سوفیا منشی پور، کارشناسارشد زبان و ادبیات فارسی، نویسنده و ویراستار، در رابطه با نظامی گنجوی و زندگی او بیان کرد: «حکیم ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی ابن موید» معروف به «نظامی گنجوی»، شاعر نامدار قرن ششم هجری قمری است. دربارهی زادگاه او اختلافنظرهایی وجود دارد، اما بیشتر محققان بر این باورند که وی در شهر گنجه به دنیا آمد و در همانجا نیز از دنیا رفت. دوران زندگی نظامی با دورهی حکومت اتابکان آذربایجان و شروانشاهان همزمان بود. تعلقخاطر نظامی به تصوف، زندگانی وی را بیشتر با زهد و عزلت همراه کرد و این امر او را از وابستگی به دربارهای سلاطین دور داشت.
منشیپور نویسنده کشورمان گفت: اگرچه داستانسرایی در زبان فارسی با نظامی شروع نشده است، اما تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانسته شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند، نظامی است و درواقع، او را برجستهترین داستانسرا در ادب فارسی میدانند و مهمترین اثر نظامی «پنج گنج» یا «خمسه» است که تعداد ابیات آن را تا حدود ۲۰ هزار بیت نوشتهاند.
به گفته منشی پور، اولین اثر غنایی ایرانی را میتوان مجموعهی «ویس و رامین» فخرالدین اسعد گرگانی دانست که منظومههای «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین» نظامی با الهام از این اثر سروده شدهاست.
او ادامه داد: نظامی گنجوی از داستانسرایان و استادان مسلّم سرودن شعر تمثیلی و بزمی است. «مخزنالاسرار»، «لیلی و مجنون»، «خسرو و شیرین»، «هفت پیکر»، «اسکندرنامه/ شرفنامه»، پنج گنج نظامی بهترتیب سرایش است و نظامی استاد مسلّم شعر غنایی و داستانهای عاشقانه در ادب فارسی است.
سوفیا منشی پور با اشاره به ویژگیهای نوشتاری نظامی گفت: نظامی در انتخاب واژگان مناسب و خوشآهنگ، خلق ترکیبات تازه، ابداعِ معانی و مضمونهای نو و دلپسند، بهتصویرکشیدنِ جزئیات (وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص)، به کار بردن تشبیهات و استفاده از استعارات نو و شاعرانه، در شمار کسانی است که بعد از خود، نظیری نیافته است و او در بزمسرایی، بزرگترین شاعر ادبیات پارسی است؛ به طوری که به جرئت میتوان گفت که نظامی در سرایش لحظههای شادکامی بیهمتاست؛ زبانش شیرین است و واژگانش نرم و لطیف، و گفتارش دلنشین؛ آنگونه که در بازگویی لحظههای رزم هم ناخودآگاه رنگ غنایی دادهاست.
این کارشناس زبان و ادبیات فارسی بیان کرد: این حکیم برجسته بسیار به اخلاق پایبند بود و برخلاف بسیاری از شاعران و سرایندگان، هرگز در سروده هایش بیپرده سخن نگفت و همین امر موجب خلق استعارههای بینظیر در اشعارش شد و درواقع، نظامی بهسبب آگاهی زیاد از دانشهای زمان خود نظیر نجوم، فلسفه، فقه، کلام و زبان عربی، بهعنوان حکیمی متبحر در قرن ششم شناخته میشود.
او ادامه داد: یکی دیگر از ویژگیهای برجسته این شاعر، عزلت نشینی و دوری از قدرت و درباریان بود. او را نمیتوان در زمرهی شاعران درباری قرار داد. مورخان میگویند که نظامی تقریباً تمام عمر خود را در شهر گنجه سپری کرد و تنها یک بار به دعوت فرمانروا قزل ارسلان سلجوقی به ۵۰ کیلومتری گنجه رفت و مورد احترام و تکریم این فرمانروا قرار گرفت.
