«دو قدم مانده که پاییز به یغما برود. این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود.» این بیت از شعر آقای «فرامرز عرب عامری» چه هنرمندانه تلفیقی از غم و افسوس و نشاط را به دلها تزریق میکند. غم و افسوس از آن جهت که به راستی دلمان برایِ پاییز تنگ خواهد شد. حتی همین الان که تمام نشده! برای رنگی رنگیهای رویایی اش، برای سرما و گرمای نامعلومش، برای بارانهای وقت و بیوقتش، برای سوز و سرمای دلچسبش.
اما آقای «عرب عامری» گویا افسوس و غم ما را پیش بینی کرده است که در ادامه گفته است: «گلهها را بگذار! نالهها را بس کن! روزگار گوش ندارد که تو هی شکوه کنی! زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را. فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود! تا بجنبیم تمام است. تمام؟!»
زمستان هم ماندنی نیست، حتی اگر همه شب هایش یلدا باشد!
پیداست که پلک پاییز سنگین شده و آماده یک خواب زمستانی است. آری تنها چند روزی مانده به بلندترین و سردترین شب سال. «شبِ یلدا»؛ شبی که با اشعار گرمِ حافظ، خودمان را برای زمستان سرد بیمه میکنیم، چراکه هیچ زمستانی ماندنی نیست، حتی اگر همهی شب هایش یلدا باشد! جنبه نشاط شعر بالا هم همین است. همین که هیچ غمی ماندنی نیست و همه چیز میگذرد.
این شبِ بلند به یادمان میآورد که تا نوروز فقط نود روز باقی مانده است و ما در فصل سرد و سپید دلگرم آیندهای هستیم که بهاران است.
جشنی به قدمت هفت هزار سال! / هرچیزی قدیمیاش خوب است
اما شاید باشند کسانی که بگویند چه فرقی میکند چند دقیقه بیشتر یا کمتر… شب یلدا به صرف همان چند دقیقه اش به قدری ارزشمند است که بیش از هفت هزار سال به بهانه اش جشن و سرور برپا میشود. تنها چند دقیقه ناقابل میتواند از یک شب عادی، شب یلدا بسازد، ولی باهم بودنمان است که آن را نیک نام و در تاریخ ماندگار کرده است.
هر چیزی قدیمیاش خوب است و به درد بخور! این جشن هفت هزارساله هم از اجداد ما به ارث رسیده و تاکنون توانسته ایم زنده نگهش داریم.
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
بازگویی خاطرات و قصه گویی پدربزرگها و مادربزرگها هم یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر میکند. اما همه اینها ترفندهایی است تا خانوادهها دور هم جمع شوند و بلندترین شب سال را با شادی و خرسندی به سپیده برسانند.
مگر میشود میراث چند هزار ساله را به فراموشی سپرد؟
از خوبیها و دلبریهای شبِ بلند سال هرچه بگوییم کم است، اما عزیزی چند وقت پیش میگفت، اوضاع اقتصادی دارد به سمتی میرود که بهتر است هر چه زودتر این رسم و رسوم ایرانی را جمع کنیم و کل برنامه را در یک پیام یا پست بگنجانیم!
زهی خیال باطل. مگر میشود میراث چند هزار ساله را به همین راحتی کنار گذاشت؟! اصلا چرا چنین فکری بر ذهنها خطور کرده؟! من فکر میکنم تشریفات بی لزوم و اغراق آمیز است که مردم را از یک دورهمی که صفا و صمیمیت باید در آن حرف اول را بزند دور میکند، خودتان بهتر میدانید کل فضای مجازی شده است، نمایش توان مادی و تشریفاتی مان. همین نمایش و تشریفات است که در نهایت خانوادهها را برای دور هم بودن پشیمان میکند. چراکه مرد یا زن با یک حساب سر انگشتی متوجه میشود برای یک دورهمی ساده خرج زیادی برمیدارد از برگزاری آن پشیمان میشود، البته حق هم دارد، به هر حال خرید هفت قلم آجیل و کیک و چیز کیک و میوههای استوایی و فصول دیگر کم خرج برنمیدارد! نمیشود که، چون فلانی خریده بود نمیشود ما نخریم، زشت است و فلان و بیسار.
اما به جای این همه نمایش تشریفات و تزیین کمی باید در صدد چگونه عشق ورزیدن و محبت و مهربانی بی غل و غش باشیم. باور کنید خرج زیادی هم برنمیدارد. اگر دل ما به حال ما نسوزد دل هیچ کس به حالمان نخواهد سوخت. پس بیایید تشریفات را کمتر و همدلیها را بیشتر کنیم.
در سفره شب یلدا اینها اولویت تان باشد! / محبت هزینهای ندارد
میدانیم خاصیت هر ایرانی مهمان نوازی و سفره داری و از جان و دل برای مهمان مایه گذاشتن است، اما بیایید امسال همه چیز را سادهتر برگذار کنیم و در کنار سفره انار و هندوانه و باقالی و لبویمان سهم محبت را دو برابر در نظر بگیریم. اگر پدر و مادرتان زنده هستند، گرامیشان بدارید و بر دستانشان بوسه بزنید و اگر در قید حیات نیستند با فاتحهای روحشان را شاد کنید. در این شب بلند عیادت از بیمار و سالمند را فراموش نکنید.
به همسرتان یادآوری کنید که عاشقش هستید. اگر میتوانید هدیهای کوچک و معنوی مانند یک شاخه گل تقدیم او کنید. در این شب کینهها را دور بریزید. اگر کدورتی بین افراد خانواده هست، در شب یلدا دورهم جمع شوید و آن را بر طرف کنید.
حواستان باشد برای تدارک شب یلدا نیازی نیست، همه میوههای بازار را بخرید! پیام یلدا این است که تمام سال به بهانههای مختلف میتوان دور هم جمع شد. پس خیلی ساده با چای و شکلات و تخمه میشود هم میشود دورهم بود. باور کنید شکم انسان هم اندازهای دارد و با اغراق در چینش خوراکیها هم خودتان و هم مهمان بنده خدا را به زحمت و تب و تاب نیاندازید.
در این شب بلند حافظ فراموش نشود! سعی کنید تا فارسی و اشعار کهنش را بیشتر بخوانید تا به فرهنگ غنی ادب فارسی پی ببرید. البته از قصهها و پندهای بزرگترها غافل نشوید، اصلا خاصیت این شب قصه گویی و انتقال تجربههای شیرین است. میتوانید خودتان را به یک بازی دست جمعی هم دعوت کنید، نمیدانید چه حالی میدهد!
به بهانه یلدا مهربانی، لبخند و بخشش را تمرین کنید. مثل سرخی انار، که زیبایی و بخشش و مهربانی عشق آسمانی را یادآور میشود. مثل هندوانه که به وجود خنده و لبخند درون هر شخص معنا میبخشد.
فراموش نکنید شب یلدا به جای پرسیدن رمز وای فای و اینترنت حال یکدیگر را بپرسید! اصلا چرا موبایل و تبلتها را خاموش نمیکنید، باور کنید آخر شب از این کارتان راضی خواهید بود. البته دست نگه دارید اول یک عکس دست جمعی خانوادگی بگیرید بعد آن را خاموش کنید. قول میدهم بعدا با دیدنش لبخند رضایت خواهید زد. قرارِ ما؛ یلدای با هم بودن. دلخوش و دلگرم باشید در آغوش گرم خانواده.
منبع: فارس