این روزها اگر گذارتان به تماشای شبکههای خبری فارسیزبان ماهواره بیفتد، متوجه میشوید که کلیدواژه مشترک تمامی این شبکهها، تنها یک رویداد است: جشنواره فیلم فجر.
این رویکرد، سبب شده تا طی روزهای اخیر، بسیاری از مخاطبان این شبکهها از خود بپرسند که چرا تمامی این شبکهها که عمدتا ماهیتی سیاسی دارند، به جشنواره فیلم فجر معطوف شده و در پی القای این گزاره هستند که با رویدادی تحریمشده و کممخاطب مواجه هستند.
البته که این پرسش مخاطبان، کاملا منطقی و درست است چرا که هیچیک از این شبکهها، در طول سال و یا در ایام مشابه سالیان گذشته، توجه چندانی به فیلم، سینما و جشنواره فیلم فجر نداشتند، اما حالا چه شده که این شبکهها، در اقدامی هماهنگ، علیه جشنواره فیلم فجر بسیج شده و در پی خبرسازیهای جعلی و شانتاژهای رسانهای هستند؟
نکته قابل توجه در این زمینه آن است که باید بدانیم ماهیت این شبکهها، همچنان سیاسی است. این شبکهها، با ضربه زدن به جشنواره فیلم فجر، در پی تخطئه نظام حاکمیتی ایران هستند چرا که جشنواره، مهمترین رویداد و شاخصه دهه فجر است و هیچ برنامهای در این یک دهه، به مقیاس جشنواره فیلم فجر برگزار نمیشود. درواقع پررنگترین اتفاقی که در طول این سالیان با دهه فجر گره خورده، جشنواره فیلم فجر است بنابراین حمله به جشنواره، حمله به ساحت نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی میشود.
ضمن آنکه جشنواره فیلم فجر بهعنوان بزرگترین محل تجمع مردم و هنرمندان در طول یک دهه، از اهمیت بسیاری برای جریان ضدنظام برخوردار است و آنها تلاش میکنند تا با شیوههای مختلف، سعی در کمرنگ جلوه دادن این رویداد کنند بنابراین کاملا طبیعی است که این شبکهها، در رویکردی هماهنگ، دست به هجمهسازی علیه جشنواره فیلم فجر بزنند.
اما در این میان، نمیتوان از کاسبان تحریم جشنواره گذشت. کاسبکارانی که اگرچه یک هدف مشترک دارند، اما با انگیزههای مختلف، قدم در گود تحریم جشنواره فیلم فجر گذاشتهاند.
شبکههای ماهوارهای
همانگونه که عنوان شد، این شبکهها با اتحادی عجیب طی روزهای گذشته، با اسم رمز جشنواره فیلم فجر، قدم در گود تخریب و تخطئه جشنواره نهادهاند چرا که به این رویداد، به چشم یک اتفاق فرهنگی نمینگرند و موفقیت یا شکست این رویداد را موفقیت یا شکست نظام سیاسی ایران میدانند؛ بنابراین از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند که موجبات رکود عمیق را بر این جشنواره حکمفرما کنند.
این شبکهها هماکنون به یکی از اصلیترین کاسبان تحریم تبدیل شدهاند که در طول شبانهروز، به جریان ضدجشنوارهای قوت بخشیده و از طرق مختلف، سعی دارند تا ثابت کنند این جشنواره تا چه اندازه به زیان مردم، سینما و ایران است. آنها از طریق این شکل برنامهسازی، تلاش دارند تا یک فرهنگسازی در ابعاد گسترده را در کشور پیاده کرده و به یک کودتای فرهنگی برسند تا از این طریق، منویات سیاسی خود را پیاده کنند.
در این دسته، باید نقش سلبریتیهای ترکوطنکرده و آن دسته از چهرههایی که در مقام اپوزیسیون حضور دارند را نادیده نگرفت. این دسته، از جدیترین مخالفان جشنواره فجر بوده و به بهانه دشمنی با مردم و نظام، به کاسبان بزرگ تحریم جشنواره تبدیل شدهاند.
