پنجره جوهری نظریهای معروف در حیطه خودشناسی و شخصیت شناسی است که در سال ۹۹۵ مطرح شد، نام این نظریه از اسم کوچک نظریه پردازانش، جوزف لوفت و هری اینگهام، گرفته شد.
از نظریه جوهری در زمینه خود شناسی و سبک ارتباطی بین فردی استفاده میشود. این نظریه رابطهای دوسویه بین افراد را به تصویر میکشد که در ابتدای آن، بیان، خودافشایی و ابراز بخشهایی از شخصیتمان در رواب و در انتها پرسیدن یا بازخورد گرفتن است. شما با گرفتن بازخورد در روابطتان به شناختی عمیقتر از ابعاد شخصیتی خودتان میرسید.
پنجره جوهری نظریه شخصیت شناسی است که به چهار قسمت کلی تقسیم میشود. تقسیم بندی شخصیت به این چهار بخش، باعث شده که به پنجره شباهت داشته باشد و برای هر فرد با توجه به میزان گشودگی شخصیتش نمایی متفاوت از پنجره ترسیم میشود.
۱- بخش عمومی/ آشکار یا گشوده: بخشی از شخصیت خودتان که هم خودتان نسبت به آن آگاهی دارید و هم دیگران با آن آشنایی دارند و در توصیف شما، بیان می کنند.
۲ - بخش کور یا تاریک: بخشی از شخصیت شما که دیگران میشناسیند، ولی خودتان نسبت به آن نا آگاهید.
۳ - بخش پوشیده یا پنهان: بخشی از شخصیت شما که خودتان به آن آگاهید، ولی از دید دیگران مخفی است.
۴ - بخش ناشناخته: بخشی از شخصیت شما که نه خودتان و نه دیگران، آن را نمیشناسید.
بیشتر بخوانید
پنجره جوهری یا پنجره جوهاری، به افراد کمک میکند تا درک بهتری از رابطه خود با خود و دیگران ترسیم کنند. این نظریه توسط در سال ۱۹۹۵ توسط جوزف لوفت (۱۶۱۶ – ۲۰۱۴) و هرینگتون اینگام (۱۹۱۶ – ۱۹۹۵) ارائه شد و بیشتر در گروههای خودیاری و تنظیمات شرکتی به عنوان یک تمرین اکتشافی و برخی فعالیتهای سازمانی مورد استفاده قرار میگید.
از تکنیک پنجره جوهری برای کمک به درک رابطه عاطفی و فیزیکی با خود و دیگران استفاده میشود.
از این تکنیک در زمینه خودیاری، در محیطهای گروهی و محیطهای شرکتی برای بهبود عملکرد فردی و تیمی استفاده میشود.
مهمترین کاربردهای پنجره جوهری عبارتند از:
- خودآگاهی
- توسعه فردی
- بهبود روبط بین فردی
- پویایی گروه
- توسعه فعالیتهای تیمی و گروهی
- بهبود روابط درون گروهی
تعریف کردن شخصیت یک فرد بدون در نظر گرفتن رفتارش با محیطی که در آن زندگی میکند بی فایده است. ما خودمان را در ارتباط با دیگران تعریف میکنیم و تمام چیزی که از شخصیت میدانیم، نمودهای بیرونی آن است. این بخش شخصیت انسان معمولا شامل عوامل زیر است:
اطلاعات دموگرافیک: محل زندگی، سن، شغل، خانواده و ...
عواطف و نمود بیرونی احساسات: چه چیزها و چه افرادری را دوست داریم، حالت خلقی ما چطور است و ...
انگیزش: عواملی که به ما انگیزه میدهد و به فعالیت وا میدارد، فعالیتهایی که آنها مهم میدانیم و ....
رفتارها: چطور با دیگران رفتار میکنیم، تعاملات ما، عادتهای غالب و مشهود ما و ...
خواستهها: چیزی که از زندگی میخواهیم، چیزی که برایش تلاش میکنیم و در راه رسیدن به آن قدم برمیداریم و ....
بخش پنهان شخصیت، تجارب و اطلاعاتی است که در مورد خودمان میدانیم، ولی دوست نداریم که دیگران از آن آگاه شوند و آنها را پنهان میکنیم. ما این بخش شخصیت را گاهی در طول ارتباط با دیگران و ایجاد صمیمیت، با خود افشایی وآشکار سازی، برحسب اطمینانی که به فرد مقابل داریم، در اختیار او قرار میدهیم. با خود افشایی، بخش پنهان کوچکتر شده و اطلاعات آن وارد بخش آشکار میشوند.
ما نسبت به اطلاعات بخش کور آگاهی نداریم، ولی دیگران از آن مطلع هستند. این بخش را شاید بتوان معدل سایه در نظریه یونگ در نظر گرفت. اگر بتوانیم بر اطلاعات این بخش از شخصیت خود آگاه شویم میتوانیم به پذیرش و خودشناسی در سطح بالا برسیم که به شدت در پیشرفت و پیشبرد اهدافمان، ما را یاری می کند.
یکی از روشهای آگاهی پیدا کردن از این بخش از شخصیت، بازخورد گرفتن از دیگران است که باعث میشود اطلاعات از بخش کور وارد بخش آشکار شوند.
در نظریه پنجره جوهری، اعتقاد بر این است که هر چه بخش آشکار شخصیت فرد وسیعتر باشد، انسان خودشکوفاتری است که میتواند زندگی بهینه تری را تجربه کند.
