در هر برههای از تاریخ این دیار و بر هر ورق از برگ برگ دفتر خاطراتش از ابتدا تاکنون، همواره شخصیتهایی با خصوصیات منحصر به فردی زیسته اند که دُردانه روزگار و اعصار خود بوده و هرگز تکرار شدنی نبوده و نیستند. از اسطورههای تاریخی شاهنامه فردوسی گرفته تا اسوههای زمان انقلاب، جنگ تحمیلی و...
یکی از این قهرمانان بی تکرار وطن نیز کسی است که در قصهها و شاهنامه فردوسی هم نظیر و هم آوردی برای آن پیدا نمیشود، به زعم پیر و جوان و زن و مرد دردانهای تکرار نشدنی است و به قول شاعر؛ صبربسیار باید پدر پیرفلک را، تا دگر مادر گیتی، چون او فرزند بزاید.
آری او کسی است که به جز ذات لایزال الهی، دیگر ازهیچ قدرتی نهراسید و اینک خاطرات نبردها و شجاعتش قصه شب کودکان این دیار شده است.
یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون یه مرد بود که دیگه نبود، مرد قصه ما گرچه در ایران به دنیا آمد، اما به دلیل مجاهدتهایی که در بلاد اسلامی انجام داد، متعلق به جهان اسلام است و به ویژه در عراق، سوریه و لبنان جایگاه ویژهای دارد.
او یه بابای مهربون بود و یه عموی شجاع، یه فرمانده بی نظیر و تکرار نشدنی و یه اسوه جاودان، او معمار میدانی شکستهای آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و متحدان آنها در منطقه بود.
آری او کسی نبود جز، سردار سپهبد «شهید حاج قاسم سلیمانی»، هموکه طی چهل سال آنچنان جلوه کرد و خوش درخشید و در مسیر کمال پیش رفت که سرانجام سکّه تأسیس یک مکتب به نام او از سوی رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی زده شد؛ به گونهای که امروزه هر انسان آگاه و منصفی بر به کار بردن این واژه گرانسنگ و پر مغز و دقیق در خصوص آن سرباز اسلام و ولایت یعنی سردار سرفراز اسلام گواهی میدهد و صحّه میگذارد.
به راستی چه فرآیندی در زندگی یک انسان طی میشود که او را در قامت یک مکتب، فرازمند میکند؟ چه اتفاقاتی رخ میدهد که یک انسان به تنهایی یک مدرسه درسآموز میشود؟ در حقیقت، آنگاه که منظومهای منسجم و جامع، متشکل از اجزای یک شخصیت رشدیافته در ابعاد مختلف و زمینههای گوناگون شکل میگیرد، او به عنوان یک مکتب و یک الگو و یک مدرسه درسآموز رخ مینماید و سردار دلها این چنین بود.
یادمان نرود، آن زمان که رعب و وحشت بر مردم بیگناه منطقه حاکم شده بود و داعش به پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و رسانهای استکبار و صهیونیسم و همکاران منطقهای آنان بیمحابا، از هیچ جنایتی فروگذار نمیکرد و به جان، مال و ناموس مردمان بی دفاع سرزمین عراق و شام بیرحمانه میتاخت و به سرعت پیشروی میکرد و در فکر استقرار همیشگی و سیطره دائمی در این سرزمینها بود، به خوبی میبینیم که در آن زمان همه مدعیان، صحنه را خالی کردند و تا مدتها این تنها ایران اسلامی بود که با دوراندیشی، درایت و هوشمندی رهبر معظم انقلاب، افسران رشید خویش را روانه میدان جنگ میکرد تا امنیت و آرامش را به مردم بی دفاع منطقه بازگرداند.
کم کم پدیدهای مبارک به نام مدافعان حرم که هسته مرکزی آن دلاورمردان ایرانی بودند شکل گرفت و سرانجام در کمال بهت و ناباوری تحلیلگران نظامی و سیاسی جهان، سردار سرفراز ما که عزم خویش را برای پاک کردن منطقه از لوث وجود خبیث داعش جزم کرده بود، خبر از نابودی حکومت داعش و پایان یافتن سیطره آن بر منطقه داد.
امروز نه تنها امنیت منطقه، بلکه امنیت جهان مرهون مجاهدتها و تلاشهای خستگیناپذیر آن استراتژیست بزرگ جهانی یعنی سردار سپهبد سلیمانی است؛ چرا که او در هر نقطهای که نبرد کرد برای استقرار امنیت، آرامش و بازگرداندن زندگی جاری و طبیعی مردم به آنان، جنگید.
او همواره تلاش میکرد تا باورهای الهی خویش را تعمیق بخشیده و در مسیر اعتلای رفتارهای سازنده طی طریق کند و در این مسیر هرگز دچار تزلزل و عقب گرد نگردید. همواره بر صراط مستقیم حق پایدار بود و از پلکان کمال آرام آرام بالا میرفت. او رهرویی بود که آهسته و پیوسته میرفت همچون کوهنوردی که گامهای استوار خویش را شمرده شمرده برای رسیدن به قله برمیدارد.
ناگاه واقعهای دنیا را تکان داد، ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد روز سیزدهم دی ماه ۹۸، یک جهان چشم باز کرد و دید او نیست، او رفت و دخترکان و پسرکان بی شماری بار دیگر یتیم شدند.
آری او به لقاء الله پیوست و پیکر مطهرش پس از تشییع در شهرهای مختلف عراق و ایران، بنا به وصیت خود، در گلزار شهدای کرمان آرام گرفت؛ از تشییع پیکر پاک حاج قاسم سلیمانی به عنوان دومین تشییع باشکوه تاریخ ایران پس از تشییع پیکر امام خمینی (ره) یاد میشود.
اگر چه او رفت، اما امروز تاثیر ماندگار این فرمانده بزرگ را در اقتدار بخشی به جبهه مقاومت و ایستادگی مجاهدانه آنان برابر دشمنان امت اسلام، به وضوح میتوان مشاهده کرد.
باید بدانیم، شهید سلیمانی تنها یک الگو در عرصه نظامی و جنگاوری نبود؛ بلکه او برای همه کارگزاران و دست اندرکاران اداره بخش های مختلف کشور و برای آحاد ملت ایران مخصوصاً جوانان این سرزمین یک الگوی جامع اخلاقی، فکری، معرفتی، معنوی و نمونهای برجسته از مدیریت جهادی است. در اینجا باید به بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب که در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب کبیر اسلامی از سوی رهبر حکیم و آینده نگر انقلاب صادر شد، اشاره کرد و اینکه برای تحقق اهداف و رویکردهای این بیانیه بایستی به مؤلفههای مکتب سردار شهید سلیمانی توجه داشت و آنها را در مقام عمل دنبال کرد.
با داشتن چنین روحیهای و چنین ویژگیهایی، مطمئناً مسیر حرکت به سمت آیندهای روشن و امیدبخش بسیار دقیقتر و سریعتر طی خواهد شد. هر قدر به او و سیره معنوی و فکری و فضائل اخلاقی و نوع مدیریتش که مدیریتی جهادی با نگرشی انقلابی بوده است نزدیکتر شویم به تحقق اهداف بیانیه گام دوم انقلاب نزدیکتر شدهایم.
یادداشت از مریم سادات بهادر