مدتی قبل رهگذران در حال عبور از منطقهای در جنوب تهران بودند که متوجه مرد جوانی شدند که بیهوش روی زمین افتاده است. با تماس آنها مرد جوان به اورژانس منتقل شد و پس از بهبودی در تحقیقات گفت: من طلافروشی دارم و حدود دو ماه قبل مرد جوانی به نام اشکان برای خرید طلا به مغازهام آمد. او چند بار دیگر هم برای خرید طلا آمده بود و از من در رابطه با خرید و فروش طلا پرسید و خواست به او یاد بدهم که چطور میشود طلا خرید و فروش کرد.
او ادامه داد: مدتی از این دوستی گذشته بود که اشکان، با من تماس گرفت و گفت دوستی دارد که از خارج به ایران آمده و قرار است در اینجا تجارت و خرید و فروش طلا انجام دهد بعد از من خواست ۵۰ میلیارد تومان برایش طلا و جواهر ببرم. من هم قبول کردم و بعد از تهیه طلا و جواهر، به همراه اشکان راهی خانهای در غرب تهران شدیم. داخل خانه به غیر از دوستش که انگلیسی صحبت میکرد دو مرد دیگر هم بودند. آنها چک به تاریخ روز به من نشان دادند و در همین حین مرا به ناهار دعوت کردند. غذا را که خوردم بیهوش شدم و چشمهایم را که باز کردم خودم را روی تخت بیمارستان دیدم. اشکان و دوستانش کیف طلا و جواهرات را ربوده بودند و مرا سوار خودرو کرده و در محلهای خلوت رها کرده بودند.
با شکایت مرد طلافروش به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات برای دستگیری سارقان آغاز شد. مأموران ابتدا راهی خانهای شدند که مرد طلافروش با اشکان و همدستانش قرار داشت، اما مشخص شد خانه برای چند ساعت و با مدارک جعلی اجاره شده است. تحقیقات برای دستگیری چهار مرد فراری ادامه دارد.