در وجود همه ما به ودیعه گذاشته شده و تک تک ما باید این نیرو را در خود پرورش دهیم و با زایشی آن را به منصه ظهور برسانیم، ادامه داد: فیلسوف کسی است که این زایش را داشته و به حکمت رسیده است. متأسفانه آموزش ما غلط است؛ هیچ رابطه‌ای بین معلم و دانشجو ایجاد نمی‌شود، مگر با نمره. البته والدین باید فرزندان خود را با موضوع ربوبیت و معبودیت آشنا و روح آن‌ها را با مفاهیمی مثل ساده‌زیستی، دروغ نگفتن و... آشنا کنند، چون همه چیز در وجود ماست.

این استاد دانشگاه گفت: علامه طباطبایی همیشه در اندیشه‌هایش می‌اندیشید؛ فکر جذمی نداشت و آزاداندیش بود. آزاداندیشی یک فیلسوف یعنی همین اندیشه اندیشیدن. طباطبایی کسی بود که کمال عرفان و برهان را در وجود خود داشت.

وی با تأکید بر اینکه ایران بدون حکمت معنی ندارد و حکمت همه ادیان را به‌هم گره می‌زند، افزود: تعلیم حکمت در دانشگاه‌های ما چه جایگاهی دارد؟ ما چقدر غذای حکمت می‌خوریم؟ مومن باید تشنه حکمت باشد. روزی علامه طباطبایی از هانری کُربَن سوال کرد به دنبال چه هستی؟ گفت دنبال حکمت بودم. در این ۴۰ سال، سراغ فلاسفه غرب همچون کانت و دکارت رفتم. با افکار هایدگر آشنا شدم که بین وجود و موجود تفکیکی قائل نبود و... بالاخره با سلطان حکمت حضرت امیرالمومنین (ع) آشنا شدم.

این نویسنده در ادامه بیان کرد: علامه طباطبایی عالم را تابلوی نقاشی خدا می‌دانست که هرچه در این نقاشی عمیق‌تر می‌شویم، اندیشه ما را بیشتر با خود می‌کشد، چون خداوند عقل و اندیشه ما را طوری آفریده که بدون ممانعت هر چیز زیبایی را درک کنیم. هنر ناخودآگاه در ذهن می‌رود و اندیشه انسان تشنه زیبایی است. ولی عالم نفسانی هم هست که مانع می‌شود. به‌هرحال جهان از دید علامه طباطبایی تابلویی نقش در نقش است که هر لحظه جلوه‌ای از جمال خدا را نشان می‌دهد و این عقل است که باید این هنر را تشخیص دهد.

وی ادامه داد: زیبایی‌های قرآن ثابت نیست و مدام از عمق می‌جوشد. از این‌رو سخن قرآن پیوسته تازه است و به قولی «هر دم از این باغ بری می‌رسد، تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد» اگر ما در خود، این سوی الهی را ایجاد کنیم، می‌توانیم زیبایی‌های خود را در قالب آثار هنری به تصویر بکشیم.

منصوری لاریجانی در پایان با بیان اینکه شهید مطهری از شاگردان برجسته علامه طباطبایی بود، گفت: علامه طباطبایی در کتاب «نقدی بر ماتریالیسم» آداب نقد را به‌خوبی منتقل کرده که اگر نبود، ۸۰ درصد دانشجویان در ابتدای انقلاب چپ‌گرا می‌شدند. آثار علامه طباطبایی و پاورقی‌های مطهری بودند که توانست این خطر بزرگ را از بین ببرد. اگر عقل قوی‌تر و غنی‎تر باشد، انسان از هر گزندی در امان خواهد بود.

سی‌اُمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «ما همانیم که می‌خوانیم» از ۲۱ آبان‌ماه آغاز شده و تا ۲۷ آبان‌ماه ۱۴۰۱ ادامه دارد.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.