آقای علی اکبر محرابیان در یادداشتی که امروز به چاپ رسید، نوشت: آب، یکی از مسائل جهانی بشر در قرن بیستویکم است که هم میتواند بهعنوان مسیر اعتمادساز بین کشورها و راهی برای همکاری و جلوگیری از چالشها در آینده باشد و هم در برخی مواضع به تحریک مناقشات بین کشورها منجر شود. همچنین نقش آب در توسعه اقتصادی، بخش جداییناپذیر در تعاملات فیمابین کشورها و سیاست خارجی آنها محسوب میشود.
وجود ۲۶۱حوضه رودخانهای که در میان ۱۵۱ کشور جهان گسترش دارند، تاثیر غیرقابل انکاری بر روابط سیاسی این کشورها دارد و اهمیت نقش مدیریت منابع آب و دیپلماسی آب را بهطور ویژهای نشان میدهد.
دیپلماسی آب از دو منظر حائز اهمیت است. نخست آنکه اغلب بحرانهای آبی معضلاتی فراملی هستند و برونرفت از آنها نیز نیاز به عزمی فراملی و همکاری کشورها در قالب کنوانسیونهای مشترک و چندجانبه دارد و دیگر آنکه سازوکارهای بینالمللی درخصوص بحرانهای آبی باید بر اساس توجه به حق توسعه همه ذینفعان و نیز اصل مسوولیت مشترک و متفاوت کشورها تنظیم شود تا بتواند به توافقات جامع مبتنی بر مکانیزمهای اقتصادی نزدیکتر شود.
باتوجه به تغییرات اقلیمی، افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش تقاضا برای آب و چالشهای دولتهای همجوار درباره رودخانههای مرزی در نیاز بیشتر به آبهای مشترک، میتوان گفت تقریبا از دهه ۶۰ تاکنون، اقدامات زیادی از سوی کشورهای ذینفع برای تغییر برخی مواد معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی مربوط به استفاده از آب رودهای مشترک صورت گرفته است. بهرغم دگرگونیهای بیسابقه در صحنه جغرافیای سیاسی جهان، در بیشتر مناطق جهان، آب همواره یک عنصر کلیدی در سیاست خارجی کشورها بوده است. مثالهای متعددی از منازعات میان کشورها را میتوان برشمرد که موضوعات متفاوتی از ایجاد محدودیت بر سر منابع آبی تا آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی را دربرمیگیرد. همچنین باید به یاد داشت که مساله آب بهدلیل ماهیت به هم پیوسته آن با مساله معیشت و پتانسیل ایجاد فقر، پیوندی نزدیک با مسائل امنیتی دارد.
به هر حال آب، گرچه مایه حیات است، ولی همواره منشأ اختلاف نیز بوده و هست. اگر اختلاف بر سر آب، در دوران گذشته در جوامع کوچک روستایی یا شهری درمیگرفت، اکنون کمبود آن، مانعی برای توسعه پایدار و بهانهای برای رو در رو قرار گرفتن دولتها شده است. بحران کمبود آب در سطح جهانی و منطقهای، تمایلات سیاسی و اقتصادی خاصی را در مناسبات بینالمللی شکل داده است که میتواند بهعنوان کانونهای بالقوه بحرانی برای آینده باشد. از طرفی در مناطق خشک و نیمهخشک جهان از جمله منطقه غربی آسیا (که کشور ایران نیز از نظر جغرافیایی در این منطقه قرار دارد)، آب، همواره بهعنوان یکی از مسائل اساسی مطرح بوده که نیازمند همکاریهای جدی فی مابین کشورهای منطقه درباره توافقات بینالمللی است. بدون ایجاد چنین فرآیندی، تداوم صلح، امکانپذیر نیست و امنیت منطقهای با تهدید روبهرو میشود. اختلافات مرزی، چالشهای امنیتی و مهاجرت گروههای انسانی ناشی از کمآبی، مسائلی اساسی هستند که با آب و موضوعات فرعی مربوط به آن پیوند دارند.
از آنجا که حل مشکلات ناشی از کمبود آب، نیازمند همکاریهای دوجانبه، چندجانبه و بینالمللی است، بنابراین دولتها نیازمند سیاست خارجی فعال، پویا و متناسب با شرایط جدید هستند. در همین ارتباط ساختارهایی که بتواند به موضوع دیپلماسی آب بین کشورهای منطقه کمک کند، اهمیت ویژهای دارند که از آن جمله میتوان به مرکز منطقهای مدیریت آب شهری تحت پوشش یونسکو اشاره کرد که یکی از مراکز ۳۶گانه گروه دوم یونسکو، مرتبط با آب است. این مرکز، فعالیت خود را از سال۲۰۰۲ و با پیشنهاد وزارت نیرو و همکاری وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و یونسکو شروع کرده که ریاست شورای حکام آن که بالاترین رکن تصمیمگیری فعالیتهای مرکز هم هست، با وزیر نیرو است. تاکنون ۱۸کشور و ۱۰سازمان بینالمللی در این شورا عضو هستند که خود، نقطه قوتی برای این مرکز در زمینه کمک به دیپلماسی فعال آب است. این مرکز تلاش میکند تا نقشی اثرگذار در روابط بین کشورهای عضو از طریق برگزاری سمینارها، کارگاههای آموزشی، کنفرانسها و سایر رویدادهای علمی، فنی و اجتماعی ایفا کند. در این ارتباط، برگزاری جلسات شورای حکام، فرصتی برای گفتگو و مفاهمه درخصوص مسائل آبی است تا بتوان در فضایی صلحآمیز به مذاکره و بحث و یافتن راهحلهای مبتنی بر حفظ منافع مشترک منطقه اقدام کرد؛ بنابراین ما بر آن هستیم تا با استفاده از پتانسیلهای مطلوب این مرکز و شورای حکام آن، اولا به تقویت دیپلماسی آب در بین کشورهای منطقه بپردازیم و نقش موثری را در هیدروپلیتیک منطقه ایفا کنیم و ثانیا از طریق فراهم آوردن زمینه صدور خدمات فنی و مهندسی و اشتراک دستاوردهای علمی، همبستگی بین کشورهای عضو را گسترش دهیم.