درست در این دقایق که این نوشته را میخوانید دستهای پنهانی که موضوع این مصاحبهاند در حال تلاشند. آنها به احتمال زیاد همین لحظه به سگهای ولگرد غذا میدهند، یا در صفحات مجازی خود مشغول بارگذاری عکس و فیلم از سگها و جمعآوری پول از مردمند.
بیشتربخوانید
احتمال دارد آنها اکنون علیه ماموران شهرداری در منطقهای صفآرایی کرده باشند یا چماقبهدست در حال شکستن شیشه خودروی ماموران باشند. این احتمال هم هست که در فکر چیدن نقشه برای جابهجا کردن سگها از منطقهای به منطقه دیگر و ایجاد مشکل برای مردم محلهای جدید باشند. در همین لحظات به احتمال زیاد مردم خیابان ایرانزمین در محله پونک تهران نیز همچون ساکنان نواحی حاشیهای و کوهستانی شهر از دست سگهای ولگرد به ستوه آمدهاند و در حال امدادطلبی از اینجا و آنجا هستند. ما از این احتمالها مینویسیم، چون مهدی نبییان، کارشناس و پژوهشگر حیاتوحش که در پیگیری پرونده سگهای ولگرد و پشتپردههای آن تا مراحل خطرناکی پیشرفته از این فعالیتها پرده برمیدارد؛ پشتپردههایی که بهدلیل برخی ملاحظات فقط بخشی از آنها را علنی میکند.
میدانید که مردم بسیاری از شهرهای کشور ازجمله مردم برخی مناطق تهران از حضور سگهای ولگرد شکایت دارند. به نظر شما چرا با وجود شکایت مکرر مردم به شهرداریها اقدامی برای جمعآوری این حیوانات انجام نمیشود و حتی برخی مسئولان شهری میگویند برای ورود به این موضوع ملاحظاتی وجود دارد؟
اگر مسئولان میگویند ملاحظاتی وجود دارد، درست گفتهاند، چون مافیای سازمانیافتهای وجود دارد که هرجا شهرداری براساس قوانین میخواهد وظایفش را در حوزه جمعآوری سگهای ولگرد انجام دهد با مهرهچینی و یارگیری در فضای مجازی و اطلاعرسانیهایی که به کمک شبکههای فارسیزبان خارج از کشور انجام میدهد به یکسری اقدامات معترضانه دست میزند و حرفش را به کرسی مینشاند. اگر به سوابق این ماجرا نگاه کنید مدیران کمی در شهرداری نبودند که بهواسطه اعتراضات این مجموعهها برکنار شدند.
شما میگویید مافیا، اما حامیان سگها خودشان را سازمانهای مردمنهاد معرفی میکنند.
بیشتر این حامیان، NGOهای ثبتشده نیستند بلکه تشکلهای غیرقانونیاند که در بستر فضای مجازی و البته در سایه سکوت دستگاههای نظارتی و امنیتی فعالیت میکنند. این تشکلها در پشتپرده خود فسادهای سازمانیافته گستردهای دارند.
پس اگر میشنویم که حامیان سگها زودتر از گشتهای شهرداری به محل میرسند چیز غریبی نیست.
بله، همین طور است. زمانی که مردم یک محله به خاطر وجود سگهای ولگرد به سامانه ۱۳۷ یا شهرداری مناطق و نواحی شکایت میکنند و تیمهای جمعآوری به محل اعزام میشوند زودتر از ماموران، حامیان سگها در منطقه حاضرند. چگونه است که اینها از تماس مردم و اعزام ماموران شهرداری باخبر میشوند و بهراحتی مامور را مضروب یا شیشه خودروی شهرداری را میشکنند و برخوردی هم با آنها نمیشود؟
شما با این سؤال دارید به یک فساد پیچیده اشاره میکنید.
ماجرا از این قرار است همانطور که تکدیگری در تهران توسط باندهایی مدیریت میشود و متکدیان محدوده فعالیت مشخصی دارند و شهر را بین خودشان تقسیم کردهاند در مورد سگهای ولگرد هم همین ماجرا صادق است. هر سگ برای این افراد یک منبع درآمد بزرگ است بهطوریکه اگر فضای مجازی را رصد کنید دهها پیج افشاگر تخلفات حامیان سگهای ولگرد را پیدا میکنید که در آنها دست همدیگر را رو میکنند. اینها سگهای هر منطقه و امورات آنها را در دست گرفتهاند و حتی از همدیگر سگ میدزدند و سگها را از یک منطقه به منطقه دیگر میبرند.
