ژیلا مهندسسامانی، کار در زمینه قصهگویی را از سال ۱۳۷۷ با برنامه «جوانهها» اداره آموزش و پرورش شهرستان سامان در استان چهارمحال و بختیاری آغاز کرده است. او که از سال ۱۳۷۹ وارد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شده، تاکنون در تعداد زیادی از جشنوارههای بینالمللی قصهگویی شرکت داشته است.
این هنرمند از استان چهارمحال و بختیاری، با قصه «ببر بیان» در بخش آیینی سنتی برای گروه سنی نوجوان در بیستوچهارمین جشنواره بینالمللی قصهگویی که از ۲۵ تا ۲۹ دی ۱۴۰۱ در شهر یزد برگزار میشود، شرکت کرده است.
او با تاکید بر اهمیت بهرهگیری از داستانهای کهن ادبیات فارسی، به قصه گویان داستانهایی از شاهکارهای ادبی، چون «شاهنامه»، «فرامرزنامه»، «منطقالطیر»، «بوستان و گلستان سعدی»، «مثنوی معنوی» و خیلی از آثار دیگر را پیشنهاد میکند.
این هنرمند با بیان اینکه تنها و مهمترین ابزار یک قصهگو، زبان و بیان اوست، میافزاید: «استفاده قصهگو از فن بیان و کلام، زبان بدن و نفوذ نگاهش تاثیری زیادی روی مخاطبان دارد. من در اکثر آثارم از این اصول بهره میبرم.»
مهندسسامانی میگوید: «اینکه چه گروه سنی شنونده قصه باشد، فرقی ندارد. در هر حال قصه تاثیر خودش را خواهد گذاشت، اما قصهگویی برای کودکان و نوجوانان بهترین شکل آموزش غیرمستقیم به شمار میآید.»
او درباره قصه «ببر بیان» توضیح میدهد: «این قصه، به زندگی رستم در ۱۷ سالگی میپردازد که علیرغم میل باطنی زال، همراه با او به نام جعلی البرز راهی هندوستان میشود تا به مردم آن دیار کمک کند و آنها را از شر اژدهای دریا یا همان «ببر بیان» نجات بدهد.»
این قصهگو ادامه میدهد: «رستم در این نبرد، اژدها را از بین میبرد و از پوست آن برای خودش لباسی تهیه میکند. او در این سفر با دختر پادشاه هندوستان ازدواج میکند و ثمره این ازدواج، فرزندی به نام فرامرز میشود.»
مهندسسامانی میافزاید: «قصه «ببر بیان» برگرفته از داستانهای ادبیات کهن و بخشی از منظومه «فرامرزنامه» است که عدهای معتقدند نویسنده آن مشخص نیست و عدهای دیگر این اثر را به رفیعالدین مرزبانفارسی نسبت میدهند.»
او در ادامه توضیح خود میگوید: «قصه «ببر بیان»، روایتی از جسارت رستم، آن هم در ۱۷ سالگی برای رفتن به مبارزهای دارد که اکثر پهلوانان فکر میکنند، بازگشتی در آن نیست. رستم در این مبارزه خودش را اثبات میکند و به دیگران میفهماند که هرچند جوان است، اما از عهده خیلی از کارها برمیآید.»
این مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با بیان اینکه «ببر بیان»، داستان تقابل بین خردمندی و تجربه در برابر جوانی، بیتجربگی و غرور است، ادامه میدهد: «گاهی اوقات خردمندی و تجربه، پاسخگوی حل خیلی از مسائل نیست و باید برای حل مشکلات از افکار جدید استفاده کرد.»
مهندسسامانی ضمن اشاره به اینکه «ببر بیان»، یادآور لزوم اهمیت و ارزش قائل شدن به نوجوانان است، میگوید: «اکثر نوجوانان با داستانهای حماسی همذاتپنداری میکنند، زیرا به دنبال هیجان هستند. آنها خود را به جای شخصیتهای داستان میگذارند، در سختیها با قهرمان داستان همراه میشوند، به مبارزه میپردازند، در بسیاری از موارد به پیروزی میرسند و حتی اگر شکست هم بخورند، برای نبردهای بعدی تجربه کسب میکنند.»
او درباره اهمیت برگزاری جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، توضیح میدهد: «این رویداد، فرصتی مناسب برای کسب تجربه و تبادلات فرهنگی و اجتماعی است و حضور در آن، به مربیان و سایر شرکتکنندگان امکان میدهد تا تجربیاتشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.»
ژیلا مهندسسامانی با این وجود، موافق برگزاری جشنواره بینالمللی قصهگویی به صورت کنونی نیست و میگوید: «بهتر است جشنواره، تنها ویژه مربیان قصهگویی باشد، چرا که در مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا هر محفل دیگری، به طور حرفهای برای مخاطبان قصه میگویند و متاسفانه در حال حاضر به دلیل سهمیهبندی، فرصت شرکت از مربیان زیادی گرفته میشود.»
بیستوچهارمین جشنواره بینالمللی «قصهگوییِ» کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، از ۲۵ تا ۲۹ دی ۱۴۰۱ در شهر یزد برگزار خواهد شد.