نشست نقد و بررسی کتاب «نیم قرن تا ناکامی»، با حضور عباس سلیمی نمین و رضا مختاری اصفهانی در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
نقد میتواند ظرفیت فکری جامعه را گسترش دهد
عباس سلیمی نمین در این نشست بیان کرد: معتقدم یکی از دلایلی که فضای فکری جامعه آنگونه که باید رو به گسترش نیست، توجه نکردن به مقوله نقد است. نقد میتواند ظرفیت فکری جامعه را به سرعت گسترش بدهد. متاسفانه چون ما به نقد توجه جدی نمیکنیم، جامعه خودمان را از خیلی از منابع محروم میکنیم. بهعبارتی ما میتوانیم با نقد خیلی از آثاری که نیمی از مطالبشان اطلاعاتی است که جامعه نیاز دارد و نیم دیگر مطالب علیالقاعده اگر مستند نباشد و خلاف واقع باشد، با نقد میتوانیم آن را اصلاح و جامعه را از اثری که دارای اطلاعات مهمی است، برخودار کنیم.
وی افزود: رونن برگمن در بخشهایی از کتاب «نیم قرن تا ناکامی» اتهامات زیادی را علیه ملت ایران در قسمتهای متعددی دنبال میکند. ضمن اینکه حرفهای ناروای زیادی دارد که حتما باید به آن مطالب جواب داد تا امکان نشر در داخل کشور پیدا کند. در حدی که نمیتوانیم فقط با نقد مسئله را تمامشده فرض کنیم. وقتی یک ادعا مطرح میشود شما باید با استنادات آن ادعا را رد کنید.
این پژوهشگر تاریخ معاصر اظهار کرد: در این رابطه ناشران باید سرمایهگذاری کنند تا چنین کتابی را در کنار نقد آن چاپ کنند. اما چنین کتابهایی سودی برای ناشر ندارد، لذا چنین کاری صورت نگرفته بود؛ علیرغم اینکه برگمن در این کتاب اطلاعات بسیار ارزشمندی به نمایندگی از سازمانهای اطلاعاتی سرزمینهای اشغالی ارائه میدهد، اطلاعاتی که ما را مطلع میکند تضادهایی که بین جبهه طرفداران صهیونیستها وجود دارد خیلی ارزشمند است و میتواند ما را بر دشمنانمان مسلط کند.
سلیمی نمین با اشاره به کتاب دیگر برگمن «برخیز و اول تو بکش»، گفت: وقتی این کتاب ترجمه و منتشر شد، خیلی مورد توجه قرار گرفت. البته این اثر قبل از کتاب «نیم قرن تا ناکامی» به چاپ رسید. اگرچه اخیرا بعضی بدون اینکه اشاره کنند کتاب فوق قبلا ترجمه شده، ادعا کردند که این اثر برای نخسیتن بار انتشار یافته است. کتاب «برخیز و اول تو بکش» در واقع اطلاعاتی درباره ترورهایی است که اسرائیلیها قبل از اشغال فلسطین، تاکنون در داخل یا خارج از سرزمینهای اشغالی یا در منطقه یا در اروپا و آمریکا صورت دادند.
وی ادامه داد: من از آن کتاب در پاسخ دادن به برخی از سخنان و ادعاهای برگمن در کتاب «نبرد مخفی علیه ایران» استفاده کردم، چون برخی مصادیقی که در آن کتاب مطرح شده در «نبرد مخفی علیه ایران» نقض شده است؛ برای مثال اینکه آمریکاییها از ترورهای دانشمندان ایرانی اطلاع نداشتند. در کتاب «نبرد مخفی علیه ایران» مطرح شده، آمریکاییها از نظر قانونی نمیتوانند در ترور دانشمندان نقش داشته باشند، چون از نظر قانون یک دانشمند در هر رشتهای محدود به یک جغرافیا نیست و تعلق به جهان بشری دارد، لذا طبق قانون آمریکاییها نمیتوانستند در ترور دانشمندان مشارکت داشته باشند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران بیان کرد: برگمن در کتاب «برخیز و اول تو بکش» اذعان دارد که آمریکاییها از ترور دانشمندان ایرانی اطلاع داشتند. بنابراین تناقضاتی که در دو کتاب وجود دارد، مفید است.
