ظهر روز سهشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۱ خبر شوکه کنندهای بر روی خروجی رسانههای جهان قرار گرفت. در حادثهای بی سابقه، فردی با چاقو به سه روحانی در حرم مطهر امام رضا (ع) حمله کرد و جلوی چشم زائران و مجاوران، دو طلبه مشهدی به نام محمد اصلانی و محمدصادق دارایی را به شهادت رساند و یک طلبه دیگر را مجروح کرد.
تصاویر پیکرهای خونین سه روحانی در صحن و سرای امام رضا (ع) در حالی به سرعت در شبکههای اجتماعی پخش شد که مردم کشورمان از این حادثه شوکه شده بودند و به مرور، فیلمهایی از لحظه دستگیری تروریست در رسانهها و فضای مجازی خبرساز شد. تصاویری که نشان میداد فردی در پوشش مردم عادی از پشت به عامل تروریستی حمله و او را زمین گیر میکند. این در حالی است که طی مدت گذشته هیچ وقت تصاویر آن مامور امنیتی حاضر در دستگیری ضارب سه روحانی منتشر نشد و روایت اولین لحظات دستگیری عامل تروریستی ناگفته ماند. در اولین سالروز حمله تروریستی به حرم مطهر رضوی، خبرنگار ما در مشهد سراغ این مامور امنیتی رفت.
صدای فریادهای غیرطبیعی، من را به سمت حادثه کشاند
آقای «م» - مامور امنیتی- درباره حادثه خونین در حرم امام هشتم (ع) اظهار کرد: مشغول انجام ماموریتی در یکی از رواقهای حرم بودم و همزمان با تلفن هم صحبت میکردم که صدای جیغ و فریاد بلند شد. من از قبل، سابقه خادمی حرم مطهر رضوی را داشتم و این صداها برایم طبیعی بود. گهگاهی اتفاق میافتاد که بچهای پدر و مادرش را اذیت میکرد و والدینش بر سر او جیغ میزدند، اما آن روز صدای جیغ غیر طبیعی و ادامه دار بود. من هم خارج از صحن، با فاصله بیشتر از صد متر با محل بودم و زمانی که حادثه را دیدم متوجه اتفاقی غیر طبیعی شدم.
چندین بار با تروریست حرم، چشم در چشم شدم...
این مامور امنیتی و خادم حرم مطهر امام رضا (ع) ادامه داد: با ادامه جیغ و فریادها به سمت حادثه دویدم و با دیدن تصویر و شرایط صحنه متوجه تروریستی بودن حادثه شدم. این را قبلا به آشنایان هم گفته ام که فرق بچههای امنیتی با مردم عادی، تجربه و دیدن وقایع مشابه این اتفاقات است. آن روز هر چند که سه نفر با بدنهای خونین روی زمین افتاده بودند، اما من به عنوان مامور امنیتی فقط به دستگیری ضارب توجه کردم. همان طور که در فیلمها مشخص است تعدادی از مردم در اطراف ضارب ایستاده بودند. آن جا فقط ۳۰ ثانیه تا یک دقیقه طول کشید تا زاویه ام را نسبت به ضارب تغییر دهم. در این لحظات چندین بار با عامل تروریستی چشم در چشم شدم. اگر فیلمها را ببینید فردی از روبرو تلاش میکند تا حواس ضارب را پرت کند. او یک جوان مشهدی است که با لهجه میگوید از حرم برو بیرون. زمانی که حواس عامل تروریستی به صحبتهای او پرت شده بود به سمت او حرکت کردم. دست و کمرش را گرفتم و خودم روی او افتادم.
