«وارد آشپزخانه شدم، یک برگه دیدم که حمید با آهنربا روی در یخچال چسبانده بود. یک طرف ایام هفته را نوشته بود و بالای برگه نوشته بود ناهار_شام. بعد داخل هر خانه نام یکی از ائمه را مشخص کرده بود. گفتم این چیه آقا؟! گفت از این به بعد هر غذایی درست کردیم نذر یکی از ائمه باشد.
هر روز غذا را با ذکر و نیت همان امام درست کن. اینطوری باعث میشود ما هر روز غذایی را بخوریم که نذر اهل بیت (ع) است و روی نفسمان تاثیر مثبت داشته باشد. روی در یخچال هم چسباندم که همیشه جلوی چشمهایمان باشد.»
همین چندخط از کتاب زندگی شهیدمدافع حرم «حمید سیاهکالی مرادی» رنگ و بوی آشپزخانهمان را تغییر داد. همین که این جملات را در کتابشان خواندم. بلند شدم. کاغذ و خودکار آوردم و یک نمودار مثل ایشان کشیدم تا هر روز به نیت یکی از ائمه غذا بپزم. زیاد پیش میآمد که حال و حوصله آشپزی کردن را نداشته باشم. اما اینکه احساس کنی به نیت نذری غذا میپزی و برای ائمه. آنوقت است که همه عشق و علاقهات میشود آشپزی روزانه. اصلا دلت میخواهد چند وعده غذایی هم اضافه میشد تا پای آن قابلمه کوچکت همه هنرمندیات را بگذاری و مدام عطر غذای نذری را استشمام کنی. آن وقت است که به آشپزی به چشم دیگری نگاه میکنی!
پای نذری که درمیان باشدقیمه حرف اول و آخر را میزند!
طبق لیست، امروز دوشنبه است و این روز هفته متعلق به سروران جوانان اهل بهشت، امام حسن مجتبی و امام حسین علیهمالسلام است. ناهار را به نیت امام مجتبی «ع» طبخ کردهام و شام امشب نذری امام حسین علیهالسلام است. پای نذری امام حسین «ع» هم که در میان باشد قیمه حرف اول و آخر را میزند. قبل از شروع وضو میگیرم و بعد «بسمالله الرحمن الرحیم» میگویم تا نگاه رحمت خدا را در تمام طول آشپزی داشته باشم و خداوند به غذایی که میپزم برکت دهد. چرا که پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم میفرمایند: «هر گاه بندهای بسمالله الرحمن الرحیم بگوید، خداوند میفرماید بندهام کارش رابا نام من آغاز کرد. بر من است تا کارش را به پایان برسانم و برای او در کارهایش برکت قرار دهم.» پیازها را به صورت نگینی خورد میکنم. قابلمه را روی اجاق گاز میگذارم. شعلهگاز را که روشن میکنم زیر لب زمزمه میکنم. «اللهم اجرنا من النار». یعنی خدایا مرا از آتش دوزخت دور کن. کمی روغن اضافه میکنم و پیازها را به خوبی تفت میدهم تا سبک شوند.
عطر خوش بهشتی با سورههای قرآنی
نوبت میرسد به اضافه کردن گوشت، گوشت را میشویم و به صورت قیمهای خرد میکنم، سپس به قابلمه اضافه میکنم. به همراه مقداری فلفل سیاه و زردچوبه گوشت را تفت میدهم تا سرخ شوند و رنگشان تغییر کند. بعد هم دوقاشق غذاخوری ربخانگی اضافه میکنم تا خورشتمان هم رنگ و عطر بهتری به خود بگیرد و هم طعم بهتری داشته باشد. در مدتی که رب تفت میخورد و بوی خامیاش گرفته میشود. چندبار به مواد غذایی درون قابلمه سوره کوثر و قدر را میخوانم تا برکتشان زیاد شود و عطرخوش بهشتی به خود بگیرند. ۴ پیمانه آب جوش به قابلمه اضافه میکنم و اجازه میدهم گوشت به مدت یک ساعت با حرارت ملایم بپزد.