معترضان وقایع اجتماعی اخیر
برخی از کاسبان تحریم جشنواره امسال را معترضان وقایع اجتماعی اخیر کشور تشکیل میدهند. معترضانی که طی دورهای عنوان میکردند برای مبارزه با جنبش، از پرداخت قبوض آب و برق خودداری کنید و کرکره مغازههایتان را بالا نکشید، حالا در ورژنی جدید، به جشنواره فیلم فجر حمله کرده و عنوان میکنند که چه لزومی دارد که در ماههای سراسر غم اخیر، جشنی با این وسعت در کشور برگزار شود؟
این عده که احتمالا شناخت چندانی از جشنواره ندارند، جشن را بهمثابه شادی عمومی گرفته و تصور میکنند جشنواره فیلم فجر محلی برای پایکوبی و شادمانی هنرمندان است و به این بهانه قصد تخطئه این رویداد ملی و عمومی را دارند. این عده حتی نمیدانند که در تقویم رویدادهای روتین و ثابت، تقریبا هیچ اتفاقی نمیتواند مانع از برگزاری آنها شود همچنانکه طی سالیان اخیر، وقایعی، چون سقوط هواپیمای اوکراینی یا شهادت سردار سلیمانی که هر دو در موسم جشنواره اتفاق افتادند، نتوانستند جلوی این اتفاق را بگیرند؛ بنابراین کاملا طبیعی است که ناآرامیهای اخیر نیز نتواند مانعی سد راه برگزاری جشنواره فیلم فجر شود؛ همچنانکه ناآرامیهای پاریس و دیگر شهرهای فرانسه، جشنواره فیلم کن را دچار خللی نکرد.
مخالفان سینمای ایران
یک جمعیتی وجود دارند که اساسا اعتقادی به سینمای ایران ندارند. این گروه، عموما به دو دسته تقسیم میشوند: یک بخش، آنهایی هستند که سلیقه آنها، خوانایی چندانی با سینمای ایران نداشته و زبان به توهین باز نمیکنند. یک دسته دیگر اما، طبق سنت همیشگی، با سینمای ایران مشکل دارند و همواره زبان به لعن و توهین این سینما میگشایند.
این دسته دوم، همواره و در هر حالتی، منتقد جدی برگزاری هر جشنوارهای هستند و بنابراین از اینکه جشنواره برگزار نشود، استقبال میکنند. این دسته با این تفکر که در صورت عدمبرگزاری جشنواره، هزینه آن به صندوق بیتالمال بازگردانده میشود، خواهان تحریم جشنواره بوده و در هیچ حالتی از این رویداد دفاع نمیکنند.
شبهروشنفکران
در میان کاسبان تحریم جشنواره، دستهای حضور دارند که بدون هیچ پشتوانهای، تصور روشنفکری دارند. این دسته، از هر حرکت چپی دفاع میکنند؛ از اعتراضهای خیابانی گرفته تا باخت تیم ملی و البته تحریم جشنواره فجر.
تاریخ نشان داده آسیبی که این قشر به سینما و سینماگران وارد آوردهاند، قابل قیاس با هیچ گروه دیگری نبوده است. برای جشنواره فجر نیز این گروه تلاش میکنند تا با ژست تحریم جشنواره، بر اعتبار و فرهمندی خودانگارانهشان افزوده و منزلت خود را ارتقا دهند.
مخالفان دولت
یکی از مهمترین کاسبان تحریم جشنواره فجر، مخالفان دولت هستند که عموما هر حرکت در دولت جدید را منکوب کرده و نسبت به آن اعتراض دارند.
این دسته، مخالفت خود از جشنواره فیلم فجر امسال را از ماهها قبل کلید زدند و به دلایل مختلفی، سعی در انزوای این رویداد و مخالفت با آن را داشتهاند. عمده این حرکات البته به شکلی غیرمستقیم و در پوششی نیابتی صورت گرفته. این دسته، اما به دلایل سیاسی، به نقد دولت در تمامی زمینهها پرداخته و نسبت به مقوله تحریم جشنواره، دیدی سیاسی دارند و نه تخصصی.
همانگونه که مشخص شد جشنواره فیلم فجر، بهمانند مقوله سیاسی تحریم ایران، کاسبانی دارد که این کاسبان، هیچ نگاه تخصصی به ذات جشنواره و اهمیت آن ندارند و تنها به دلایل فرعی یا آنچه خود نیاز مبرم میبینند، نسبت به انزوای جشنواره و متهم نمودن آن اقدام میکنند. تجربه نشان داده که، چون این رویکرد، خالی از نقد حرفهای و نگاه تخصصی است، هیچگاه محدودیتی از کنار این کاسبان، متوجه جشنواره فیلم فجر نشده و این روال قطعا برای امسال نیز تکرار خواهد شد.
منبع: فارس