مرا کز عشق بِه ناید شعاری/ مبادا تا زِیَم جز عشق کاری
فلک جز عشق محرابی ندارد/ جهان بیخاکِ عشق آبی ندارد
طبایع جز کشش کاری ندانند /حکیمان این کشش را عشق خوانند
گر اندیشه کنی از راه بینش / به عشق است ایستاده آفرینش
گر از عشق آسمان آزاد بودی/ کجا هرگز زمین آباد بودی
چو من بیعشق خود را جان ندیدم / دلی بفروختم جانی خریدم...
(نظامی گنجوی/ خسرو و شیرین)
سوفیا منشی پور با اشاره به آثار نظامی گنجوی افزود: مخزنالاسرار در زمرهی ادبیات تعلیمی است و نظامی در ضمن آن تلاش میکند تا با دعوت مردم به خداشناسی، تهذیب نفس و خودشناسی، راه رستگاری و زندگیِ درست را به آنها نشان دهد.
خسرو و شیرین؛ این منظومه، داستان عشق «خسرو پرویز»، شهریار قدرتمند ایرانی، و شاهزادهای از ارمنستان به نام «شیرین» است. منظومه با تعریف عشق از دید نظامی و تولد خسروپرویز شروع میشود و ماجرای خسرو و شیرین در کتاب شاهنامه نیز آمدهاست؛ هرچند در آنجا بیشتر ماهیتی حماسی و تاریخی دارد تا عاشقانه. نظامی برای سرودن این داستان عاشقانه ایرانی ۱۶ سال از عمرش را صرف کردهاست و این اثر بهلحاظ ساختار درام، پیچیدگیهای بیشتری نسبتبه دیگر منظومههای نظامی دارد.
این نویسنده با اشاره به لیلی و مجنون، از دیگر آثار برجسته نظامی گفت: نظامی در این اثر توانسته است از ترکیب یک افسانه سادهی محلی با عناصر ادبی، یک منظومه تاثیرگذار و ارزشمند هنری خلق کند. بنابراین، منظومهی لیلی و مجنون را میتوان معروفترین اثر این شاعر برجسته در بین مردم به شمار آورد. این منظومه، مثنوی سوم از کتاب خمسهی نظامی است که آن را در ۴۷۰۰ بیت سرودهاست. ساختار داستانی لیلی و مجنون به شکلی است که سالیان بعد، شاعران بسیاری از آن تقلید کردهاند. داستان عاشقانهی آن نیز منبع الهام و اقتباس افراد بسیاری بودهاست.
او تصریح کرد: این داستان از دوران قبل از نظامی وجود داشته و نظامی آن را با زبان درخشان خود روایت کردهاست. او شرح این عاشقی را با چنان سوزوگداز و احساسی به تصویر کشیده که گویی خود، آن را تجربه کردهاست. داستان از جایی شروع میشود که جوانی به اسم قیس در مکتبخانه گرفتار عشق دختری به اسم لیلی میشود، اما پدر لیلی راضی به وصل آنها نیست و قیس را از دیدار لیلی منع میکند. قیس از شدت عشق و دلتنگی سر به بیابان میگذارد و به «مجنون» معروف میشود. نظامی که در قدم اول، این اثر را به درخواست پادشاه شروان سرود، خود نیز میل و رضایت چندانی به نگارش آن نداشت و درنهایت آن را در چهار ماه به پایان رساند و بعد از انتشار لیلی و مجنون، با استقبال زیادی از جانب شعرا، ادیبان و حتی مردم عامه مواجه شد. منظومه لیلی و مجنون به زبانهای دیگری همچون آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، روسی و ارمنی نیز ترجمه شدهاست.
این کارشناس ادبیات و زبان فارسی ادامه داد: هفتپیکر، به تصدیق بزرگان ادب و هنر این سرزمین، بهترین و زیباترین منظومهی رمانتیک شعر فارسی و یکی از ارزندهترین آفرینشهای ادبیات هندواروپایی است که بعد از او نیز الهامبخش شاعران دیگر شده و هفت پیکر نظامی گنجوی، چهارمین اثر از پنج گنج است و این اثر را «بهرامنامه یا هفت گنبد» نیز نامیدهاند و در هفت پیکر، ادبیات غنایی و حماسی با یکدیگر درهم آمیخته میشوند. بهرام گور، پانزدهمین پادشاه ساسانی که پس از یزدگرد یکم بر سریر پادشاهی نشست، شخصیت محوری این منظومه به شمار میرود. این هفت داستان، ماهیتی نمادین دارند و به گنبد سیاه، زرد، سبز، سرخ، پیروزهای، صندلی و سپید تقسیم میشوند که به ترتیب به شاهدختهای هند، روم، خوارزم، سقلاب، مغرب، چین و عجم اشاره میکنند و این شاهدختها هفت همسر بهرام هستند.