از سگ ولگرد چطور میتوان درآمد کسب کرد؟
بستر اصلی این درآمد از طریق حمایت مالی مستقیم از سوی مردم است به این نحو که حامیان از چند سگ که مشغول غذادهی به آنها، انگلزدایی یا نوازششان هستند، فیلم گرفته و در فضای مجازی پخش میکنند و از مردم پول میگیرند. درحالحاضر حداقل ۱۵۰ صفحه اینستاگرامی فقط در شهر تهران فعال است که همگی برای جمعآوری کمکهای مالی شمارهکارت اعلام کردهاند. از سوی دیگر برخی شبکههای ماهوارهای فارسیزبان به این موضوع دامن میزنند که دلیلش پولهایی است که توسط حامیان به نام تیمار و غذارسانی به سگها از مردم جمعآوری میشود و به جیب این شبکهها میرود. ما اسنادی که این گفته را ثابت میکند در اختیار داریم.
حجم کمکهای مردمی مگر چقدر است که این شبکهها را تغذیه میکند؟
هرکدام از این پیجها خودشان اعلام میکنند که ماهانه ۳۰ تا ۵۰میلیون تومان کمکمالی دریافت میکنند. مثلا عکس یک سگ با پای شکسته را در صفحهشان قرار میدهند و اعلام میکنند که نیاز به جراحی و ۱۰میلیون تومان هزینه دارد. بهاینترتیب اعلام گلریزان میکنند و جالب این است که تا شب نشده اعلام میدارند دیگر پول واریز نکنید، چون ۱۰میلیون تومان جور شد. ما اطلاعات موثقی داریم که بعضی از این گروهها خودشان دستوپای سگ را میشکنند و تصاویر را منتشر میکنند تا پول جمع کنند؛ و بازهم براساس اطلاعاتی که در دست داریم برخی از این حامیان یا با بعضی از پیمانکاران شهرداری در ارتباطند یا خودشان پیمانکار شدهاند. حدود سه ماه پیش شهردار کرج اعلام کرد روزانه ۱۴میلیون تومان برای سگهای ولگرد هزینه میکند، شهرداری اصفهان نیز این رقم را سالی۱۰میلیارد تومان و شهرداری پردیس ماهی۵۰میلیون تومان اعلام کرده است. وقتی شهرهای کوچکی مثل پردیس یا بوکان سالانه ۶۰۰ میلیون تومان بهصورت قانونی برای سگهای ولگرد هزینه میکنند، ببینید چه تبادل مالی عجیبی برقرار است.
پس چرا این همه هزینه به کاهش جمعیت سگهای ولگرد منجر نمیشود؟
سؤال اساسی دقیقا همین است. البته خوشبختانه با اطلاعرسانیهایی که از دو سال قبل شروع شده و با هوشیاریای که در شهرداریها بهوجودآمده به بهبود اوضاع امید داریم. ولی بااینحال هرقدر در این جبهه تلاش شود تا زمانی که در کف خیابان و فضای مجازی عدهای آزادانه فعالیت میکنند و دستگاههای نظارتی کاری به آنها ندارند راه به جایی نمیبریم. سؤال من این است که چرا اگر فعالان حوزه حیاتوحش یا یک خیریه که مجوز قانونی دارند در صفحه اینستاگرامشان شمارهکارت بدهند و درخواست واریز وجه کنند بلافاصله توسط دستگاههای امنیتی و نظارتی بازخواست میشوند یا اینکه اصلا به آنها مجوز دریافت کمک مالی داده نمیشود، ولی این نظارتها برای حامیان سگهای ولگرد انجام نمیشود؟ نکته مهم اینکه این حامیان از کمکهای مالی خارجی هم استفاده میکنند حال آنکه دریافت این کمکها برای سمنهای قانونی بسیار دشوار است و بدون دریافت مجوز بههیچوجه شدنی نیست.
روزنامه جام جم