اولین نشست از سلسله نشستهای تخصصی پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد با عنوان «بررسی انبوهسازی رمانهای ترجمهای و بیاعتنایی به رمانفارسی» با حضور آراز بارسقیان و احسان عباسلو (نویسنده و مترجم) در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
در این نشست، احسان عباسلو با اشاره به اینکه بر اساس آمار خانه کتاب و ادبیات ایران در نیمسال نخست امسال در بازار نشر حوزه کتابهای ادبی تالیف بیشتر از ترجمه بوده است، عنوان کرد: مهر ماه امسال از هزار و ۱۴۴ رمان منتشر شده، تنها ۳۰۰ عنوان ترجمه، آبان ماه نیز از هزار و ۴۰۶ رمان، ۴۷۷ عنوان ترجمه و آذر ماه از هزار و ۵۰۵ عنوان رمان منتشر شده در کشور، تنها ۴۷۰ عنوان ترجمه بوده است. این نشان میدهد که تعداد تالیف بیشتر از ترجمه است.
عباسلو با تاکید بر اینکه ناشر ناچار است به سود اقتصادی بیندیشد و نمیتوان از وی توقع داشت صرفا کار فرهنگی انجام دهد، افزود: برای ناشران ایرانی چاپ و نشر کتاب ترجمه نسبت به تالیف سود بیشتری دارد؛ چراکه هزینه طرح جلد نمیپردازد، حق ترجمه کمتر از حقتالیف است، ریسک ترجمه کمتر از نشر کتاب تالیفی است.
وی همچنین تاکید کرد: ناشران در انتخاب آثار ترجمهای به برگزیده شدن یک اثر در جوایز ادبی دنیا توجه میکنند و به صورت انبوه آن را ترجمه میکنند. این اثر ممکن است با نیازهای بومی کشور ما تناسب نداشته باشد، ولی چون ادبیات ما و غرب شهری است، این آثار بیشتر مخاطب عام را جذب میکنند. وقتی نویسندهای اثر فلسفی مینویسد تنها اهالی فلسفه به آن رغبت دارند، ولی آثار غربی اغلب شهری و عامپسندتر هستند.
این نویسنده و مترجم با بیان اینکه رسانهها میتوانند در غلبه تالیف بر ترجمه تاثیرگذار باشند، گفت: ما در کشورمان با ضعف در معرفی آثار مفید مواجه هستیم. تنها تبلیغ و معرفی کتاب کافی نیست بلکه رسانهها باید شیوههای جدیدی را در اطلاعرسانی با برپایی جلسههای نقد و میزگردهای تخصصی به کار ببرند. خبرنگاران حوزه کتاب و ادبیات باید با کتاب انس بیشتری پیدا کنند و در جلسههای نقد ادبی از خطکشیهای سیاسی و استفاده از کارشناسانی که در یک حلقه فکری خاص فرهنگی قرار دارند، فاصله بگیریم.
عباسلو با تاکید بر اینکه باید پیوندی عمیق میان رسانه و مخاطب برقرار شود، عنوان کرد: در این حوزه باید از مرکزگرایی پرهیز شود و در هر استان آثار ادبی ارزشمند معرفی شوند. اگر رسانه به یاری نشر بیاید، کتاب به دست مخاطب اصلی میرسد. متاسفانه برای مخاطبان ایرانی ذائقهسازی نشده و متولی ترجمه نیز در کشور ما مشخص نیست.
وی همچنین بر نقش سیاستهای حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تغییر وضعیت فعلی تاکید کرد و افزود: به عنوان نمونه بهتر است سهم ناشران کتابهای تالیفی از یارانه کاغذ افزایش یابد و نیز بهترین و بزرگترین غرفهها را در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به ناشران حامی تالیف اختصاص دهند. همچنین بهتر است در امتیازدهی به ناشران و تبدیل پروانه موقت فعالیت آنها به دائمی، تالیف را اساس قرار دهند.
این مترجم همچنین بیان کرد: ایرانیان به این باور رسیدهاند که در حوزههای مختلف از جمله محصولات فرهنگی و کتاب، اثر خارجی بهتر از ایرانی است. برای حل این مشکل باید کتابهای تالیفی هرچه بیشتر معرفی شوند. همچنین نویسنده باید نیازهای مخاطبان را در تالیف لحاظ کند تا اثرش مورد پسند و ذائقه مخاطبان قرارگیرد.
وی تصریح کرد: در کشور ما ظرفیت برای معرفی آثار تالیفی ارزشمند وجود دارد، ولی اراده کافی را برای این امر مهم شاهد نیستیم. خلاقیت با حرکت و فعالیت در این مسیر محقق میشود و تا پویایی و همت نباشد خلاقیت بروز نخواهد کرد.
آثار بزرگانی، چون جلال آل احمد پرفروشترین کتابهای ادبی هستند
همچنین در این نشست، آراز بارسقیان با بیان اینکه ادبیات ایران باید به سمت ژانر برود، گفت: اکنون رمانهای فارسی توان رقابت خود را با آثار ترجمه از دست دادهاند. امروز دیگر شکل ادبیات عمده غربی تغییر کرده و آن ادبیات بیشتر با سلیقه جوانان ایرانی تطابق دارد.
بارسقیان با اشاره به اینکه هنوز آثار بزرگانی، چون جلال آل احمد پرفروشترین کتابهای ادبی هستند، گفت: ما پیشینه خوبی در تولید و نشر کتابهای ادبی داریم و اگر راه خلاقیت و شکوفایی جوانان بازشود نویسندگان دهه ۸۰ میتوانند آثاری خلق کنند که جای خالی آثار بزرگان ادبیات معاصر دهههای گذشته را پر میکند.
این مترجم همچنین به بروز پدیده مثبت مهندسی معکوس اشاره کرد و افزود: با اینکه رعایت نشدن کپیرایت در کشورمان آسیبهایی را به صنعت نشر وارد کرده، ولی نوعی مهندسی معکوس را نیز ایجاد میکند. نویسندگان ما میتوانند با الگوگیری از آثار موفق غرب و نیز استفاده از خلاقیت خود کتابهای بومی را با سبک و سیاق مورد علاقه جوانان ایرانی خلق کنند. مهندسی معکوس میتواند یک چهارراه فرهنگی را در زمانی که نمیتوانیم مانع هجوم سیل ترجمه شویم ایجاد کند.