او ادامه داد: نظامی در این اثرِ خود از فرم روایی داستان در داستان استفاده کرده است. او هریک از زنان را به زیر یک گنبد کاخ میبرد و در طول هفته، هر روز به سراغ یکی از آنان میرود تا برایش قصهای نقل کنند. هفت قصه در هفت روز زیر هفت گنبد نزد هفت زن از هفت سرزمین. او روز شنبه را در گنبد سیاه نزد شاهدخت هند، روز یکشنبه را در گنبد زرد نزد شاهدخت روم، روز دوشنبه را در گنبد سبز نزد شاهدخت خوارزم، روز سهشنبه را در گنبد سرخ نزد شاهدخت سقلاب، روز چهارشنبه را در گنبد فیروزهای نزد شاهدخت مغرب، روز پنجشنبه را در گنبد صندلی نزد شاهدخت چین و روز جمعه را در گنبد سپید نزد شاهدخت عجم سپری میکند و هر کدام از این هفت گنبد، متعلق به یکی از افلاک آسمان هستند. گویی بهرام گور در این قصرِ هفتگنبد، آسمان را فرشِ زنانی زیبا از هفت اقلیم کردهاست.
سوفیا منشی پور بیان کرد: اسکندرنامه به دو بخش شرف نامه و اقبال نامه تقسیم میشود که شرفنامه، خلاصهای از زندگینامهی فرمانروا و جنگجوی حکمت طلب یونانی معروف به اسکندر رومی است و زندگی کوتاه، اما پرماجرای اسکندر چنان لبریز از اتفاقات و وقایع شگفتانگیز است که نظامی ادامهی آن را در اقبالنامه، یعنی بخش دوم اسکندرنامه روایت میکند و نظامی در سرودن این مثنوی از منابع مختلفی که دربارهی اسکندر مطالب (تاریخی یا داستانی) داشتهاند، استفاده کردهاست.
به گفته این نویسنده، نظامی گنجوی علاوه بر خمسه، غزلها و قصیدهها و رباعیهای پراکندهای نیز داشته است که در کتابی به نام دیوان قصاید و غزلیات نظامی گنجوی جمعآوری شدهاند و بخش قابل توجهی از ادبیات منظوم ایرانی، تقلیدی از سبک نظامی به شمار میآید.
او ادامه داد: امیرخسرو دهلوی، خاقانی، عبدالرحمن جامی و هلالی جغتایی، مهمترین تأثیرپذیرفتگان از نظامی گنجوی به شمار میآیند، اما تأثیر اشعار او فراتر از تأثیر بر فرهنگ و ادبیات فارسی، کردی و زبان پشتون است و در حال حاضر، از لیلی و مجنون او ترجمههایی به زبانهای روسی، انگلیسی، ارمنی، آلمانی و فرانسوی وجود دارد و علاوه بر این، «رستم علی اف» تمامی خمسهی نظامی را به زبان روسی ترجمه کرده است.
منشی پور افزود: اگر امروز، آرامگاه نظامی در داخل مرزهای ایران نیست، بدین معنا نیست که نظامی به فرهنگ ایرانی- اسلامی تعلق ندارد، و اگر دیگر کشورها قصد مصادرهی نظامی را دارند، نشانگر بزرگی و عظمت گنجینههای ادبی ایران است. زیرا مدتی است که جمهوری آذربایجان، این شاعر را برای خودشان مصادره کرده اند و جزو مفاخر ادبی خود مطرح میکنند و به دنبال ثبت جهانی به نام کشورشان هستند. این درحالی است که اشعار این شاعر بزرگ، به زبان فارسی است.