عمر این سوالات حالا به یک دهه میرسد. گاهی این پرسش داغ و تبدیل به پویشهای پرشوری مثل «نه به خریدن ماهیقرمز» میشود و گاهی هم از یاد میرود و بساط ماهیفروشان در گوشهگوشه شهر دوباره پهن میگردد. نه که قصد مخالفخوانی داشته باشیم، اما وجود ماهیقرمز بر سر سفره هفتسین اگر همراه با رعایت پیششرطهایی باشد، نهتنها زیانی ندارد که به باور بسیاری سراسر حسن است. اگر تاثیر نگهداری از حیوانات خانگی بر سلامت روحی و جلوگیری از افسردگی را هم نادیده بگیریم باید بدانیم قصور مرگ ماهیهای قرمز حبسشان در فضای کوچک تنگها نیست و به باور بسیاری اگر اصول برخورد با زندگی یک موجود آبزی را بدانیم و این اصول بدیهی را اجرا کنیم نهتنها این ماهیها بهسرعت جان نمیدهند که میتوانند تا سالهای سال در خانه ما حضور داشته باشند.
اینکه حالا قرار است نهتنها نهی به خرید ماهیقرمز نکنیم و بلکه توصیه داشته باشیم به داشتن ماهیها یک سوی دیگری هم دارد. برای اثبات برادریمان میتوان به مهمترین دغدغه مخالفان خرید ماهیقرمز در شب عید اشاره کرد. دسته مخالفان که البته به نظر میرسد تعدادشان هم کم نیست استدلالهایی برای نخریدن ماهیقرمز دارند که قابلتوجه است. دلیل اولیه آنها این است که ماهیهای قرمز سنتی ایرانی نیستند که حالا پا به سفره آیینی نوروز گذاشتند. آنها باور دارند در میان دهها سند و مدرکی که در قالب نوروزنامه، سفرنامه و نقاشی از سدههای گذشته درباره نوروز موجود است، هیچکدام اشارهای به ماهیقرمز نداشتهاند.
استدلال دوم آنها با محور زیستمحیطی است. آنها معتقدند بیشتر ماهیهای خریداریشده برای سفره هفتسین، در همان یکی دو روز نخست میمیرند و بدتر اینکه رهاسازی آنها باعث برهمخوردن بخشی از چرخه زیستی میشود. استدلالهای کمرنگ دیگری هم وجود دارد، بهعنوانمثال بخشی از آنها معتقدند ماهیقرمزها میتوانند باعث انتقال بیماری شوند، اما پرتکرارترین دلیل مخالفت آنها یک مبنای آماری تلخی دارد که آن را غیراخلاقی میخواند. آنها میگویند برآوردهای چند سال گذشته نشان میدهد هر سال حدود هشتمیلیون قطعه ماهیقرمز فقط در ایام نوروز میمیرند. مرگ ماهیهای قرمز و رهاشده هم بخش مورد علاقه بسیاری از عکاسان شهری است که مدام در این فضا برای اثبات این موضوع دستبهدست میشود.
صرفنظر از برخی رسوم آسیبزننده که طبیعتا به اصلاح نیاز دارند، در آیین نوروز، توجه به تمام عناصر موجود در نوروز و سفره هفتسین، بیهیچ شکوشبههای در جهت حفظ محیطزیست و ارتقای ارزشهای انسانی و فرهنگی ماست. علت ماندگاری نوروز هم همین است، وگرنه چه بسیارند سنتهای فراموششده. مخالفان خرید ماهیقرمز از جهاتی هم درست میگویند، ولی باید توجه کنیم در چه جامعه و با چه نگرشی به حیوانات این مخالفتها عنوان میشود. ماهیقرمز و زیباییاش (ولو وارداتی) بیش از یک قرن است که جزئی از فرهنگ و نماد آیین نوروز شده است. اتفاقا باید از این فرصت استفاده و همه را به خرید ماهیقرمز و نگهداری اصولی از آن تشویق کرد.
در شرایطی که ضربالمثل ورد زبان مردم کوچه و بازار «سنگمفت، گنجشکمفت» است و بهکاربردن اسامی و اشاره به صفت بیشتر حیوانات در گفتار روزمره ما نوعی دشنام محسوب شده و هر حیوانی متهم به صفتی پست است - چنانکه ماهیقرمز باهوش در فرهنگ عامه به کمحافظگی متهم میشود ـ برای مردمانی که شهرنشینی بیشتر از هر جای دنیا آنها را با طبیعت بیگانه کرده، لازم است به بهانه نوروز پای ماهیان قرمز را به نمایندگی از حیاتوحش به زندگی ماشینی وارد کنند و چگونگی همزیستی با آنها را یاد بگیرند. شک نکنید که امکان ندارد شهروندی در خانهاش ماهی قرمز یا پرندهای را نگهداری کرده باشد و به حیوانی آب و غذا داده باشد و آنوقت بتواند تفنگ به دست بگیرد و در طبیعت با شلیک به جانوری زیبا، از جاندادنش لذت ببرد. اغلب دغدغههای محیطزیستی نگهداری از ماهیقرمز مربوط به رهاسازی آنها در طبیعت است.
حالا سالهاست که کارشناسان محیطزیست نسبت به رهاسازی ماهیقرمز در رودخانهها، دریاچهها و سایر محیطهای طبیعی هشدار میدهند. ماهیقرمز گونهای غیربومی است که بهصورت عمدی یا تصادفی به دلیل فعالیتهای انسانی به خارج از محدوده طبیعی خود وارد میشود و درصورتیکه بتواند خود را با شرایط جدید محیطی سازگار کند، تولیدمثل میکند و جمعیتهای پایداری را تشکیل میدهد. در نتیجه اینها گونه غیربومی مانند ماهیقرمز در محیط جدید مستقر میشود و تبدیل به گونهای مهاجم خواهد شد. ازجمله آثار زیانبار دیگر حضور ماهیقرمزها در محیطهای طبیعی میتوان به افزایش آلودگی و تیرگی آب بهدلیل تغذیه از گیاهان و مواد آلی موجود در بستر آب و ازبینبردن گیاهان آبزی که برای ماهیان بومی دیگر بهعنوان آشیانه و محل تخمریزی استفاده میشود، اشاره کرد.
منبع: جام جم