بخش ناشناخته مفهومی نزدیک به ناهشیار در نظریه توپوپرافیک روان، زیگموند فروید دارد. اطلاعات این بخش به گونهای هستند که نه خودمان و نه دیگران نسبت به آن آگاهی نداریم. از جمله خاطرات فراموشی شده، استعدادهای ناشناخته و ...
روشهای خاصی برای دست یابی به اطلاعات این بخش وجود دارد از جمله، آزموهای فرافکن یا درمانهای عمیقی مانند روانکاری یا تعبیر رویا.
این نظریه علاوه بر خودشناسی به درمانگران به خصوص در زمینه درمانهای پویشی کمک میکند و روان درمانگر را قادر میسازد که در هر لحظه با برسی وضعیت پنجره جوهری به شناخت بیشتری از شخصیت مراجع برسند و او را به سمت رسیدن به بینش بهتر هدایت نمایند.
بر اساس پنجره جوهری هر چه ناحیه عموومی افراد گستردهتر باشد، توان برقراری ارتباطی آنها بیشتر، انعطاف پذیری در سبک رهبری آنها گستردهتر و حالات من آنها وسیعتر میشود چرا که در این ناحیه طرفین شناخت خوبی از هم دارند و امکان بروز تضاد، ضعیفتر میشود؛ بنابراین افراد برای افزایش توان ارتباطی خود باید ناحیه عمومی را گسترش دهند.
برای گسترش ناحیه عمومی یا گشوده پنجره جوهری میتوان از دو روش استفاده کرد:
افشاگری یا خودگشودگی: فرد یا مدیر اطلاعاتی را در مورد خودش منتشر کند. خودگشودگی باعث پیشروی ناحیه عمومی و کوچک شدن ناحیه خصوصی میشود. البته افشاگری باید به موقع و از سوی طرفین باشد تا به بهبود ارتباط منجر شود.
بازخورد: بازخورد هم میتواند باعث گسترش ناحیه عمومی در ناحیه کور شود.
برای ترسیم پنجره جوهری ۵۶ صفت به شرکت کنندگان داده میشود و به آنها میگویندکه ۵ – ۶ صفتی که احساس میکنند بهتر آنها را توصیف میکند را انتخاب کنند.
سپس با توجه به زمینه کاری یا درمانی از همکاران، همسالان، اعضای خانواده یا دوستان خواسته میشود که همین کار را برای شرکت کننده انجام دهند. سپس این صفتها در چهار خانه پنجره وارد میشود.
صفاتی که در پنجره جوهری مطرح میشوند عبارتند از:
توانا، باهوش، دوستانه، نابغه، بالغ، مغرور، قاطع، مضطرب، پذیرا، پیچیده، برون گران، باهوش، متواضع، ساکت، با وجدان، هم درد، گستاخ یا بی پروا، اعتماد به نفس، بخشنده، درون گرا، عصبی، واکنش گر، معقول، قابل اعتماد، شجاع، وابسته، خوشحال، مهربان، مشاهده گر، خونسرد، حساس، خونگرم، آرام، موقر، حامی، دانا، مرتب، مذهبی، خجالتی، خردمند، ملاحظه کار، همدل، واقع گرا، منطقی، صبور، مسئولیت پذیر، احمق، بذله گو، شاداب، پر انرژی، مستقل، عاشق پیشه، قدرتمند، جستجوگر، تکانشی، سازگار
این تکنیک یک رابطه دوسویه با دیگران برای ما به تصویر میکشد. در ابتدا ما با خودافشایی کردن، بخشهایی از شخصیت و روابطمان را سامان میدهیم و بعدا با پرسیدن با بازخورد گرفتن از دیگران در روابطمان به شناخت عمیق تری از ابعاد شخصیتمان میرسیم.
پنجره جوهری ۴ خانه اصلی دارد که بر اساس میزان آشنایی فرد از خودش و میزان آشنایی دیگران از فرد شکل میگیرد. این پنجره، پیوند فرد با دیگران را در چهار خانه (گشوده، کور، پنهان، مجهول) نشان می دهد، که هر کدام، خانهای از یک پنجره بزرگتر هستند. اندازه هر خانه نشان دهنده آگاهی خود فرد یا دیگران از رفتار، احساسات و انگیزههای او است.
به عقیده چارلز هندی، خانه جوهری مفهوم چهار اتاق است.
اتاق یک: بخش از خودمان که ما ودیگران میبینیم.
اتاق دو: بخشای ما که دیگران میبینند، ولی خودمان از آن غافلیم.
اتاق سه: فضای خصوصی است که ما میشناسیم، ولی آن را از دیگران پنهان میکنیم.
اتاق چهار: بخش ناخودآگاه ماست که نه خودمان میبینیم و نه دیگران.
صفاتی که هم خود فرد انتخاب کرده و هم دیگران در خانه گشوده یا عمومی قرار میگیرد.
صفاتی که فرد انتخاب کرده، ولی دیگران انتخاب نکردند در خانه پنهان قرار میگیرد.
صفاتی که فرد انتخاب نکرده، ولی دیگران انتخاب کرده اند در خانه کور قرار میگیرند.
صفاتی که هیچ کدام انتخاب نکرده اند در خانه مجهول یا ناشناخته قرار میگیرد.
در انتخاب ممکن است اندازه خانهها براساس تعداد صفات تغییر کند.
منبع: بیتوته