بعد از پانسمان ابرو به سمت محل انتقال تروریست رفتم
آقای «م» در ادامه خاطراتش افزود: وقتی روی عامل تروریستی افتادم مردم از جمله یک جوان بوشهری با کمربند به سمت این فرد آمدند و او را کتک زدند تا این که خادمان و ماموران از راه رسیدند و او را به جای دیگری منتقل کردند. من، اما جراحت کوچکی دیدم و ابرویم پاره شد. هنوز هم نمیدانم این به خاطر ضربات اطرافیان به سمت ضارب بود که به من برخورد کرد یا حرکات و فشارهای ضارب موجب چنین اتفاقی شد. این خونریزی، من را بی حال کرد، اما بعد از این که کادر درمانی محل زخم را پانسمان کردند به محل انتقال ضارب رفتم و او را دیدم.
ضارب در روزهای اول پس از دستگیری از کارش راضی بود!
این مامور امنیتی در ادامه روایتش از حادثه تروریستی حرم گفت: من همان روز و فقط یک روز دیگر این ضارب را دیدم و با او صحبت کردم. در آن مدت برایم عجیب بود که در روزهای اول پس از دستگیری او کاملاً از کارش راضی و خشنود بود.
ضارب فکر میکرد بعد از اقدام تروریستی میمیرد
این مامور ادامه داد: ضارب، بدنی بسیار قوی داشت و با اعتماد به نفس صحبت میکرد. از حرف هایش معلوم بود که براساس تصورش با این اتفاق به بهشت میرود. هر چند که از اظهاراتش متوجه شدم او تصور میکرده در همان صحنه حادثه میمیرد و اصلا برای بازجویی و مراحل بعدی آماده نبود. روز اول هم هرچند که او شوکه بود، اما کم کم این ترس از بین رفت و او کاملا با رضایت و آرامش خاطر از اقداماتش دفاع میکرد!
نمیتوانستم تعرض به حرم و صدمه به هموطنانم را تحمل کنم
آقای «م» در پاسخ به این سوال که «از حمله به عامل ترور و احتمال زخمی شدن نترسیدید؟» گفت: ترس برایم تعاریف مختلفی دارد. بعضی فکر میکنند من جانم را دوست ندارم، اما این طور نیست. من سه تا دختر دارم و از آنها باید مراقبت کنم. بعضی فکر میکنند من آدم بی فکری هستم که به چنین کار خطرناکی دست زدم و عدهای میگویند ممکن بود به بدنم آسیب جدی برسد. اما من این جان را برای چه میخواستم؟ آن روز نمیتوانستم تعرض به حریم رضوی و صدمه به هم وطنانم را تحمل کنم. هرچند که احتمال آسیب دیدنم وجود داشت، اما آن لحظه به این چیزها فکر نکردم.
هنوز هم پیگیر شرایط فردی هستم که در در دستگیری ضارب به کمکم آمد اما...
این مامور امنیتی و خادم حرم مطهر رضوی در پایان صحبت هایش گفت: در ماجرای دستگیری عامل تروریستی حرم مطهر رضوی چند نفر کمک بزرگی کردند. همان طور که قبلا گفتم اگر در فیلمها نگاه کنید قبل از حادثه، ضارب مشغول نگاه کردن روبه رویش است. چون فرد مقابل یک جوان مشهدی بود که وضعیت مالی بدی هم دارد. این جوان با لهجه مشهدی تاکید میکرد که از حرم برو بیرون! اگر این جوان نبود و حواس ضارب پرت نمیشد من نمیتوانستم به سرعت او را بگیرم. اتفاقا بعد از حادثه این فرد را پیدا کردم و از شرایطش پرسیدم. مدتی پیگیر بودم تا بتوانم برای وضعیت معیشتی آش از آستان قدس رضوی کمک بگیرم و او هم آماده کار بود. من، اما در این کار موفق نشدم و هنوز هم درخواست پیگیری دارم.
فیلم اعترافات عامل تروریستی حرم امام رضا (ع) را در ادامه این گزارش ببینید.
منبع:فارس
کی جواب گوی این مسائل هست ؟ چرا خیلی راحت اینا رو راه میدید توی ایران ؟؟؟