سلیمی نمین افزود: در اینجا شخص رونن برگمن خیلی مهم نیست، او فردی است که در یک نشریه زرد اسرائیلی فعال بوده و اخیرا به دلیل پیوندهایی که بین شبکه ایران اینترنشنال و صهیونیستها ایجاد شده مطرح شده که برگمن با افرادی از این شبکه ارتباطات قویتری برقرار کرده و به آنها خط میدهد. در کتاب «نبرد مخفی علیه ایران» برگمن نقش شبکههای اطلاعاتی اسرائیل را باز میکند. به این دلیل میگویم که کتاب اهمیت دارد و اطلاعات آن باید به اطلاع جامعه رسانده شود.
وی گفت: برگمن در ادعاهایی که مطرح میکند متکی به اسناد و مدارک نیست. لذا شخص برگمن به لحاظ شخصیتی مهم نیست، چون او شخصی زردنویس است، اما در آثار او نقش سازمانهای اطلاعاتی را میبینید و مسائلی همچون تضادهای دستگاههای اطلاعاتی آشکار میشود.
این پژوهشگر تاریخ معاصر بیان کرد: معمولا وقتی کتابی بخواهد ایجاد شود، باید مطالبی مابین مطالب دیگر چیده شود. در واقع یک سناریو به وجود بیاید. لذا وقتی کتاب برگمن را مطالعه میکنیم به دنبال آن اطلاعاتی هستیم که ما را به یکسری مشکلات جدی میرساند که صهیونیستها در اراضی اشغالی دارند. به نظرم برگمن در این کتاب چند ماموریت مشخص دارد؛ ابتدا، بحث شکست صهیونیستها در ایران دوره پهلوی را باید به شکلی تغییر دهند و آن را گردن آمریکاییها بیندازند.
سلیمی نمین ادامه داد: پس از اینکه حکومت پهلوی سقوط کرد، به شدت ماهیت صهیونیستها را زیر سوال برد، زیرا دلیل وجودی آنها در این بود که در خاورمیانه استمرار پیدا کنند و مانع از سقوط حکومتهای وابسته به آمریکا و غرب بشود. فروپاشی حکومت پهلوی، شأن وجودی صهیونیستها در منطقه را مخدوش کرد. آنها برای این ماموریت پولهای کلان و تسلیحات مهمی را گرفتند و همچنان میگیرند.
وی افزود: برگمن در این کتاب ماموریت دارد که بگوید آمریکاییها بودند که به هشدار ما درباره سقوط شاه توجه نکردند. آمریکاییها چون مست قدرت بودند، متوجه سقوط محمدرضا پهلوی نشدند. این بحث مهمی است که در اینجا نشان میدهد اسرائیل قدرت و اهمیتش را در منطقه از دست میدهد. لذا باید کتابی نوشته شود تا از این اتهام بیرون بیایند که لیاقت ماموریتی را ندارند که به آنها محول شده است.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران اظهار کرد: بهره دیگری که میتوان از بحثهای کتاب برد، مشی صهیونیستها و تفاوت آن با آمریکاییهاست؛ یعنی آمریکاییها نقشی در منطقه دارند که کاملا با مشی صهیونیستها تفاوت دارد. برگمن تلاش میکند مشی خودشان را موجه جلوه دهد. در کتاب نکات کم اهمیت زیادی هم مطرح شد که اصلا نیازی به طرح یا پاسخ ندارد. اما در مسائل اساسی که با بحران صهیونیسم مربوط است، باید آن را پیگیری کرد، آنجا که اطلاعات ارزشمندی را ارائه میدهد.