بوی خوش قیمه نیمه آمادهای که درون قابلمه کوچکمان آرام آرام قل میخورد. همین حالا هم برایم عطر غذای نذری را تدایی میکند و هوش از سرم میبرد. یاد روایتی از امام صادق میافتم. «شخصی خدمت امام صادق (ع) میرسد عرض میکند: غذا را خوب درست میکنیم و از مواد بیشتر و خوشمزه کننده مانند ادویه به آن اضافه میکنیم، ولی عطر و بوی غذای عروسی را نمیدهد. چرا؟ امام میفرماید:در غذای عروسی عطری از بهشت میوزد؛ زیرا غذایی است که برای امری حلال درست شدهاست.» با این روایت دلم قرص میشود حالا که این غذا را به نیت ائمه درست کردهام حتما از آن طعم و عطر بهشتی بینصیب نمیماند.
یک غذای نذری با چاشنی زیارت عاشورا!
لپهها را که از شب پیش خیس خوردهاند آبکشی میکنم و دو دقیقه به همراه کمی روغن مایع تفت میدهم تا خرد نشوند و بعد هم با کمی آب میگذارم یک ساعت بپزد. لپهها را بخاطر لعاب زیادی که دارند جدا میپزم تا در مزه قیمه تغییر ایجاد نکند. ظرفهای کثیف آشپرخانه و کارهای خانه که مانده دلشوره میاندازد به جانم طبق عادت مدام زیرلب ذکر «لاحول ولا قوه الا بالله» را تکرار میکنم تا خداوند به وقتم برکت بدهد و فرصت انجام کارهایم را داشته باشم. در مدتی که لپهها بپزند و من هم کارهای خانه را انجام دهم. با تلفن همراهم صوت زیارت عاشورا را میگذارم تا پخش شود. این کار هم آرامشم را موقع کار بیشتر میکند و هم نذریمان را امام حسینیتر!
این غذا هم معنوی است هم مادی!
لپهها را آبکشی میکنم و به قیمه بهشتیمان اضافه میکنم. تا خوب جا بیفتد. در همین حین برای اینکه هم یک غذای مادی داشته باشیم و هم معنوی. آیه ۳۵سوره نور را چندباری میخوانم تا هم محبت بین افراد خانواده زیاد شود و هم نورانیت دل پیدا کنیم. «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍیَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» البته، چون کمی طولانیاست و آیه را هنوز از حفظ نیستم. آن را هم نوشتم و کنار همان لیست هفتگی غذا به در یخچال چسباندهام. یک عکس کوچک از لبخند شهید سیاهکالی هم کنار آنهاست. هربار که به نیت یکی از ائمه قرار است آشپزی کنم هم زیارت مخصوص آن امام را میخوانم و هم از جانب شهید به آن امام بزرگوار سلام میدهم تا در ثواب غذای نذریمان شریک باشد.
بفرمایید قیمه نذری با طعم و عطر بهشتی!
سیبزمینیها که سرخ میشود و برنج هم که دم میکشد نوبت به اضافه کردن ادویه و چاشنیهاست. کمی گلاب، آبلیمو، دارچین و نمک طعم بهتری به قیمهنذریمان میدهد. تقریبا همهچیز که آماده میشود به فرمایش پیامبر سوره قریش را میخوانم و غذایی که آماده کردم را از هر گونه آسیبی به بدن بیمه میکنم. چرا که پیامبر (ص) میفرمایند:” اگر سوره مبارکه قریش بر طعامی که خوف ضرر دارد، خوانده شوند با توکل و به یاری خدا زیان آن برطرف میشود و خورندهی آن هیچ آزاری از آن غذا نمیبیند.»
سفره را پهن میکنم. حال دلم خوب است. برای آشپزیای که هر لحظه با یاد خدا بود و به برکت ائمه عطر و طعم بهشتی به خود گرفته. برای غذای طیب و طاهری که با نیت نذری پخته شده و سر سفره خانواده قرار میگیرد. برای آنکه آنچه میخوریم حالا هم غذای روح است و هم غذای جسم. پس بسمالله بفرمایید قیمه نذری با طعم و عطر بهشتی!
منبع: فارس
خدایاتوفیق اینگونه زیستن وشهیدشدن روبه هم عنایت بفرماالتماس میکنم خدایا
تو این هیاهوی اخبار سایتها وگله ونق زدنهای قیمت دلار