سلیمی نمین گفت: جایی که برگمن درباره گروگان گرفتن یک سرهنگ اسرائیلی که اطلاعات بسیار وسیعی در مورد آخرین تجهیزات نظامی آمریکاییها در اختیار داشته، صحبت میکند، بحران را هم در روابط اسرائیل و هم آمریکا مشاهده میکنید که باید به شکلی توجیه شود و از آن خارج شوند. سرهنگ را نمیتواند محاکمه کند. هم به این دلیل که کانتینر کانتینر مواد مخدر از لبنان وارد اسرائیل میکرد و هم آخرین اطلاعات نظامی آمریکاییها را در اختیار حزبالله لبنان قرار داده است. در اینجا درماندگی برگمن را میتوانید لمس کنید. در پایان سرهنگ اسرائیلی را محاکمه نمیکنند تا بگویند هیچ اتفاقی نیفتاده است.
وی افزود: آنچه باعث نژادپرستی آنها شده و تنفر از صهیونیست را برانگیخته، در بازیهای جام جهانی قطر نیز خود را نشان داد. در جایی که چهره ملتها نشان داده شد و تنفر از اسرائیلیها کاملا مشخص بود. این باعث تفاخر ماست که چنین رویکردی درباره اسرائیل وجود دارد. هر چند امروز در میان برخی از جوانان ما اهمیتی به این مواضع داده نمیشود، درحالیکه اگر این مواضع بهدرستی باز شود، به لحاظ شأنی باید بدانند کشورشان توانسته قلدری را که در هر جای جهان طبق اقرار کتاب «برخیز و اول تو بکش» ایجاد ترور و ارعاب میکند، سر جای خودش بنشاند.
برگمن بهعنوان یک ژورنالیست توانسته یک روایت شسته و رفته را ارائه دهد
رضا مختاری اصفهانی نیز در نشست نقد و بررسی کتاب «نیم قرن تا ناکامی» اظهار کرد: «نبرد مخفی علیه ایران» یک کتاب سیاسی، ایدئولوژیک و تبلیغاتی است. مشخص است که نویسنده مطلبی را برای سازمان خاصی دنبال میکند. برای همین نمیتوانیم برگمن را بهعنوان یک محقق یا ایرانشناس تلقی کنیم چون بسیاری از مواردی که مطرح کرده چندان معتبر نیست؛ مانند بحث شیعه، مرجعیت و شخصیت امام خمینی(ره) و اتفاقاتی که قبل از انقلاب افتاده است. وقتی به موضوعات نگاه میکنیم متوجه میشویم که تحلیلها سطحی یا اشتباه است.
وی با اشاره به نبرد مخفی ایران و اسرائیل ادامه داد: برگمن درباره شیعه، تحلیلهای اشتباهی را مطرح میکند که نشان میدهد شیعه را نمیشناسد، درحالیکه ایرانشناسانی در غرب هستند که مطالعات بسیار خوبی درباره شیعه و ایران دارند. متأسفانه دچار یک نوع بیگانهپرستی هستیم به این معنا که هر آنچه از زبان غیر (غربی یا خارجی غیرفارسی زبان) مینویسند، وحی منزل است و ارزش بیشتری از آن کسی که به زبان فارسی نوشته، ارزش قائل میشوند. متأسفانه این بیگانهپرستی وارد مجامع علمی ما شده که دچار خود کمبینی شویم. به نگاه من بخش اول کار برگمن بسیار سطحی است و اگر بخواهیم وجه تبلیغی آن را ببینیم در اثرش یک خط سیر تبلیغی را دنبال میکند. اسرائیل بهعنوان کشوری که قبلا در ایران پایگاهی داشته و حالا این نفوذ و پایگاه را از دست داده و اکنون وارد یک نبرد شده است؛ یک نبرد اطلاعاتی رو در رو با کسانی که هوادر ایران بودند.
این تاریخنگار گفت: برگمن در نهایت سعی میکند به این نتیجهگیری برسد که در این نبرد (تا سال ۲۰۰۸) چندان موفق نبوده است. هر چند من چند مصاحبه از برگمن در بیبیسی دیدم که نظرش متفاوت از آنچه است که در این کتاب بیان میکند. بههرحال اگر به نگاه ایرانشناسانه برگمن نگاه کنیم قدری ضعیف و سطحی است؛ سخنانی که درباره مسائل ایران قبل از پیروی انقلاب اسلامی بعد از آن درباره جنگ مطرح کرده، اصلا محققانه نیست. بهعنوان یک محقق، پژوهشگر و خواننده نمیتوانم مطالب کتاب را راستیآزمایی کنم.
مختاری افزود: وقتی برگمن بعضی مسائل را درباره ایران مطرح میکند ما نمیتوانیم دریابیم که از روی یک منبع است یا بر اساس شایعه. اگر در پایان کتاب منابع آن میآمد، میتوانستیم مطالب مطرح شده در کتاب را راستیآزمایی کنیم، هرچند در برخی از صفحات به بعضی از منابع اشاره کرده و حتی به صراحت میگوید مطالب کتاب بر اساس چندین هزار سند و مدرک و منبع است، اما در پایان کتاب اثری از این منابع نیست.
وی درباره اهمیت منابع در یک پژوهش تاریخی اظهار کرد: واقعیت آن است که یک اثر تحقیقی و تاریخی را بر پایه یکسری منابع مینویسیم، مانند بسیاری از کتابهایی که در خارج از ایران درباره تاریخ ایران نوشته میشود که مبتنی بر آرشیو بریتانیاست. وقتی بخشی از این اسناد آرشیو بریتانیا را با اسناد داخلی مطابقت میدهیم، بخشی از این اسناد مبتنی بر شایعاتی بودند که در سطح جامعه مطرح میشدند و سفارت بریتانیا آن را بهعنوان گزارش میفرستاد که واقعیت نداشت.
این سندپژوه ادامه داد: چنانکه در حال حاضر نیز چنین اسنادی وجود دارد که بر اساس شایعات هستند. بخشی از اسنادی که ویکیلیکس نیز منتشر کرد، مبتنی بر شایعات بود. لذا بعضی از اسناد آرشیوهای معتبر نیز مبتنی بر شایعات هستند نه اینکه بر پایه مکاتبات رسمی متقن باشند. در واقع در پژوهشها تکیه اصلی بر اسناد، مطبوعات و مصاحبههای تاریخ شفاهی است، اما در کتاب حاضر به نظر میرسد با توجه به آنچه در پیشگفتار خواندم، بیشتر بر اساس مصاحبه با اشخاصی است که درگیر این پروندهها بودند.
مختاری همچنین گفت: بخشهایی از کتاب بسیار سطحی است، اما اگر از لحاظ ژورنالیستی به کتاب نگاه کنیم، این کتاب یک اثر ژورنالیستی قوی است و به نظرم برگمن بهعنوان یک ژورنالیست موفق بوده و توانسته یک روایت شسته و رفته را ارائه دهد و خواننده را با خود همراه کند. اما همانطور که اشاره کردم بخشی از آن موضوعاتی که قبلا گفتم در شایعات و اخبار رسمی شبکههای بیگانه شنیده بودیم، اما اکنون به شکل مکتوب در اختیار ما قرار گرفته است.
وی اظهار کرد: بهنظرم وجه دوم کتاب که وجه تبلیغاتی و سیاسی است، موفق است از این لحاظ که سعی کرده به نوعی رویکرد اسرائیل در چند دوره را آسیبشناسی کند. در واقع تاریخ در خدمت سیاست قرار گرفته است. کاش آقای سلیمی نمین در بخش دوم که به نقد کتاب برگمن اختصاص داده است به پروندههای امنیتی مثل برگمن دسترسی داشت و میتوانست بر اساس اسناد و مدارک پروندهها جواب بدهد، چون برگمن مواردی را مطرح میکند که در نقد آن موارد باید پروندههای امنیتی دیده شود.
این تاریخنگار با تأکید بر دسترسی به اسناد و بازنگری در تاریخنگاری امنیتی و سیاسی، گفت: برگمن تا سال ۲۰۰۸ را مرور و رویدادهایی را بیان کرده است. کاش ما هم به اسناد امنیتی دسترسی داشتیم و میتوانستیم کتابی با نگاهی به تاریخ رویدادهای امنیتی در کشور داشته باشیم. به نظرم از این منظر ما باید یک بازنگری در تاریخنگاری سیاسی و امنیتی داشته باشیم.